عمران‌خان و تلاش میانجیگرایانه

 
 
 
 


عمران‌خان به عنوان نخست وزير پاکستان در اول ارديبهشت سال جاري نيز به ايران سفر کرد تا بتواند زمينه‌هاي ايجاد گسترش روابط ايران و پاکستان را فراهم سازد. او به دنبال آن بود که با توجه به آغاز دوره نخست وزيري‌اش در پاکستان و آنچه که در باب نزديکي انديشه‌هاي او با تهران مطرح بود و در کمپين انتخاباتي و سخنراني‌هاي مختلفش نيز سيگنال‌هاي متفاوتي از اين جهت نشان داده بود زمينه‌ساز ايجاد فضاي مثبت همکاري ميان تهران و اسلام‌آباد شود. ايران نيز از اين حرکت استقبال نمود، اما با توجه به محدوديت‌هاي ناشي از مسائل دروني پاکستان از يک سو و آنچه که در باب تحريم‌هاي متوجه ايران وجود داشته است، همواره چالش‌هاي فراواني بين هر دو پايتخت براي همکاري بيشتر به‌وجود آمده؛ ازجمله آنچه که در باب نفوذ نيروهاي تروريستي در مرزهاي ايران و پاکستان همواره موجبات نوعي اصطکاک ميان ايران و پاکستان را فراهم ساخته است. از طرف ديگر پاکستان به طور سنتي نزديک به سياست‌هاي رياض شناخته مي‌شود و اصطکاک ميان تهران و رياض خواهي نخواهي سايه خود را بر روابط تهران و اسلام آباد نيز مي‌گستراند. از طرف ديگر عمران‌خان با روي کارآمدن خود در پي ايجاد فضاي مثبت در راستاي حرکت به سوي ديپلماسي فعال از طريق ورود به بحران‌هاي منطقه‌اي و تاثيرگذاري بر حوزه بين‌المللي براي گرفتن امتياز در محيط داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي براي خود و دولتش است. اين طبيعي است که نخست وزير کشوري مثل پاکستان با رقابت‌هاي شديد دروني و چالش‌هاي فرارويش از منظر حفظ قدرت و ايجاد قدرت فزون‌تر در عرصه‌هاي رقابت داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي چهره ديپلماتيک خود را فربه‌تر و موثر‌تر نشان داده و از اين جهت سفرهاي او به واشنگتن در وضعيت بحراني ناشي از اصطکاک تهران و واشنگتن در منطقه خليج فارس و در کل منطقه خاورميانه از پاکستان به عنوان يک کشور داراي پتانسيل مثبت در جهت بازيگري بيشتر ميان ايران و عربستان و به پيروي از آن ميان تهران و واشنگتن نيز ياد آيد. صحبت‌هاي فراواني در باب اينکه عمران‌خان در ديدار با ترامپ زمينه‌هاي اين ميانجيگري را مطرح کرده و مورد استقبال آمريکا قرار گرفته يا بعضي از نقل قول‌ها از اينکه ترامپ از عمران‌خان اين را خواسته است به شايعه درخواست محمد بن‌سلمان از عمران‌خان انجام مي‌گيرد تا زمينه‌ساز فضايي شود که هم اکنون سفر او به تهران به عنوان يک سفر معنادار براي ميانجيگري ميان ايران و عربستان و تهران و واشنگتن محسوب شود که با بيانيه رسمي وزارت خارجه پاکستان نيز روبه‌رو شد. از سوي ديگر با وجود اينکه اين امر از سوي پاکستان تکذيب مي‌شود اما اتمسفر سياسي حاکم بر اين سفر و نوع ديدارهاي عمران‌خان که به ديدارهاي رهبري نظام جمهوري اسلامي نيز مي‌انجامد موجبات تقويت اين گمانه را با وجود تکذيب‌هاي متفاوت زياد‌تر مي‌کند. مزيد بر آنکه در کشورهاي جهان سوم اين تکذيبه‌ها يک امر عادي محسوب مي‌شود و به رغم تکذيب دولت‌ها در عمل آنچه که بارها از سوي رسانه‌ها و محافل سياسي گفته مي‌شود واقعيت عيني پيدا مي‌کند. فلذا بايد بگوييم اين ميانجيگري امري محتمل است و تلاشي که عمران‌خان در اين زمينه انجام مي‌دهد مي‌تواند به عنوان يک تلاش ميانجيگرانه تلقي شود، اما بايد پذيرفت که لبه‌هاي اصطکاک ميان تهران و رياض و همچنين تهران با واشنگتن آنقدر گسترده و باند پر پهنايي از تعارض‌ها را در بر مي‌گيرد که نمي‌توان سفر يا حرکت شخصي مانند عمران‌خان را تقويت کننده سريع حل منازعه و اصطکاک ميان تهران و رياض دانست. همانگونه که ديديم عادل الجبير نيز در ارتباط با تهران و آنچه که سخنگوي دولت در ايران بيان کرده بود موضع‌گيري نمود و پنج پرونده اتهامي بر عليه ايران را از سوي رياض مطرح کرد و ايران نيز در باب آنچه که عربستان مي‌گويد و آنچه که در منطقه انجام مي‌دهد، ديدگاه‌هاي مستحکمي دارد که محيط اصطکاک با رياض را افزايش داده و در مناطقي مانند بحرين، يمن، سوريه و عراق امتداد مي‌بخشد.