خلبانانی که کوچ نکرده‌اند بسیار وطن‌پرست هستند

آفتاب یزد‌ گروه گفت‌وگو: ایرلاین‌های ایرانی در این روزها شرایط ویژه‌ای را تجربه می‌کنند، براساس برجام قرار بر این بود که تعداد قابل توجهی هواپیما وارد کشور شود، این مسئله به دلیل مشکلات مالی و پاره‌ای کارشکنی‌ها در سطح مورد انتظار اولیه انجام نگرفت و
تعداد هواپیماهای وارد شده محدود تر از
پیش بینی‌های اولیه بود. به دلیل افزایش نرخ ارز،
استقبال ایرانیان از وسیله نقلیه هوایی کاهش پیدا کرده است. برخی شایعات پرتکرار در فضای مجازی حتی برخی ایرلاین‌ها را متهم به قاچاق سوخت می‌کرد. در این رابطه با کاپیتان هوشنگ شهبازی، مشاور ارشد چند شرکت هواپیمایی و خلبان بازنشسته گفت‌وگو کردیم که می‌خوانید.



> قاچاق سوخت صحت ندارد
شهبازی در این رابطه به آفتاب یزد گفت: به زبان ساده، به چند دلیل اصلی تعداد سفرها و مسافر به شدت کاهش یافته، هزینه‌های ایر لاین‌ها بالا رفته است، همچنین ایرلاین‌ها به دلیل تحریم‌ها با مشکل سوخت رسانی در برخی کشورها مواجه هستند و ناچارند که سوخت رفت و برگشت را از همان ابتدا سوخت گیری نمایند که این مسئله وزن هواپیما را افزایش می‌دهد. مسلماً در این صورت ایرلاین‌ها ناچار هستند که مسافر کمتری بگیرند، شهبازی در پاسخ به سوالی در رابطه با شبهه قاچاق سوخت توسط برخی ایر لاین‌ها گفت: قیمت سوخت بر اساس یک ساز و کار در فرودگاه‌های مختلف تعیین می‌گردد که معیار تعیین نرخ سوخت
هواپیما نیز قیمت جهانی نفت است،
ممکن است سوخت‌گــیری امروز یک ایرلاین با سوخت گیری
دیروز او چند سنت تفاوت داشته باشد
البته سوخت داخل ایران ارزان تر از خارج است، اما ایر لاین‌ها به این دلیل نیست که بنزین رفت و برگشت را در داخل سوخت گیری می‌کنند، بلکه به خاطر عدم ارائه خدمات سوخت گیری در بین راه است که این اتفاق رخ می‌دهد. اما بحث قاچاق سوخت کلاً درست نیست و واقعیت ندارد. هواپیما که از تهران به استانبول می‌رود، چون ناچار است سوخت برگشت را نیز در تهران بارگیری نماید، به دلیل وزن بیشتر، مجبور است سوخت بیشتری نیز مصرف کند که همین مصرف سوخت بیشتر در کنار اجبار به حمل مسافر کمتر، هزینه‌ها را نیز افزایش می‌دهد.

> نمایندگان ناآگاه
وی در ادامه افزود: متاسفانه تا وقتی که این نمایندگان مجلس و برخی سیاستمداران ناآگاه برای صنعت هوایی ما تصمیم می‌گیرند کمی‌نسبت به اوضاع با دیده ای تردید نگاه می‌کنم، شرکت‌های هواپیمایی ما غالباً به صورت تجاری اداره می‌شوند و ساختار بازرگانی در شکل بین المللی ندارند، اگر دولت فکری اساسی برای آنها نکند، در آینده ممکن است با مشکل جدی رو به رو شوند. در حال حاضر ایرلاین‌های اصلی هر یک وابسته به یک نهاد و شخص ذی نفوذی هستند، این افراد، نهادها و شرکت‌ها از یک جای دیگر ضرر ایر لاین‌ها را جبران می‌کنند تا آنها سرپا بمانند. مثلاً شرکت کارون وابسته به صنعت نفت است، این شرکت ضررده است، اما از یک جای دیگر برایش جبران می‌شود. البته همه ایرلاین‌ها زیان دهنده هستند، چون هزینه‌های همه ایرلاین‌ها به دلار است، ایرلاین اگر بخواهد هر کاری انجام دهد، ناچار است هزینه آن را به صورت دلاری پرداخت نماید، هزینه سوخت و تعمیرات از این جمله هستند، در ایرلاین‌های ایرانی معمولاً فقط حقوق پرسنل به صورت ریالی است. متاسفانه چون نمایندگان ما در مجلس آگاهی کافی و تخصصی نسبت به صنعت هوانوردی ندارند و از دانش صاحب نظران نیز استفاده نمی‌کنند، بنابراین ما در زمینه قوانین، مقررات و همــچنین
حمایـــت‌های تقنــــینی با مشکلات اساسی مواجه هستیم. در طول 35 سالی که به شغل خلبانی و مشاوره مشغول بودم، در کنارش با دقت اظهارنظرهای مسئولین و به ویژه نمایندگان محترم مجلس را در این حوزه تخصصی رصد کرده‌ام، متاسفانه میزان ناآگاهی نمایندگان این دوره از مجلس نسبت به مسائل اینچنینی و اظهارنظرهای ناپخته مرا عمیقاً متعجب کرده است، نمایندگان مجلس معتمد مردم بوده‌اند و نه متخصص و لازم است که قبل از اظهارنظر درباره یک حوزه تخصصی مثل حوزه هوایی با یک متخصص مشورت نمایند، مثلاً آقای قاضی پور نماینده محترم ارومیه زمانی که در مورد ساخت هواپیمای ایران 140 صحبت می‌کند، می‌گوید: «تا هواپیمایی سقوط نکند که علتش را نمی‌توانند بررسی و پیدا کنند. الان هواپیمای ۱۴۰ همه‌چیزش خوب است، جز موتورش که باید تغییرات اساسی روی آن انجام شود. ایران هم می‌تواند هواپیما تولید کند و آنقدر خطا و آزمون کند، آنقدر بیفتد و سقوط کند تا بتواند هواپیمایی تولید کند که قابل صادرات هم باشد. افتاد هم افتاد. می‌توانیم هواپیمای جنگی بسازیم که خلبان‌های آن موقع سقوط از هواپیما بپرند پایین.» خب! این نوع اظهارنظر آیا نشانه شناخت نسبت به این حوزه است؟ فعالان دلسوز حوزه هوانوردی وقتی می‌بینند که تصمیم سازان ما در این حد اطلاعات و آگاهی دارند، آیا حق ندارند که دلسرد شوند.
بنده که تخصص ام در این زمینه است به صراحت می‌گویم ما اگر از کشور اوکراین به جای هواپیمای ایران 140، تخمه وارد می‌کردیم، از لحاظ اقتصادی بیشتر به نفع ما بود، حالا ایشان به جای ده‌ها گزینه منطقی و خردمندانه به دنبال احیای هواپیمای ایران 140 است.

> مهاجرت خلبانان زبده
متاسفانه در مدت اخیر تعدادی از خلبانان ماهر و زبده ایرانی شاغل در ایرلاین‌های داخلی به خطوط هوایی کشورهای همسایه و دیگر مقاصد خارجی کوچ کرده‌اند، حقوق کم و عدم ثبات شغلی از دلایل این مهاجرت است. خلبان‌های با بهره وری بالا معمولاً از طریق ایرلاین‌های خارجی جذب می‌شوند، خلبان‌ها، کمک خلبان و مهندس پروازهای ماهر ما در صدر این فهرست جذب قرار دارند. در شش ماه اخیر تعدادی از خلبانان ایرانی به ایرلاین‌های خارجی کوچ کرده‌اند. مقاصد این خلبانان غالباً شرکت‌های متعلق به امارات، ترکیه، هند و مالزی بوده است. این خلبانان سرمایه‌های این کشور هستند و برای پرورش آنها میلیونها دلار هزینه شده است. این گونه فرار مغزها که تا این حد تکرار می‌شود نیاز به توضیح دارد، در اصل مغز که فرار نمی‌کند، این سرمایه ملی است که فرار می‌کند، ارزشمندترین داشته هر مجموعه‌ اقتصادی نیروی انسانی ارزشمند آن است نه تعدادی تیر و تخته، برای مملکت نیز همین‌گونه است، این خلبانها میلیونها دلار سرمایه ملی بودند که جذب دیگر کشورها شدند و این یک زیان قابل توجه اقتصادی است. ایرلاین خارجی 15 برابر یک ایر لاین داخلی حقوق می‌دهد، یک ایرلاین در کشورهای همسایه مانند امارات متحده عربی در ماه بیش از 12 هزار دلار حقوق به خلبانان پرداخت می‌کند، این در حالی است که مثلاً حقوق یک خلبان در داخل کشور در حدود 10 تا 15 میلیون تومان است، خلبانانی که در کشور مانده‌اند، مطمئن باشید که بسیار وفادار و میهن پرست هستند که مانده‌اند. خلبانان ایرانی در خارج از کشور بسیار خوشنام هستند و معمولاً بالاتر از استانداردها هستند، بسیاری اوقات در آن شرکت‌ها به عنوان معلم خلبان برای آموزش سایر خلبان‌ها جذب می‌شوند.