خانواده‌ای با تفکرات بشردوستی

سيل همه جا را تبديل به ويرانه كرده بود. تمام روز يكسره براي نجات و كمك‌رساني از يك سو به سوي ديگر می‌رفتیم. نزديك غروب همه خسته بوديم. تا چشم كار مي‌كرد فقط و فقط ويرانه بود. ناگهان صداي كمك، كمك تعدادي از روستاييان را از وسط رودخانه شنيدم. بدون معطلي خودمان را به منبع صدا رسانديم. سيل از ميان خانه يكي از روستايي‌ها عبور كرده بود. آنها هم نمي‌دانستند از چه مسيري بايد خودشان را نجات دهند. مشغول فراهم كردن وسايل نجات شديم كه ناگهان يك نفر از آنهايي كه كمك مي‌خواست، داخل آب افتاد و در حال غرق‌شدن بود. يكي از امدادگران بدون توجه به وضعیت دشوار پیش‌رو داخل آب پريد و در يك چشم به هم زدن خودش را به غریق رساند و به هرترتيبي كه مي‌توانست او را نجات داد. همه حيرت كرده بوديم، چون امكان داشت برق فشار قوي در رودخانه جريان مي‌داشت و جان امدادگر به خطر می‌افتاد. ولي يك لحظه به خودم آمد و گفتم: «به اين مي‌گويند امدادگر. مسلماً او همه چيز را سنجيده بود و اينكار را انجام داده است.» اين روايت را همسر آقامجيد معلم فداكار هلال‌احمر تعريف مي‌كند كه در ابتداي ورودش به هلال‌احمر برايش اتفاق ‌افتاده است. «طاهره الياسي» با 18سال سابقه، كارمند و امدادگر هلال‌احمر است. او تجربه زيادي در كمك‌رساني به مناطق محروم و حوادث بزرگ دارد و همراه همسرش در حمايت از دانش‌آموزان نيازمند و محروم فعاليت مي‌كند: «براي آموزش امداد و نجات و كمك‌هاي اوليه وارد هلال‌احمر شدم. ولي اتفاقاتي برايم رخ داد كه ماندگار شدم. ورود من مصادف با سيل استان گلستان شده بود. ما در آن شرایط به‌عنوان نيروهاي كمك‌رسان اعزام ‌شديم و به حادثه‌ديدگان كمك‌رساني كرديم. مردم همه چيزشان را از دست داده بودند و نگاه‌شان به دست‌هاي امدادگراني بود كه بي‌پروا به كمك‌شان مي‌رفتند. وقتي دیدم امدادگران چگونه از جان خودشان برای کمک به سیل‌زدگان می‌گذرند با خودم گفتم من در هلال‌احمر خواهم ماند و خدمت خواهم كرد. اكنون خوشحالم خانوادگي فعاليت مي‌كنيم و صحبت‌هايمان در خانه حول محور بشردوستي و صلح دوستي است.» او مي‌افزايد: «از اينكه همسرم و فرزندانم چنين تفكري دارند خوشحالم. ولي گاهي آقامجيد خودش را زياد درگير کار مي‌كند. البته حق هم دارد. مي‌رود پي مشکلات شاگردانش و يا در باشگاه به افراد نيازمند و با استعداد كمك مي‌كند تا راهشان را پيدا كنند و براي خودشان باشگاه بزنند. حتي براي آنها شغل جور مي‌كند و سفارش آنها را اين طرف و آن طرف مي‌كند.»