روایت ظریف از خنجرهایی که از پشت خورد

آفتاب یزد- گروه سیاسی : روزگار ظریف روزگار پرماجرایی بود در این سال‌ها. گاه او را به عرش می‌بردند و گاه برعکس. گاه اسطوره می‌شد و گاه خائن. از سویی رسانه‌های اصلاح طلب زمانی با افسانه کردن او وی را با شمایل امیرکبیر و آرش کمانگیر و مصدق بر صفحه نخست خود به تصویر در می‌آوردند و او را قهرمان دیپلماسی ایران برمی‌شمردند و وعده‌های رفع همه تحریم‌ها را بعد از برجام می‌دادند و تا سال‌ها امید بر مردم جاری و ساری می‌کردند و از آن طرف اصولگرایان خاص بودند که تمام ذکرو هدف‌شان این شده بود که باید برای مسیر صعب‌العبور وزیر خارجه ایران تا آنجا که می‌توان مانع‌تراشی کرد، پیروزی‌هایش را شکست جلوه داد و شکست‌هایش را با شادمانی در بوق و کرنا کرد.
ظریف در همان کشاکش تایید و تصویب برجام کم از مخالفین داخلی اش نکشید، چه زمانی که در مجلس در کنار علی اکبر صالحی تهدید به دفن در سیمان شد چه وقتی که یکی از نمایندگان وقت او را خائن خطاب کرد.
وزیر خارجه در دوسال مذاکرات هسته ای، همواره تحت فشار گروه‌های خاص بود. زمانی که گروه دلواپسان در مقابل او و تیمش قد علم کرده‌اند و اعتقادشان آن بود که راهی که ظریف می‌رود به ترکستان است، علنا فضای کار را بر او محدود و محدودتر می‌کردند و راه مذاکره را با مخاطرات بیشتر همراه.



>مصائبی که بیشتر شد
ظریف هر چه بیشتر جلو رفت مصائبش نیز بیشتر شد. تا زمانی که این بار ورود دونالد ترامپ در کارزار رقابت‌های سیاسی آمریکا ورق را برگرداند و نتیجه‌اش خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای شد. از همان زمان، بازهم توپخانه مخالفان داخلی فعال‌تر از گذشته، آتش خود را به سمت رئیس دیپلماسی ایران روانه کرد و خوشحال از این خروج آمریکایی، فرصت را برای هجمه و حمله علیه او و وحسن روحانی مناسب دید، خروج از توافق فرصتی شد تا این بار هجمه‌های دلواپسان وارد فاز تازه‌تری شود.
تجمعاتی راه‌اندازی کردند تا ترکش‌های آن به ترامپ این جرئت را بدهد که تا با خیالی آسوده‌تر از توافق هسته‌ای خارج شود. موضوعی که تاکنون بارها رئیس جمهور حسن روحانی بدان اشاره داشته است.
جالب اینکه‌اندکی بعد از خروج ترامپ از توافق بازهم این فشارهای داخلی بود که بر ظریف وارد می‌شد. زمانی که همین نمایندگان دلواپس برجام را در مجلس به آتش کشیدند و خواستار خروج ایران از توافق شدند و جو را در شرایطی که ایران خواستار ادامه برجام با اروپا بود متشنج کردند.
تیم دولت و وزارت خارجه اما به دنبال تداوم برجام بدون آمریکا بود و از این رو به روند همکاری‌های خود با اتحادیه قاره سبز و آژانس ادامه داد. تحریم‌های آمریکایی باعث شد تا ایران و اروپا به فکر یک سازو کار مالی با اتحادیه اروپا بیفتند.
اما بازهم دلواپسان سازو کارهای اروپایی را سرابی بیش ندانستند و علیه این موضوع، موضع‌گیری کردند. شرایط به گونه ای پیش رفت که این بار فشارهای داخلی بر سر لوایح دولت برای تصویب fatf وارد شد. لوایحی که دولت آن را برای به نتیجه رسیدن سازو کارهای مالی اروپا لازم می‌دانستند. با این حال در این برهه نیز حملات به دولت و تیم ظریف ادامه داشت. مخالفین داخلی این موضوع را سرخم کردن در برابر اجنبی و به معنای قطع کمک‌های مالی و نظامی ایران به گروه‌های حماس و حزب اله تعبیر می‌کردند. بنابراین از طومارنویسی و شعارهای تند علیه دولت و fatf بگیرید تا تلاش برای به عدم تصویب رسیدن آن از سوی مخالفین داخلی چالش بعدی ظریف بود.
اکنون نیز از وقتی که سازو کار مالی اروپا با تغییر محتواییspv و با نام instex کلید خورده واکنش تندروهای داخلی را شاهد هستیم، آنها معتقدند که این طرح نیز کلاهی گشاد بر سر ظریف است و دردی از دردها را دوا نمی‌کند.
ظریف دراین سال‌ها هم از بدعهدی طرف آمریکایی رنج برده و هم از سنگ‌اندازی داخلی‌ها. اما سخنان مصاحبه اخیر او نشان می‌دهد که از میان این دو آنچه که وی را بیشتر آزرده است، بداخلاقی داخلی‌هاست و بس.

>درددل‌های ظریف
ظریف در گفت‌و‌گویی که با روزنامه اطلاعات در این باره داشته، با بیان اینکه تک‌تک دستاوردهای ما از طریق مذاکره به دست آمده، گفته است: برخی می‌گویند گفت‌و‌گوی تمدن‌ها، یک طرح تبلیغاتی و غیرعملیاتی بود؛ اما فراموش نکنید پیشنهاد گفت‌و‌گوی تمدن‌ها در زمانی که آمریکایی‌ها استیلای گفتمانی خود را در دسترس می‌دیدند،مطرح شد.یعنی ایران در برابر پارادایم مبتنی بر حذف، پارادایم فراگیری و تفاوت ماهوی در حکمرانی جهانی را مطرح کرد. این بحث بسیار مهمی است که با تمام سیاست‌های آن‌روز ایالات‌متحده در تضاد بود ولی ایالات متحده جرئت نکرد با آن مخالفت کند و لذا مجبور شد به اجماع بپیوندد.
وی با بیان این که همواره معتقد به ‌‌تعامل سازنده با دنیا بوده‌ ‌و ‌اکنون هم معتقداست ‌تعامل با دنیا به نفع جمهوری اسلامی تمام خواهد شد می‌گوید: ‌اما هیچ‌وقت نمی‌توانم بپذیرم که تعامل سازنده با دنیا رمز حیات و بقای ما باشد و بدون تعامل ‌نتوانیم زنده بمانیم. ما باید زنده، پرنشاط و فعال باشیم و تعامل سازنده، باعث افزایش نشاط و بالندگی ما و کشور شود.
وی با انتقاد از این که در مسئله مهمی مثل مذاکرات هسته‌ای وبرجام هیچ‌وقت هم‌افزایی داخلی مشاهده نشده است تصریح می‌کند: «در دوران مذاکره نگرانی ما بیشتر از خنجرهایی بود که از پشت می‌خوردیم تا مذاکره. هیچ‌وقت از دست طرف مقابل به ستوه نیامدیم، اما در طول مذاکره و بعد از آن در برابر فشارهای داخل واقعاً‌ به ستوه آمدیم.معتقدیم اگر اینها نبود، برجام می‌توانست در همان دو سال اول اجرا، علی‌رغم همه بدعهدی‌های آمریکا و همه کاستی‌ها و ضعف اروپا و دیگر کشورها، شرایطی را ایجاد کند که خروج از برجام برای آقای ترامپ بسیار بسیار پرهزینه‌تر باشد. می‌توانستیم در دو سالِ بعد از برجام، کشور را بسیار غیرقابل تحریم‌تر از شرایطی کنیم که اکنون هستیم. راه داشت. البته راهش نگاه به غرب نبود. راه آن یک نگاه جامع به دنیا بود و نیاز اولیه‌اش این بود که اعلام نکنیم کدام آدم عاقلی می‌آید دراین سرزمین سرمایه‌گذاری کند؟»
وی با اشاره به این مطلب که به روزنامه‌های جناحی اعتقاد ندارد، می‌گوید: «اعتقاد دارم روزنامه باید واقعیات را بگوید مثل روزنامه اطلاعات نگاه ملی داشته باشد. تیتر روزنامه‌ها را نگاه کنید: «پرواز هواپیماهای کاغذی بر فراز آسمان انتخابات» یعنی خواست‌های ملی ما را در حد یک دعوای انتخاباتی به حضیض کشاندند. ببینید در این مدت چقدر هیئت به ایران آمد. برخی می‌گویند همه اینها نمایش است؛ بله ممکن است کار دولتی‌ها نمایش باشد، ولی بازرگان و تاجر هیچ زمانی برای نمایش وارد کشوری نمی‌شوند. کدام تاجری را دیدید بدون این که امیدی به تجارت داشته باشد فقط برای نمایش تجاری به کشوری قدم بگذارد؟
ما را در برابر خارجی‌ها طوری معرفی کردند که انگار برای اهداف کوتاه انتخاباتی وارد این مذاکره می‌شویم. به‌جای آنکه ما را در سطح بالا در مقابل طرف خارجی قرار دهند که از موضع ملی این کار را انجام می‌دهیم،ما را فروکاستند به کسی که نیازمند است برای دعوای انتخاباتی. منِ وزیر خارجه از چه زمانی سیاسی و جناحی بودم که اکنون بخواهم باشم؟ اینها واقعیاتی بود که وجود داشت. این واقعیات حتی امروز در شرایطی که در یک جنگ اقتصادی قرار گرفته‌ایم تشدید شده است و برخی همان سیاست‌ها و اهداف را دنبال می‌کنند و این به نظر من کاستی عمده‌ای است که در آن زمان بوده و اکنون هم هست.»
وی گفت :« این که آمریکا به‌اندازه کافی می‌خواهد زنجیر به پای ما و اقتصاد ایران ببندد،دیگر خودمان زنجیر اضافه به پای اقتصادمان نبندیم و خودمان اقتصادمان و بانک‌هایمان را از تعامل با بانک‌های دیگر محروم نکنیم.»

>نقش داخلی‌ها
ظریف از خنجرهایی می‌گوید که از پشت و از خودی‌ها خورده است و زخم‌هایی که به مراتب کاراتر و عمیق تر از زخم‌های بیگانگان بر پیکرش نقش بسته‌اند. موضوعی که بی‌تردید تاسف‌بار است و بیانگر این موضوع که چه بسا گاهی ایرانیانی بوده‌اند که در لباس دلسوزی برای کشورشان با دشمنان ایران برای شکست دولت هم‌صدا شدند تا از آب گل‌آلود ماهی بگیرند، آن هم صرفا برای مقاصد سیاسی آینده، تا شاید از نمد شکست دولت در برنامه‌ها و از سرگیری تحریم‌ها کلاهی بسازند برای پیروزی خود در سال‌های آینده و تکیه زدن دوباره بر مسند قدرت. غافل از اینکه آن‌ها نیز در این کشتی سوراخ غرق خواهند شد. همراه با رقبای سیاسی خود.
از همین رو بار دیگر در شرایط کنونی می‌توان بیشتر به نقش تندروها و دلواپسان در وقوع بسیاری از مسائلی که امروز خود در قیافه
حق به جانب منتقد آن شده‌اند پی برد.