فضل الله یاری دیکتاتورها هم انتخابات را دوست دارند

شاید تصویر معمر قذافی آخرین شمایلی باشد که از شاهان افسانه‌ای قدرقدرت، در ذهن مردم جهان معاصر بر جای مانده است. پادشاهی با لباس‌های بلند همراه با آویزه‌های مختلف و کلاهی بر سر که به سازمان ملل هم که می‌رفت، خیمه و خرگاه برپا می‌کرد و گله اشتران را با خود می‌برد تا صبح به صبح شیر تازه نوش جان کند؛ درست همان تصویری که مردم جهان از پادشاهان افسانه‌ای روزگار گذشته در ذهن داشتند.پایان او نیز مثل پایان پادشاهان بود؛ به دست مخالفانش اسیر شد و در حالی‌که همچنان خود را پدر ملت می‌دانست، به دست جوانکی کاردآجین شد و کمی بعد نعش خونین‌اش در سردخانه‌ای تماشا‌گه مردمانی شد که از او جز جبروت پادشاهی و فرمان‌های عجیب و غریب، چیزی نمی‌دانستند.
پایان قذافی اما پایان دیکتاتورها نبود؛ برخی از همکاران او گرچه گران‌ترین لباس‌های تولیدی پایتخت‌های اروپایی را بر تن می‌کنند و دستمال جیب خود را با کراوات هماهنگ می‌کنند و در کنفرانس‌های جهانی ژست‌های دموکراتیک می‌گیرند، اما در درون خود پادشاهی دارند که هم حکم زندان می‌دهد و هم خود اجرا می‌کند. هم از رسانه‌ها بیشترین استفاده را می‌برد و هم حکم به تعطیل و توقیف آن‌ها می‌دهد. با کوچک‌ترین انتقادی به دستگاه‌شان، منتقدان را به خارج وصل می‌کنند و از حقوق اجتماعی و انسانی‌شان محروم می‌کنند. آنان همزمان که در فکر مدیریت منطقه اطراف خود و بخش‌هایی از جهان هستند، تجمع منتقدان خود را با شترسواران سرکوب می‌کنند.
این دیکتاتورهای کت و شلوارپوش که تلاش می‌کنند تصور سلطانی از حکومت خود را بزدایند، راه آن را پیدا کرده‌اند؛«انتخابات» و در این مسیر آن‌چنان مصرند که همه قوای کشوری را برای برگزاری آن به کار می‌گیرند و حتی اگر لازم باشد از برخی منافع ملی می‌زنند تا انتخابات را در سرزمین‌های دشمن نیز برگزار کنند.
رجب طیب اردوغان از همین قماش است. او اگرچه شیک‌ترین لباس‌های یک تکنوکرات مدرن را می‌پوشد، و اگرچه بر«جمهوری» ترکیه تاکید می‌کند اما گویا نمی‌تواند آن شمایل افسانه‌ای سلطان همه‌کاره ملک و ملت را در درون خود پنهان کند و مقهور بی‌تابی آن برای ظهور و بروز می‌شود.


گاه از دل کت و شلوار و کراوات او سلطانی عثمانی سربرمی‌آورد که همه مخالفان خود را به بند و زندان می‌کشد تا هر آن‌چه خود می‌خواهد به انجام برساند. همه‌پرسی دو روز پیش برای تغییر 18 اصل از قانون اساسی این کشور و افزایش قدرت رئیس‌جمهور، بخشی از خواسته همان سلطان است که می‌خواهد در موقعیتی آمرانه از دل صندوق‌های رای بیرون
بیاورد.
رئیس جمهور ترکیه در حالی خواستار افزایش اختیارات شده که در 10 ماه پس از کودتای نافرجام، هرچه خواست کرد؛ زندانی کردن 1800نفر از افسران، حقوق‌دانان، معلمان، اساتید دانشگاه، نمایندگان مجلس و اقشار مختلف مردم و اخراج نزدیک به 53500 نفر و تعطیلی 45روزنامه، 15مجله، 23فرستنده رادیویی، 16فرستنده تلویزیونی و 29بنگاه مطبوعاتی، حاصل عملکرد قهرآمیز رجب طیب اردوغان در مقام رئیس«جمهور» ترکیه بوده است. او اگرچه در همه این موارد با اعتراض نهادهای حقوق بشری و افکار عمومی جهان روبه‌رو شد و عملا به آن بی‌توجه بوده است، اما گویی برای ادامه این وضعیت – که ظاهرا بدون هیچ مانعی در حال تداوم است – نیاز به یک «انتخابات» و «همه‌پرسی» را نیز احساس کرده است. او می‌خواهد که از دل پوسته دمکراتیک آن منویات سلطانی خود را مشروعیت ببخشد و البته از این رهگذر، همه تصمیمات خود را به «مردم» منتسب کند. گویی دیکتاتوری مدرن کت و شلوارپوش، انتخابات را به اهرم‌های خود اضافه کرده است؛ چیزی مثل زندان، مثل پلیس، مثل دستگاه سرکوب و...