احمد توکلی در نامه سرگشاده به شورای نگهبان: احمدی‌نژاد را ردصلاحیت کنید

همدلی|نماینده سابق مجلس و از چهره‌های شاخص جریان اصولگرا در سال‌های گذشته یک اظهار نظر معروف درباره احمدی‌نژاد داشته است و آن این بود که او و میرحسین موسوی شباهت‌هایی با هم دارند«ترکیب طرفداران احمدی‎نژاد به شکلی است که نمی‎توانند برابر ولی‎فقیه بایستند، اما ترکیب طرفداران موسوی به گونه‎ای بود که می‎توانستند این کار را بکنند» او البته گفته است که در این دو گانه موسوی و احمدی‌نژاد «از سر اضطرار» جانب احمدی‌نژاد را گرفته و به وی رای داده است.
اما گویی گذشت هشت سال از آن روزهای «اضطراری» کافی بود تا از احمد توکلی چهره‌ای بسازد که قلم را بردارد و به شورای نگهبان نامه‌ای مفصل بنویسد و خواستار ردصلاحیت احمدی‌نژاد شود.پس از آن که احمدی‌نژاد علیرغم نهی رهبری نامزد انتخابات شد، این چهره اصول‌گرا با ارسال نامه سرگشاده خطاب به شورای نگهبان خواستار رد صلاحیت محمود احمدی‌نژاد شد. توکلی در این نامه به موارد تخلف احمدی‌نژاد از قانون اشاره کرده است
در نامه احمد توکلی به اعضای شورای نگهبان آمده است:
درباره داوطلبی آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد به دلایل مشروح زیر به طور اطمینان بخش می‌توان نتیجه گرفت که مشخصات لازم برای تائید صلاحیت را از دست داده است یا از اول نداشته ولی رو نشده بود:


عدم اعتقاد به مبانی جمهوری اسلامی
مبانی جمهوری اسلامی شاید بهتر از همه جا در اصل یکصد و هفتاد و هفتم جمع شده باشد که وجوه غیرقابل تغییر قانون اساسی را روشن می‌سازد:اسلامی بودن نظام،مبتنی بودن همه قوانین و مقررات بر احکام و موازین اسلامی،پایه‌های ایمانی و اهداف اصلی جمهوری اسلامی،حکومت و ولایت امر، دین و مذهب رسمی کشور واداره امور با اتکای به آرای عمومی ترجمان اغلب این مبانی در شکل شاخص ارزیابی را می‌توان میزان تبعیت از ولایت فقیه و کار براساس قانون دانست؛ یعنی تمسک و احترام به اسلامیت و جمهوریت نظام.
توکلی در ادامه این نامه گفته است که محمود احمدی‌نژاد به ولایت فقیه پایبند نیست. او «به غیر از موارد اعلام نشده که سیاستمداران دست‌اندرکار از وی سراغ دارند» به شرح به حوادثی در این باره پرداخته است
عدم تمکین به دستور رهبری در ماجرای مشایی
وی در توضیح مورد اول نوشت:عدم تمکین نسبت به دستور رهبری در انتصاب مشایی پس از آنکه احمدی‌نژاد حکم معاون اولی را به رحیم مشایی داد که خبر آن در تاریخ ۲۷ تیر ۱۳۸۸ منتشر شد، بلافاصله در همان تاریخ ۲۷ تیر، رهبر انقلاب طی نامه‌ای خطاب به رئیس‌جمهور نوشت: «... لازم است انتخاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.» ولی آقای احمدی‌نژاد از اجرای این دستور صریح طفره رفت و پیغام شفاهی متعاقب نامه نیز نتیجه نداد. جناب آقای ابوترابی و بنده جداگانه از طریق دفتر از حکم رهبری و استنکاف رئیس‌جمهور مطلع شدیم و در تاریخ ۳۰ تیر ۸۸ ضمن مصاحبه ماجرا را آشکار کردیم تا فشار افکار عمومی وی را مجبور به اطاعت کند. ولی در همین روز ثمره‌هاشمی دستیار ارشد احمدی‌نژاد طی مصاحبه‌ای اعلام کرد «در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی رئیس‌جمهور هیچ تجدیدنظری صورت نخواهد گرفت» (خبر آنلاین ۳۰/۰۴/۱۳۸۸) و روز بعد ۳۱ تیر ۸۸ آقای احمدی‌نژاد در مراسم تودیع مشایی از معاونت گردشگری رئیس‌جمهور به مدیحه‌سرایی از مشایی می‌پردازد و او را مرد بزرگ، برادری پاک و مومن، چشمه‌ای زلال که ذره‌ای غش در او نیست و به ایشان هجوم می‌شود و «متاسفانه برخی وی را نمی‌شناسند» وصف می‌کند.ادامه فشار افکار عمومی [و انتشار تصویر نامه مقام معظم رهبری در ۲/۰۴/۸۸] سرانجام در تاریخ۳ مرداد در قالب استعفای رحیم مشایی و پذیرش آن، دستور ملغی کردن حکم انتصاب را منتفی کرد. در واقع به جای الغای حکم آن را بدون موضوع ساخت.
عزل وزیر اطلاعات و 11روزخانه‌نشینی
توکلی در بخش دیگری از این نامه به ماجرای برکناری وزیر اطلاعات پرداخت و«خودسری در قبال دستور ولی امر در ماجرای عزل وزیر اطلاعات بعد از آنکه آقای مصلحی یکی از مسئولان تحت حمایت مشایی در وزارت اطلاعات را عزل می‌کند» را دلیل دیگری برای مدعای خود می‌داند و می‌نویسد: احمدی‌نژاد روز شنبه ۲۷/۱/۹۰ او را می‌خواهد و به او می‌گوید استعفا بده و مشاور امنیتی باش. آقای مصلحی هر دو پیشنهاد را رد می‌کند و موضوع به دفتر رهبری خبر داده می‌شود. روز یکشنبه در پایان جلسه هیات دولت آقای احمدی‌نژاد خبر استعفای دروغین وی و پذیرش مشاورت امنیتی را در جلسه اعلام می‌کند. از آن طرف حضرت آقا نامه‌ای به رئیس‌جمهور می‌نویسد و خودشان در پاکت می‌گذارند و به دست یکی از اعضای دفتر می‌دهند تا مستقیم به دست رئیس‌جمهور بدون آنکه نامه را ثبت کنند. (رعایت نهایت اخلاق) حامل نامه بیرون جلسه هیات دولت وقتی آقای احمدی‌نژاد از جلسه خارج می‌شود نامه را به دست وی می‌دهد. او پاکت را باز می‌کند و می‌گوید دیگر دیر شده فردا خودم خدمت آقا می‌رسم. دوباره آقا پیام شفاهی می‌دهند که همین امشب باید اصلاح شود؛ اما خبری نمی‌شود. بعد از جلسه هیات دولت، پایگاه اطلاع‌رسانی دولت ساعت ۲۱:۰۲ خبر جعلی استعفا و پذیرش مشاورت را منتشر می‌سازد. بلافاصله بعد از انتشار این خبر دروغ، از دفتر رهبری به سایت‌ها از جمله سایت الف گفتند که خبر را بردارند اما این خبر دروغ در روزنامه‌های دوشنبه از جمله روزنامه ایران منتشر شد. روز دوشنبه آقای احمدی‌نژاد در ملاقات با حضرت آقا هرچه می‌کوشد، رهبری از ابقای مصلحی صرف نظر نمی‌کند. رهبری طی نامه‌ای به تاریخ سه‌شنبه ۳۰/۱/۹۰ به آقای مصلحی، به وی دستور می‌دهند که در محل کار خود حاضر شود بدون آنکه «کوچکترین فترت و سستی در انجام وظایف قانونی پیش آید» وزارتخانه را اداره کند.آقای احمدی‌نژاد با آنکه این همه اصرار را مشاهده می‌کند، زیر بار نمی‌رود. روز سه‌شنبه در مجلس نمایندگان در نامه‌ای خطاب رئیس‌جمهور، او را از سرکشی نهی می‌کرد. آن هم سودی نبخشید. در جلسه بعدی هیات دولت، روز چهارشنبه مصلحی دعوت نمی‌شود، سفر آخر هفته هیات دولت به کردستان بود که باز آقای مصلحی دعوت
نمی‌شود. شنبه ۳/2/90 پس از بازگشت از کردستان آقای احمدی‌نژاد خانه‌نشینی را آغاز کرد. در مدت ۱۱روزه خانه‌نشینی ده‌ها شخصیت از جمله آیت‌الله جنتی و آیت‌الله یزدی از سر خیرخواهی با او صحبت کردند ولی نصیحت هیچ کدام موثر نشد. سرانجام وقتی از لجاجت و سرکشی نتیجه‌ای نگرفت مدعی شد که در این مدت بیمار بوده است. از آیت‌الله جنتی بپرسید جمله معروفی را که خطاب به احمدی‌نژاد فرمودند چه بود. عدم اجرای دستورات ولی‌فقیه در ضمن مطالب آتی نیز آشکار می‌شود.
یک الحاق سازمانی علیرغم مخالفت رهبری
توکلی در بیان عدم تمکین احمدی‌نژاد به ولایت فقیه به ماجرای «الحاق غیرقانونی سازمان حج و زیارت به سازمان گردشگری» اظاره می کند و می‌نویسد: ماجرای الحاق جنجالی سازمان حج و زیارت به سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به خواست و اراده احمدی‌نژاد- مشایی، به رغم مخالفت رهبر انقلاب، از زبان آقای ری‌شهری نماینده سابق ولی‌فقیه در امور حج و زیارت چنین است:«در ارتباط با این الحاق مقام معظم رهبری ۳ نامه نوشته‌اند.ادامه در نامه اول دفتر نظر مخالف معظم له را به اطلاع احمدی‌نژاد رساندند، چون یک هفته از اصلاح کار خبری نشد نامه مجدداً با مهر آنی برای رئیس‌جمهور ارسال شد. نامه دوم را مقام معظم رهبری با دست خط خودشان برای رئیس‌جمهور نوشته بودند. بعد از این دو نامه و هنگامی ‌که مشاهده شد دولت همچنان در پی عملی ساختن تصمیم خود است و ضمناً حکم آقای لیالی توسط آقای مشایی صادر گردید و به ذی‌حسابی هم دستور مسدود کردن حساب سازمان حج ابلاغ گردید، آیت‌الله خامنه‌ای دستور می‌دهند نامه سوم خطاب به من نوشته شود. در این نامه آمده است:... مقرر گشت وضعیت به شیوه سابق باقی بماند لذا مقتضی است جنابعالی برنامه‌های خود را طبق روال سابق ادامه دهید. وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس محترم سازمان حج و زیارت در جریان امر قرار گیرند...»
توکلی در بخش دیگری از این نامه، قانون‌شکنی و تجری نسبت به قوانین را دلیل دیگری برای فقدان صلاحیت محمود احمدی‌نژاد برای ریاست جمهوری دانسته به «عدم امضای مصوبات مجلس برای اجرا، تلاش ناکام در کسب قدرت بی‌حساب، تعیین نمایندگان ویژه، عدم ارسال مصوبات دولت برای رئیس مجلس، ابلاغ ضوابط اجرایی قانون بودجه ۱۳۸۹ بدون تصویب هیئت‌وزیران، نقض قوانین با اوج تجری و رفتار دوگانه در اصلاح ساختار بودجه‌ریزی، » اشاره کرده است. اتفاقاتی که تنش در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور را نیز موجب شد.
حتی بنی‌صدر نیز چنین نبود
نماینده سابق مجلس در بخش دیگری از نامه خود با مقایسه احمدی‌نژاد با ابوالحسن بنی صدر، آورده است:این حد از خلاف‌گویی، بی‌پروایی، خودسری، خودشیفتگی و تجری را در کدام یک از مسئولان نظام سراغ دارید؟ حتی بنی‌صدر نیز چنین نبود.
بی‌صلاحیتی قطعی این فرد را به اطلاع ملت برسانید
توکلی در انتهای این نامه با اشاره به اقدامات قانون‌شکنانه احمدی نژاد نوشت:... این اقدامات، از مصادیق مسلم جرائم مذکور در بخش ذیربط قانون مجازات اسلامی است. بند ۱۰ اصل یکصد و دهم قانون اساسی رسیدگی به تخلفات رئیس‌جمهور در انجام وظایف قانونی‌ را بر عهده دیوان‌عالی کشور گذارده و بررسی کفایت سیاسی وی را وظیفه مجلس قرار داده است که متاسفانه انجام نشد. اگر این وظیفه‌ها تحقق می‌یافت امروز او نمی‌توانست با جسارت، وعده خانمان‌برانداز و ضد ملی افزایش یارانه نقدی ماهانه به ۲۵۰هزار تومان برای همه را طرح کند.توکلی درپایان نامه با یادآوری جایگاه شورای نگهبان در قانون اساسی برای بررسی و اعلام صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری، تاکید کرده شما در خیر و شر ناشی از سیاست‌ها، عملکردها و موضع‌گیری‌های داوطلبی که نامزدی وی را تایید می‌کنید، شریک هستید و این مسئولیت نه تنها در دنیا، بلکه در آخرت می‌تواند اسباب عزت یا خدای ناخواسته سبب خواری گردد. حال این شمایید که باید بی‌صلاحیتی قطعی این فرد را به اطلاع ملت شریف برسانید.