تبعیت اجباری ژاپن از هژمونی مالی آمریکا

 
 
 
 


به نظر مي‌رسد سفر حسن روحاني بيشتر در چارچوب روابط دوجانبه ايران و ژاپن اتفاق مي‌افتد. به گفته دکتر روحاني سال آينده، نودمين سال برقراري روابط بين ايران و ژاپن است و بيشتر در راستاي توسعه روابط ايران و ژاپن اين سفر انجام مي‌شود. هرچند خود ژاپني‌ها مايل به ميانجيگري هستند اما تا آنجا که قبلا موضع‌گيري‌هاي آقاي ترامپ را داشتيم، نشان مي‌دهد که آمريکا دنبال ميانجي نيست و معتقد است مستقيم مي‌تواند مسائل ايران و آمريکا را حل کند و با يک گفت‌وگو مي‌توان يک سري مسائل را حل کرد. منتها اينطور که آقاي روحاني مي‌گويد آمريکا ابتدا بايد تحريم‌ها را لغو کند يا اجرايش را به حالت تعليق درآورد و بعد پاي ميز مذاکره بنشينند. ولي آمريکايي‌ها ابتدا به دنبال مذاکره و گفت‌وگوي مقدماتي هستند تا بعدا راجع به چگونگي لغو تحريم‌ها يا به حالت تعليق درآوردن تحريم‌ها بحث کنند. سفر آقاي روحاني به ژاپن بيشتر در چارچوب توسعه روابط ايران با ژاپن است و احيانا برداشتن موانع موجود و تلاش براي اينکه بتوان حتي در شرايط تحريم هم روابط را حداقل در ابعاد سياسي و فرهنگي و عرق اقتصادي گسترش داد. توجه داشته باشيم در روابط بين‌الملل کشوري که قصد ميانجيگري بين دو کشور را دارد، ابتدا بين دو طرف هماهنگ مي‌کند تا طرفين حَکَميت او را بپذيرند. هرچند منافع ژاپن از نظر اقتصادي ايجاب مي‌کرد که ميلياردها دلار همکاري با آمريکا را به خاطر همکاري محدودي که با ايران داشته، برهم نزند، عملا از هژموني مالي آمريکا تابعيت کرد. همينطور که چين، روسيه، هند و کره جنوبي به اين سياست تن دادند. واقعيت‌ها نشان مي‌دهد که فرض خريد نفت خام ايران توسط ژاپن بعيد است. براي اينکه اگر کمپاني‌هاي نفتي ژاپن وارد معامله با ايران شوند مورد تحريم از طرف آمريکا واقع مي‌شوند و آنها هم مايل نيستند چنين تحريمي را قبول کنند. آن دسته از شرکت‌هاي چيني هم که با آمريکا معامله مي‌کنند با ايران معامه نکرده و ايران را ترک کردند. تعداد محدودي هم که با ما همکاري مي‌کنند، شرکت‌هايي هستند که با آمريکا مبادله نداشته و با دلار هم مبادله نمي‌کنند. بنابراين ترسي از تحريم آمريکا هم ندارند. ولي در مورد تحريم ژاپن چنين چيزي مصداق ندارد و متاسفانه آنها از اين جهت اين ملاحظه را دارند که اگر با ايران نفت مبادله کنند از طرف آمريکا دچار تحريم شوند. ترامپ در توئيتي از خبر استيضاح خود گفته بود که به دست دموکرات‌ها انجام مي‌شود و اينکه نبايد براي هيچ رئيس‌جمهور ديگري رخ دهد نوشته بود و در پايان عبارت «دعا کنيد!» امري که مجلس نمايندگان آمريکا قطعا به اين استيضاح راي مي‌دهد و آقاي دونالد چهارمين رئيس‌جمهوري است که عملا وارد مراحل استيضاح شده است اما اين استيضاح تشريفات زيادي دارد و بعدا به مجلس سناي آمريکا مي‌رود و بعد از آن رئيس ديوان عالي آمريکا طبق قانون اساسي، رئيس جلسه اداره کننده استيضاح مي‌شود و آن نماينده‌هاي موافق استيضاح نقش دادستان را براي طرح ادعا عليه آقاي ترامپ ايفا مي‌کنند که بايد پاسخگو باشد و خود ترامپ هم بايد در جلسه رسمي سنا از خود دفاع کند. بعد از آن است که نمايندگان راي مي‌دهند و اگر دو سوم نمايندگان راي دادند، ترامپ عملا برکنار مي‌شود وليکن تمام قرائن و شواهد نشان مي‌دهد چون جمهوريخواهان اکثريت کرسي‌هاي نمايندگي سنا را برعهده دارند، به احتمال خيلي زياد به استيضاح راي نخواهند داد. اما همينقدر که اين ادعاها مطرح و ترامپ استيضاح مي‌شود در موقعيت ترامپ در انتخابات سال آينده تاثير دارد. برخي مي‌گويند اگر ترامپ بتواند خيلي خوب از خودش حمايت کند، تهديد را به فرصت تبديل مي‌کند. برخي هم مي‌گويند اين ادعاها آنقدر بزرگ و سخت است که هرنوع دفاعي بکند از آن صداقتش کاسته شده و به شدت تاثير منفي خواهد داشت. ولو اينکه مجلس سنا راي ندهد اما تاثيرش را در انتخابات آينده منفي ارزيابي مي‌کنند. در واقع بستگي به نوع دفاعي دارد که ترامپ مي‌تواند داشته باشد و مشاوراني که تا آن موقع برايش کار خواهند کرد. تمام قرائن نشان از آن دارد که سنا راي نخواهد داد ولي تاثير اين استيضاح روي نتايج انتخابات آينده آمريکا منفي به نظر مي‌رسد. عده‌اي معتقدند، از آنجا که ترامپ زرنگ و سخنران است مي‌تواند با شامورتي‌بازي کارش را پيش ببرد و همين تهديد را به فرصت تبديل کند.