شورای نگهبان به ابهامات مالی حساس باشد

 
 
 
 


جامعه امروز ايران در فضاي تنوع‌ها و سليقه‌هاي مختلف زيست دارد سبک زندگي‌ها متفاوت از گذشته شده است. بنابراين در چنين فضايي تنوع خط و ربط سياسي نيز يک امر بديهي است و سلايق مختلف سياسي براي ادبيات قدرت موجود آسيب‌زا نيست مردم از ابهامات مالي برخي مسئولان و فرزندانشان آزرده خاطر شده‌اند و از اينکه در فضاي شعار و عمل، يکپارچگي ندارند اعتماد و باور عمومي به چالش کشيده شده است تفاوتي هم بين اصلاح‌طلبان و اصولگرايان نيست و هر دو جريان از نقطه نظر منطق اقتصادي جامعه از فضاي باور عمومي دور شده‌اند. بنابراين انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي مي‌تواند امکان رفع هر گونه شائبه از مسائل نظارتي هم باشد. چرا که فناوري و تکنولوژي در قالب داده‌هاي شبکه‌هاي اجتماعي سقف مطالبات جامعه امروز ايران را در فضاي عدالت اقتصادي برده است و مردم احساس دارند زيست امروزشان مي‌تواند با وجود ثروتمند بودن طبيعت ايران بهتر از وضعيت فعلي باشد اما اين حق توسط عده‌اي بر باد رفته است مسئولان دلسوزي نيز وجود دارند که از وضع امروز رنجيده خاطرند اما صداي شان اگر با پشتوانه مردم نباشد راه به جايي نخواهد برد. يکي از الزامات ايجاد وحدت تلويحي جريان‌هاي سياسي حضور سلايق مختلف در معرض انتخاب مردم است اما آن چه پاشنه آشيل شرايط موجود است ابهام‌هاي اقتصادي و عدم شفافيت‌هاست. بنابراين شوراي نگهبان بايد از فضاي سلايق موافق و مخالف سياسي عبور کند و به صورت جدي وارد فضاي ابهامات اقتصادي کانديداي مجلس شود. يکي از راه‌هاي ايجاد مشارکت حداکثري مردم براي انتخاب سرنوشت‌شان اين است که بايد دامنه انتخاب آنان را افزايش داد لذا شوراي نگهبان اگر به دنبال افزايش ضريب اعتماد عمومي جامعه است بايد متوجه تفاوت آسيب‌هاي اقتصادي و سياسي باشد و اهميت آسيب‌هاي اقتصادي را درک کند و متوجه باشد که مردم از چه موضوعي رنجيده خاطر هستند در نقطه‌اي بايد آسيب به اعتماد و باور عمومي را ترميم کرد شايد يکي از اين نقاط انتخابات پيش روي مجلس شوراي اسلامي باشد! روش و منش‌هاي گذشته جامعه را به شرايط فعلي رسانده است بنابراين عقل سليم مي‌گويد اگر به دنبال نتايج متفاوت هستيم با روش و منش‌هاي پيشين به همان نتايج تکراري خواهيم رسيد. هوشمندي شوراي نگهبان بايد در راستاي روند حرکت طبيعي جامعه باشد و به عنوان يک نهاد انتصابي و انتخابي بايد شان و شئون نهاد بالادستي را حفظ کند و چون تصميم اين شورا ارتباط مستقيم با اعتماد جامعه دارد، شوراي نگهبان بررسي کند که طي اين سال‌ها بيشترين آسيب از ناحيه چه اشخاص و با چه مشخصه‌هايي به جامعه وارد شده است. بنابراين دو واژه خودي و غيرخودي مي‌تواند قابل تامل باشد مختصات غير خودي مشخص است اما نکته مهم اين است که مختصات خودي قابل اندازه‌گيري نيست و اگر هم نفوذي قرار باشد اتفاق بيفتد در فضاي خودي‌ها شکل مي‌گيرد چرا که غيرخودي دور از ادبيات قدرت است و توانايي تاثيرگذاري بر دايره قدرت را ندارد!