سرمایه‌های اجتماعی را قربانی سیاست نکنید

احسان اقبال سعید‪-‬ در میان اهالی بازار مثلی معروف هست که می‌گویند آدم خانه‌اش را نمی‌فروشد تا خرج روزمره‌اش کند. کنایه از این است که پشتوانه و اعتبارش را خرج امور جاری وگذرا نمی‌کند. این مثل می‌تواند اشاره‌ای گویا به حال و هوای انتخاباتی این روزها داشته باشد. جایی که گروه‌های سیاسی برای رسیدن به بهشت پاستور در انتهای اردیبهشت داغ از هیچ ابزاری رویگردان نیستند و به عواقب بلندمدت این استفاده ابزاری هم توجهی ندارند. به هیچ وجه بر آن نیستم که به شعارهای نخ‌نمای بی‌ارزشی قدرت و بازی سیاسی بودن رقابت‌های انتخاباتی روی بیاورم، چراکه این رقابت‌ها را لازمه یک نظام سیاسی مردم‌سالار و جامعه سالم می‌دانم و عرصه سیاست را با کلاس درس اخلاق و پنددهی برنامه سمت خدا اشتباه نگرفته‌ام. اما نکته مهم این است که ایمان و اعتماد دو ستون اساسی یک جامعه هستند که لرزان یا مخدوش شدن آنها زمینه سقوط نهایی بنای یک جامعه را فراهم می‌کند. وقتی جمهور مردم مشاهده می‌کنند دغدغه و گرفتاری‌های زندگی آنان تنها زمانی از دهان اهالی سیاست فریاد زده می‌شود که ابزار شکست رقیب سیاسی شود، به‌راستی اعتماد خود را از دست نمی‌دهند؟ وقتی مردمان به غایت باهوش ما می‌بینند که اصول‌گرایان هم پیمان احمدی‌نژاد در دولت نهم و دهم در مقابل سیل تورم، رکود و نزول وحشتناک ارزش پول ملی و... سکوت پیشه می‌کردند و حتی از مردم می‌خواستند یک وعده غذا بخورند و یا به‌جای مرغ، اشکنه پیاز بخورند، چگونه امروز فریاد وااسفای و مرثیه‌سرایی این جریان برای مشکلات اقتصادی و معیشتی را باور خواهند کرد؟ رقبای اصلاح‌طلب آنان که در وقت دوری از قدرت از رد صلاحیت‌های سلیقه‌ای نالان بودند و بسیاری نظارت‌ها را فراقانونی و مخالف دموکراسی می‌دانستند، امروز شادانه خواهان همان برخوردها با احمدی‌نژاد رقیب دیروز می‌شوند، همان کسی که شاید در سال‌های گذشته خود عامل جفاهای بسیار بر طیف اصلاح‌طلب بود. اما حکایت اینکه مشابه همان برخوردهایی را که روزگاری بی‌اخلاقی و سبک‌سری سیاسی نامیده می‌شد، امروز برای طرف مقابل درخواست کردن چه پیامی جز اینکه تمام ادعاهای قبلی هم ناشی از رقابت‌های سیاسی-جناحی و نه یک دغدغه اخلاقی بوده است را به جامعه القا می‌کند؟ دو جناح سیاسی اصلی کشور باید نقش ضربه‌گیر نظام سیاسی را بازی کنند، به بیان دیگر چرخش قدرت میان آنان باید به گونه‌ای باشد که مردم ناراضی از عملکرد هر جناح بتوانند با اعتماد به جناح مقابل در یک فرایند کم‌هزینه سیاسی به‌نام انتخابات جناح دیگر را برای مدتی جایگزین کنند. عملکرد فرصت‌طلبانه و تبدیل دغدغه مردم به ابزار سیاسی فقط مردم را به جریان‌های سیاسی بی‌اعتماد می‌کند و حاصلش یا قهر مردم یا ظهور نیروهای عوام‌گرا و خطرناکی چون ترامپ، لوپن و... در دنیا و همین‌طور نمونه‌هایی مشابه در داخل می‌شود. از دیگر ابتلائات بسیار خطرناک ایام انتخابات در ایران استفاده از عمیق‌ترین و اصیل‌ترین اعتقادات مذهبی و اعتقادی مردم است. روندی که از گذشته آغاز شده و ظاهرا سر ایستادن هم ندارد. عناصری چون استفاده از سیادت و همین طور انتساب برخی افراد به اعتقادات موعودگرایانه مردم ایران می‌تواند اوج ظلم هم به مردم و هم به این مفاهیم عزیز باشد. جایی که پس از استفاده از عناصر اعتقادی و پیروزی پس از چندی با بروز اختلافات سیاسی شخص یا طیف پیروز تا حد منحرف، فتنه‌گر و فراماسون نزول می‌کنند. ظاهرا این موج استفاده از باورهای مذهبی-شیعی مردم پایانی ندارد. روزگاری با شعار درود بر سید فاطمی آغاز می‌شود و امروز به سیدخراسانی و رای به خادم امام رضا(ع) می‌رسد. بهتر است هر دو طیف سیاسی با قبول مناسبات و ملزومات یک رقابت سیاسی وارد میدان شوند و اعتقادات اصیل و عمیق مردم را قربانی خواست سیاسی موقت خود نکنند. نکته دیگر اینکه بسیاری از جریان‌ها سعی می‌کنند با روایات و خاطره‌گویی یا نشانه‌شناسی نامزد مورد نظر خود را مورد نظر رهبر معظم انقلاب جا بزنند. این در حالی است که رهبری صریحا اعلام کرده‌اند هرگز وارد مصادیق نمی‌شوند و تنها یک رای دارند که آن هم جز خودشان کسی از آن مطلع نیست. سابقه این عمل حتی به انتخابات ریاست جمهوری اول هم باز می‌گردد، جایی که بنی‌صدر پس از ملاقات با حضرت امام خمینی اعلام کاندیداتوری کرد تا به نوعی در اذهان نامزدی خود را خواست و نظر پدر انقلاب اسلامی بنمایاند و از محبوبیت ایشان سوءاستفاده کند. امید است حداقل در زمان اندک مانده تا انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری گروه‌های سیاسی از خود و برنامه‌شان بگویند و سرمایه و نمادهای ملی و مذهبی را خرج حوائج کوتاه و متغیر خود نکنند.