ایران درحال گذار؛ وضعیت شکننده یا توسعه

جامعه ایران در سال‌های اخیر شاهد رخدادها و حوادث‌ تاریخی مهمی بود. نگاه به این شرایط اجتماعی و عملکرد ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران، بیانگر شکل‌گیری واقعیت‌های نوین در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی است. شاید در بستر اجتماعی جدید درک این تحول برای افراد تا حدودی نامعین جلوه کند، اما در یک نگرش کلان به مسیر حرکت رخدادها می‌توان به جرأت گفت که ایران در حال تجربه شرایط متفاوتی حتی نسبت به آرمان‌های تبیین شده در انقلاب اسلامی است. بدون تردید جامعه ایران امروز سطح آگاهی بالایی نسبت به مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی و حتی فساد دارد. کاهش رفاه اجتماعی و افزایش فساد سیاسی و اقتصادی در کنار رابطه‌مندی رشد فردی در ساختار سیاسی ایران، ایستارها و نگاه‌های متفاوتی نسبت به این سیستم اداره کشور به بار آورده است. فارغ از این موضوع حرکت جهانی به سمت توسعه انسانی در قالب‌های حقوق بشر، آزادی، مالکیت، رفاه، جنسیت، محیط زیست و بهره‌گیری از استعدادها به جای رابطه‌مندی پیشرفت فردی فصل جدیدی از خواست‌ها و نگرش‌های اجتماعی در ایران را گشوده است. در کنار این بحث افزایش شکاف نسلی و جنسی باعث نوعی حرکت‌های رادیکال شده است که بیم آن می‌رود که این جریان به سمت ساختارشکنی سیاسی سوق پیدا کرده و اصلاح ساختار سیاسی را به حاشیه براند. از این جهت، ایران در وضعیتی از گذار قرار دارد که بی شک تغییر در آن اجتناب ناپذیر است، با این وجود شکل‌گیری هر کدام از این مسیرها نیازمند انتخاب و سیاستگذاری توسط سیستم مدیریتی و نوع رفتار اجتماعی است. به گونه‌ای که حرکت به سمت اصلاحات به منظور تقویت نقش جامعه و کاهش از تنش‌های ایدئولوژیک در اقشار مختلف جامعه می‌تواند راهگشایی برای تحصیل اصلاحات مورد توجه جامعه به‌واسطه مجموعه‌ای از شبکه‌های عملکردی چه در قالب کمپین و چه در حوزه‌هایی به صورت مشارکت سیاسی یا انتخاب نمایندگان مورد نظر با حرکت اجتماعی صورت پذیرد. آنچه که حائز اهمیت اساسی است اراده اجتماعی با تغییروضعیت کنونی و حرکت به سمت نوعی بافت سیاسی و اجتماعی جدید با تاکید بر نوآوری و بهره‌گیری از نیروهای سیاسی تحول خواه جوان است. از این‌رو، می‌توان شاهد نوعی تقابل میان قدرت و مقاومت در جامعه ایران بود که این شکاف به معنای حضور نیروهای کلاسیک چه در قالب حزب اصولگرا و اصلاح‌طلب هستند و از طرفی نوعی جریان مقاومت که عمدتا متشکل از جوانان تحصیل‌کرده و زنان است که در حال ساماندهی گفتمانی برای تغییر و شکل دادن جامعه‌ای مطلوب با نیازمندی‌ها روز و مورد پذیرش اقشار و نظام بین‌المللی هستند. بنابراین، جامعه ایران بدون تردید در حال گذار از وضعیتی شکننده به ساختاری با ایجاد واقعیت‌های جدید است، به طوری‌که عمدتا جامعه خواستار عبور از این وضعیت با نوعی رویکرد اصلاح ساختاری و تقویت کننده نیروهای جوان است. با این حال در صورت سد شدن این مسیر امکان برخوردهای شدیدتر و افزایش تنش اجتماعی به سمت حرکت‌های رادیکال‌تر نیز متصور است که این منوط به نوع درک نخبگان قدرت از تحولات اجتماعی و خواست جامعه است. اینکه آینده ایران به صورتی ترسیم شود وابسته به شکل پذیری جریان مقاومت و شیوه برخورد با موانع آن است. اما بدون تردید گشایش در رفاه اجتماعی، عدالت توزیعی، حقوق شهروندی، آزادی فردی، تعدد ساختارهای اجتماعی، نقش پذیرفته شده زنان و تعامل میان ساختاری از جمله محورهای مهم این چشم‌انداز هستند.
* دکتری جامعه شناسی سیاسی