درخشش فردا با بچه‌های امروز

دکتر ابراهیم جعفری‪-‬ شادروان توران میرهادی یکی از شخصیت‌های برجسته فرهنگی است که بیش از ۶۰ سال در عرصه آموزش و پرورش و فرهنگ و ادبیات کودکان تلاشی عاشقانه داشت.
مادر او خانم گرتا دیتریش با وجود مخالفت خانواده با پدرش مهندس میرهادی ازدواج کرد و همراه همسر به ایران آمد. توران خانم از قول مادر در جریان درگذشت برادرش فرهاد می‌گوید: " از غم‌های بزرگ نیرو بگیرید و احساس درد شدید خود را در کاری ارزشمند و با هدفی والابیان کنید. " از این رو بعد از فوت برادرش، تاسیس " مدرسه فرهاد " در ذهن او شکل گرفت.
زنده یاد میرهادی به پرورش خلاقیت، کار گروهی غیر رقابتی و همدلانه و کسب دانش و تجربه همزمان اعتقاد داشت و فعالیت‌های آموزشی در مدرسه فرهاد را بر همین اساس ساماندهی می‌کرد. فعالیت‌های متمرکز خانم میرهادی از سال ۱۳۳۴ با پایه گذاری کودکستان فرهاد آغاز شد و طولی نکشید که روش کارش با استقبال پدران و مادران ایرانی همراه شد؛ به طوری که توانست دو سال بعد یعنی در سال ۱۳۳۶ دبستان فرهاد را نیز پایه گذاری کند. در بیشتر سال‌های دهه‌های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی مدرسه فرهاد به واحد تجربیات تعلیمات عمومی تبدیل شد و پیشرفته ترین دیدگاه‌های علمی ابتدا در این مجتمع بررسی و تجربه و در صورت کسب اعتبار در نظام آموزش و پرورش جاری می‌شد.
خانم میرهادی در مورد سیستم‌ آموزشی این مدرسه می‌گوید: " بزرگ ترین خطری که آموزش و پرورش ما را تهدید می‌کند، عامل اسارت بار رقابت است که فراگیر شده و با وجود این عامل نمی‌توانیم انسان‌های سازنده را به جامعه تقدیم کنیم. " ویژگی اصلی مدرسه فرهاد رقابتی نبودن آن بود و هر دانش آموزی با توانایی‌های خودش سنجیده می‌شد. توران خانم با اعتقاد به این که رقابت مدارس ما را از کیفیت تهی می‌سازد، می‌گفت: " بیایید این رقابت را به همیاری و مشارکت تبدیل کنیم تا فرزندان به حد اکثر توانایی‌های خود دست‌یابند و احساس آرامش کنند. " بر همین اساس او در مدرسه فرهاد که ۲۵ سال مدیریت آن را بر عهده داشت، رقابت فردی را به همکاری و همیاری و به قول امروزی‌ها به فعالیت
" برد-برد " تبدیل کرد. شادروان توران میرهادی که " ادبیات کودک " را نیاز اولیه، منبع لذت و سازنده دنیا و آینده کودکان می‌دانست، ناشران بزرگ را به انتشار کتاب‌های کودکان تشویق می‌کرد و با کمک گروه هم فکر خود در گفت‌‌و‌گو و مشاوره با دولت وقت، سرانجام توانست طرح راه‌اندازی " کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان " را که یکی از کارآمدترین نهادهای فرهنگی است، به تصویب برساند. همچنین این گروه با کار در روزنامه‌ها و مجله‌ها و نیز رادیو و تلویزیون توانست اندیشه تغییر در جامعه بزرگ سالان را نهادینه سازد. تغییر نگاه بزرگ سالان به کودکان سبب شد تا نیازهای آنان مانند بازی، سرگرمی، ورزش و نیز زیست افزارهای ویژه کودکی به رسمیت شناخته شود و در این زمینه بازار گسترده اقتصادی ایجاد گردد. چنین بود که از نیمه‌های دهه ۱۳۴۰ به بعد با این کوشش‌ها جامعه ایران اندک اندک نگاهش را به کودکان و نیازهای آنان تغییر داد؛ روندی که همچنان در همه سطوح ادامه دارد. خانم میرهادی در مصاحبه‌ای در پاسخ به سوال مجری یک برنامه مبنی بر این که اگر می‌توانستید یک آرزو بکنید و فقط یک چیز بخواهید، چیست؟ گفت: " صلح فقط صلح؛ هیچ جنگی نباشد و هیچ بچه‌ای و خانواده‌ای جنگ نبیند؛ زیرا هیچ‌بلایی بدتر از جنگ نیست."