پاکستان می‌خواهد هزینه امنیت مرز دو کشور را ایران بدهد

آفتاب یزد- گروه سیاسی : یک عملیات تروریستی دیگر، این بار هم در سیستان و بلوچستان و توسط جیش‌العدل . همین چند وقت پیش بود که مسئله گروگانگیری این گروه ، روابط ایران و پاکستان را دچار چالش کرده بود . ایرانی‌ها به نوعی به حمایت‌های پاکستان از جیش‌العدل و عدم برخورد با این گروه اشاره دارند و معتقدند که اگر پاکستان می‌خواست، می‌توانست اینگونه عملیات را کنترل کند و اکنون نا امنی مرز پاکستان به داخل ایران کشیده نمی‌شد . ایران نه تنها جیش‌العدل بلکه منشا ورود باقی گروه‌های تروریستی را از چشم پاکستان و کوتاهی‌هایش در این زمینه می‌داند . کوتاهی‌هایی که به زعم برخی از روی عمد است . اما آیا واقعا رابطه ای بین جیش‌العدل با حکومت پاکستان است ؟ چرا چنین نگاهی در شرایط فعلی وجود دارد ؟ از طرفی دیگر اگر واقعا چنین چیزی باشد راهکار ایران در قبال این موضوع چیست؟ موضوعی که محل مناقشه نیز هست . این را می‌شود در توئیت معنادار حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی دولت نیز دید. آن موقع که بعد ازاین واقعه ابتدا تلویحا به این نکته اشاره کرد که نباید دست به حمله نظامی‌در آن طرف مرزها زد و بعد از اعتراضات به این توئیت، درپیامی‌دیگر به نوعی به پاکستان هشدار می‌دهد که نباید اجازه داده شود کار به جاهای باریک بکشد . پیر محمد ملازهی ، کارشناس مسائل شبه قاره و پاکستان در گفتگویش با آفتاب یزد به سوالات ما پیرامون این مسائل پاسخ داده است .

آقای ملازهی ! این روزها با یک حمله تروریستی دیگر در زاهدان در کنار حمله تروریستی مشابه اخیر در کشمیر بار دیگر موضوع جیش‌العدل و نقش و حمایت پاکستان از این گروه تروریستی مطرح شده است، از دیدگاه شما چه قدر می‌توان فرضیه رابطه جیش‌العدل و دولت پاکستان را مستدل یا محتمل دانست؟
هرازگاهی چنین مسئله ای به صورت پراکنده در ایران مطرح می‌شود. اما اینکه کسی مستند اطلاعاتی در این زمینه داشته باشد را ندیده ایم. بنابراین خیلی سخت است که در این مورد بخواهیم مستند اظهار نظر کنیم . اما نوع رفتاری که گروه‌های رادیکال نشان می‌دهند مانند حمله اخیر به زاهدان و کشمیر که هر دو به یک شیوه، عملیات انتحاری را انجام داده اند این پرسش را در برخی محافل به وجود آورده که علی‌القاعده باید در جایی یک مرکز فرماندهی وجود داشته باشد که بتواند این نوع عملیات را در فاصله کوتاهی به شکل یکسان هدایت کند.


بحث دیگری که در این بین وجود دارد این است که به هر حال این گروه‌ها به نوعی با داعش ارتباط دارند، آنچه که جیش‌العدل یا گروه‌هایی مثل« لشگر طیبه » یا «جیش محمد» در کشمیر انجام می‌دهند بیانگر آن است که همه این‌ها پیغام و پسغام‌هایی به هم می‌فرستند، از سویی عملیاتی که این گروه‌ها انجام می‌دهند به نوعی مورد تایید گروه تروریستی داعش نیز هست.

با این اوصاف از دید شما پاکستان چه سیاستی را در قبال این موضوع در پیش گرفته است؟
اگر دقت کنید مرزهای ایران تنها مرزهای امن برای پاکستان است. مرزهایی که این کشور با افغانستان یا هند دارد، تحت تاثیر رقابت‌هایی که بین این کشورهاست قرار دارد و بسیار ناامن هستند . تنها کشوری که پاکستانی‌ها با خیال راحت می‌توانند مطمئن باشند که در آن خطری برایشان وجود ندارد، مرزهای مشترک با ایران است.اما اکنون این تردید وجود دارد که پاکستانی‌ها اصولا برای تامین امنیت منطقه مرزی خود با ایران توان یا اراده ‌ای برای حفاظت ندارند. برداشت واقع‌بینانه‌ای که در پاسخ به سوال شما باید بگویم این است که برای پاکستان مرزهای بین ایران و پاکستان اولویت ندارد و اولویت‌هایش منطقه حائل بین کشمیر هند و مرز افغانستان است. بنابراین پاکستانی‌ها معتقدند در مرز پاکستان و ایران نباید خیلی هزینه کنند و این هزینه را باید ایران برای کنترل بپردازد.

یعنی از دید سیاسی پاکستان همراهی با جیش‌العدل ندارد؟
منطقی به نظر نمی‌رسد.

اگر در پشت پرده چیزی باشد چه طور؟
مگر آنکه پاکستانی‌ها به نوعی با عربستان سعودی یا آمریکا برای طرح‌های بلندمدت‌تری که آمریکا در منطقه دارد هماهنگ شده باشند که می‌توان در جای خود به آن فکر کرد. اما یک واقعیت دیگر نیز در این زمینه است و آن اینکه در مرزهای پاکستان و ایران ، مثلث وجود دارد که در آن نه ایران نه افغانستان و نه پاکستان قدرتی بر آن ندارد و در همین فضاست که شرایط برای گروه‌های رادیکال منطقه باز می‌شود. این یک واقعیت است این خلا قدرت اساسا باعث می‌شود که این گروه‌ها رشد کنند و پاکستانی‌ها نیز اراده یا توان برخورد با این گروه‌ها را نداشته باشند.

این مرزی که در آن خلا قدرت وجود دارد از چه منطقه ای شروع می‌شود؟
از لار زاهدان تا بخش‌هایی از افغانستان و پاکستان. افغانستان که اساسا توان کنترل این مناطق را ندارد. پاکستان هم معتقد است که این وظیفه ایران است و معتقدند که پاکستان دارای محدودیت‌هایی است و این محدودیت‌ها را باید ایران درک کند. پاکستان تمام نیروهایش را متمرکز در دو مرز دیگرش در هند و افغانستان کرده است.

دقیقا منظورتان از آنچه که به عنوان احتمال طرح بلند و پشت پرده آمریکا و عربستان در ارتباط با حمایت پاکستان از جیش‌العدل مطرح کردید چیست؟
دیگران معتقدند پاکستانی‌ها اساسا یک سیاست دوگانه دارند، از یک طرف آنها سعی می‌کنند که بگویند از دولت مرکزی افغانستان حمایت می‌کنیم نه گروه‌های رادیکال اسلامی، ولی در عمل این‌طور نیست بلکه آنها کاری می‌کنند که در کشمیر هند به دولت آن کشور فشار بیاید تا پاکستان اهداف خود را پیش ببرد و از این اهرم استراتژیک (گروه رادیکال) به سود خود استفاده کند ولی از آن طرف هم نباید این نکته را از یاد ببریم که پاکستان اساسا امنیت خودش را با بزرگ کردن این گروه‌های رادیکال به خطر می‌اندازد. بنابراین پاکستان باید این گروه‌ها را تحت کنترل قرار دهد. در زمان مشرف هم تمام این گروه‌ها غیر قانونی اعلام شده بود. به هر حال به شکل سیستماتیک این موضوع به نفع پاکستان نیست که اجازه بدهد مرزهای ایران در خطر باشد، چنین موضوعی به ضرر پاکستان هم است.

آمریکا در طرحش ممکن است دنبال چه باشد؟
مثلا اینکه شاید یک طرح کلی‌تری برای انتقال داعش بعد از شکستی که در خاورمیانه خورد وجود داشته باشد. اینکه داعش به طورکلی از خاورمیانه حتی به صورت شکست خورده و عملیات پارتیزانی دورشود.
آمریکایی‌ها (به صورت ظاهری) در خاورمیانه علیه داعش وارد عمل شده‌اند، اما حاصل کار روسیه، ایران و گروه‌های حامی‌ایران مثل حزب الله را علیه داعش نباید انکار کرد ، اگر چنین موضوعی را بپذیریم و از طرفی این را هم قبول کنیم که آمریکا با ایران، روسیه و چین مشکل دارد، از این ظرفیت داعش می‌تواند استفاده کند و داعش را به جای خاورمیانه به افغانستان منتقل کند. بحث‌هایی هم در افغانستان در این ارتباط وجود دارد. لااقل روس‌ها مدعی‌اند که آمریکایی‌ها در نقل و انتقالات داعش از خاورمیانه به افغانستان و در کنار مرزهای آسیای مرکزی دخالت دارند، این که این موضوع چه قدر درست یا غلط باشد به ادعای روس‌ها برمی‌گردد. اما به لحاظ نظری می‌شود تصور کرد داعشی که در بخش خلافت خاورمیانه شکست خورده است اگر فرصت بیابد بخش خراسانی خودش را فعال می‌کند. در این موقع داعش تضعیف شده ممکن است با آمریکایی‌ها کنار بیاید. اگر چنین اتفاقی بیفتد، سه منطقه وجود دارد که ایالات‌متحده با آن‌ها مسئله جدی دارد. یکی مسئله ایران است که هم‌مرز با افغانستان بوده و سه ناحیه از استان خراسان رضوی، خراسان جنوبی و استان سیستان و بلوچستان هم‌مرز با داعش است. ممکن است که در این نواحی آمریکا دیگر مزاحمتی برای داعش ایجاد نکند ، از سویی ممکن است داعش ، به سمت دره فرغانه و آسیای مرکزی بروند، تا در آنجا (آسیای مرکزی) و حوزه قفقاز مسلمانان روسیه را علیه روس‌ها تحریک کنند ، بخش سوم جایی است که نهضت اسلامی‌ترکستان شرقی با داعش همکاری ‌کند و در آنجا هم می‌تواند علیه چین وارد عمل شود. اگر این اتفاق بیفتد از آنجا که پاکستان هم به لحاظ مالی و هم سیاسی با عربستان سعودی هماهنگ است و آن جریان رادیکال و گروه‌ها نیز از حمایت عربستان برخوردارند، در این صورت آمریکا، عربستان و اسرائیل ممکن است از گروه‌های رادیکال به عنوان ابزار استراتژیک علیه ایران استفاده کنند و در اینجاست که نقش پاکستان اهمیت دارد، برای آنکه پاکستان هم‌مرز با ایران است و هم حتی اگر در معامله با آمریکا و عربستان و اسرائیل هم نگنجد توان مقابله با این مرزها را ندارد. از طرفی اگر پاکستان در شرایطی قرار بگیرد که باید بین عربستان و ایران یکی را انتخاب کند، عربستان را انتخاب خواهد کرد . به هر حال در بلندمدت باید گفت اگر تحولات به آن شکلی که گفته شد ادامه یابد باید گفت پاکستان نیرویی است که ممکن است در این طرح بلندمدت جایگاه ویژه ای داشته باشد .

امروز باید واکنش ایران در قبال پاکستان به خطر تحرکاتی مثل جیش‌العدل چه باشد؟ مطمئنا در جریان توئیت کسانی مثل آشنا مشاور فرهنگی دولت هستید که نظرش در مورد داشتن یا نداشتن مداخله نظامی‌ایران در پاکستان با حاشیه‌آفرینی و واکنش‌هایی روبه رو شد. اگر ایران بخواهد هم جلو این حملات را بگیرد و هم روابطش با پاکستان بحرانی نشود باید چه کند؟
قطعا درگیری نظامی‌یک اشتباه بزرگ استراتژیک خواهد بود و مقامات ایرانی نسبت به این مسئله آگاهند اما در پاسخ به اینکه چه باید کرد؟ باید گفت این سوال یک سوال بسیار مهم است که کسی نمی‌تواند یک جواب دم دستی به آن بدهد.

و سخن پایانی؟
به نظر می‌رسد که پاکستانی‌ها بیشتر به دنبال این هستند که ایران بخش بیشتر این هزینه‌ها را بدهد و این موضوع را به عنوان یک معامله در ذهن دارند.