۸۳۱ میلیون دلار صرف خرید خانه در ترکیه

عده‌اي از شهروندان ايراني همواره نشان داده‌اند که اگر اتفاقي باب و به يک عرف تبديل شود بايد ماجراجويي‌هاي خود را تا انتها ادامه دهند. اين افراد تا زماني که خود را به سرآمد يک ماجرا تبديل نکنند بعيد به نظر مي‌رسد آن را رها کنند. از يک جايي به بعد هم ديگر براي آنها اهميتي ندارد که ذي‌نفع هستند يا آنچه انجام مي‌دهند به ضررشان تمامي مي‌شود. ابعاد اين رفتار هم تنها در حوزه اقتصاد يا يک بازار محدود نمي‌شود. روزي حمله به پيج افراد معروف را دستمايه قرار مي‌دهند تا خود را در رسانه‌هاي بين‌المللي مطرح سازند، روز ديگر به بازار ديگر کشورها هجوم مي‌برند و به سرآمد تبديل مي‌شوند. اين افراد يک نقطه اشتراک دارند و آن، اين است که معمولا چشم به ديگران دوخته‌اند تا ببينند بقيه چه کاري انجام مي‌دهند تا به شکل طوطي‌وار آن را تکرار کنند. تخصص و مهارت هم کوچک‌ترين اهميتي برايشان ندارد. روزي مي‌بينند که تب بازار ارز داغ است و تمام سرمايه و دارايي خود را به دلار تبديل مي‌کنند، روز ديگر در تاکسي مي‌شنوند که تعداد سرمايه‌گذاران بورس زياد شده‌اند و بدين ترتيب خود را به يک بورس‌باز تبديل مي‌کنند. سال گذشته نيز وقتي دولت ترکيه اعلام کرد که شرط اعطاي شهروندي در زمينه خريد مسکن را از يک ميليون دلار به 250 هزار دلار کاهش داده است، به يکباره تعداد زيادي از ايراني‌ها خود را مهياي زندگي در اين کشور کردند. از آن مقطع بود که موسسه‌هاي آموزش زبان ترکي رونق جدي پيدا کردند و تعداد شيفتگان به اين همسايه غربي دوچندان شد. اين در حالي است که با توجه به تجارب تلخ ايراني‌ها از سرمايه‌گذاري در کشورهايي نظير امارات و ارمنستان انتظار مي‌رفت اين بار سرمايه‌گذاران دقت و تفکر بيشتري در اين زمينه به خرج دهند، اما گويا اين بيشترين انتظاري است مي‌توان از اين افراد داشت. اگر تعداد خريداران ايراني مسکن در ترکيه در سال گذشته 1000 نفر بودند، تعداد اين افراد فقط در 9 ماه سال 2019 به 3324 نفر رسيده است تا آنها پس از عراقي‌ها در اين زمينه در جايگاه دوم و بالاتر از شهروندان روسيه، عربستان، افغانستان، کويت و آلمان بايستند. به نظر مي‌رسد با ادامه اين روند ايراني‌ها جايگاه عراقي‌ها را هم تصاحب کنند. چراکه ايرانياني که قصد اقامت در ترکيه دارند تنها به اين تعداد ختم نمي‌شود، بلکه خانواده آنها و ديگر سرمايه‌گذاران را هم دربرمي‌گيرد و ممکن است در آينده آنها را هم وارد بازار مسکن و معامله خانه کند. گزارش دولت ترکيه نشان مي‌دهد که طي سال گذشته ميلادي، 265 هزار ايراني تقاضاي اقامت در اين کشور را داده‌اند.
9265 ميليارد توماني که در ترکيه خرج شد
براي هجوم ايراني‌ها براي سرمايه‌گذاري در ديگر کشورها دلايل مختلفي اعم از سياسي، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و ... مي‌توان برشمرد، اما در اينجا اگر بخواهيم دلايل اقتصادي را مورد بررسي قرار دهيم مي‌توان به مواردي اعم از رکود مسکن، گراني، نبود ثبات اقتصادي به‌ويژه در بازار ارز، تشديد فقر، رشد بيکاري و ... اشاره کرد. چنان‌که با 250 هزار دلار که با نرخ دلار 11 هزار و 150 توماني رقمي حدود دو ميليارد و 788 ميليون مي‌شود، در بهترين مناطق استانبول و آنکارا مي‌توان اقدام به خريد مسکن کرد، اما با اين رقم در بهترين شرايط مي‌توان خانه‌اي قديمي‌ساخت در مناطق مرکزي پايتخت خريد. حال اگر حداقل قيمت مسکن در ترکيه که توسط ايراني‌ها خريداري شده را همان 250 هزار دلار نظر بگيريم، بايد گفت که در 9 ماهه‌ نخست سال 2019، 831 ميليون دلار سرمايه براي خريد خانه در ترکيه از کشور خارج شده است؛ يعني رقمي بيش از 9265 ميليارد تومان. (طبق آخرين نرخ دلار: 11150 تومان). البته به اين افراد بايد حق تصميم‌گيري داد تا سرمايه خود را بنا به خواسته و علاقه خود خرج کنند، اما در شرايطي که بازار ارز ايران روزهاي نگران‌کننده‌اي را پشت سر مي‌گذارد و از سوي ديگر مردم کشور در شرايط فشار معيشتي به سر مي‌برند، اين امر مصداق بارز همان چراغي است که به خانه رواست و به مسجد حرام. به هر حال اگر بازار مسکن ايران روزهاي پررونقي را تجربه کند و اقتصاد نياز به سرمايه‌گذاري بخش خصوصي در اين حوزه نداشته باشد، حتي خريد خانه در ديگر کشورها را مي‌توان به فال نيک گرفت، اما در چنين شرايطي که بازار تشنه سرمايه‌گذاري است، نمي‌توان دفاع چنداني از اين افراد انجام داد. البته در اين زمينه سياست‌گذاران هم چندان بي‌تقصير نيستند. مشخص است زماني که فرهنگ‌سازي صحيحي اتفاق نمي‌افتد و حتي در بعضي از سريال‌هاي پربيننده تلويزيوني، ترکيه به‌عنوان حياط‌خلوتي براي سرمايه‌گذاران و پر از جاذبه‌هاي اقتصادي و تفريحي نشان داده مي‌شود افراد شوق بيشتري براي زندگي در اين کشور پيدا مي‌کنند. شوقي که همراه با توهم است و زيان سرمايه‌گذاران ايراني از خريد مسکن در ترکيه گواهي بر اين سخن است. از سوي ديگر، دافعه‌هاي توريستي و محدوديت‌هاي فرهنگي باعث شده تا گروهي از مردم رفتن را بر ماندن ترجيح دهند. بالطبع زماني که افراد نتوانند در جايي نيازهاي خود را برطرف کنند، گزينه ديگري براي ادامه زندگي انتخاب مي‌کنند. در اين زمينه مي‌توان به شرايط اقتصاد ديگر، ازجمله توليد، توزيع و قيمت مسکن اشاره کرد. مشخصا فردي که متوجه مي‌شود با سال‌ها کارکردن و اخذ وام باز هم نمي‌تواند خانه‌اي درخور زندگي بخرد بار سفر مي‌بندد و به جايي مي‌رود که با هزينه کمتري بتواند بهترين منطقه را براي زندگي انتخاب کند. البته مواردي نظير هزينه‌هاي زندگي، فرهنگ عمومي، عدالت اجتماعي، امکانات تحصيلي، حقوق شهروندي، جاذبه‌هاي تفريحي و رفاهي و اميد به آينده در انتخاب محل زندگي مي‌توانند تاثيرگذار باشند که در مهاجرت گروهي از ايراني‌ها به ترکيه نبايد آنها را ناديده گرفت.