روزنامه آفتاب یزد
1398/10/05
کمبود تختهای بیمارستانی و زندگیهایی که به دستگاهها گره خورده اند
آفتاب یزد- گروه گزارش: هفته پیش بامداد 5 شنبه بود که «هستی» دختر بچه 6 ساله ای که دچار بیماری آنمیآپلاستیک بود در گذشت، پس از آن جنجالهایی در رابطه با عدم پذیرش برخی بیمارستانها به خصوص بیمارستان طبی کودکان رخ داد اما این بیمارستان عنوان کرده بود که ICU این بیمارستان جای خالی برای پذیرش بیمار نداشته است! برای بررسی این موضوع به صورت سر زده سری به بیمارستان طبی کودکان زدیم.وارد بیمارستان که میشوید در وهله اول با جمعیتی رو به رو میشوید که در حیاط بیمارستان روی سکوها نشسته اند. در آغوش برخی از آنها، کودکانی بی حال افتاده اند و برخی از آنها هم کلافه انتظار میکشند. وارد بخش اورژانس بیمارستان میشویم. جمعیت به قدری زیاد است که صدا به صدا نمیرسد، اما آنچه که بیش از هر چیزی مشخص است این است که بیمارانی که به این بیمارستان مراجعه کرده اند بیماران معمولی نیستند. صدای گریه چند کودک تمام فضای اطراف را در بر گرفته است. پسر بچه ای نزدیک به 7 سال روی یک ویلچر نشسته و پدرش او را از طرفی به طرف دیگر میبرد. کودکان زیادی بی حال روی صندلی نشسته اند یا در آغوش پدر و مادرشان خوابیده اند. بیماران در ابتدا وارد اتاق تریاژ میشوند و وضعیت آنها مورد بررسی قرار میگیرد، مسئول قسمت تریاژ میگوید این جا بیماران
به دسته 1 تا 5 تقسیم بندی میشوند. اگر بیماری 1 باشد اصلا معطل نمیشود و بلافاصله او را به قسمت CPR میبریم چون اگر دیر بجنبیم او را از دست خواهیم داد. اگر 2 باشد کمیمیتواند منتظر بماند. 3 یعنی بیمار از شرایط خوبی برخوردار است و اگر 4 یا 5 هم باشد او را به قسمت درمانگاه بیمارستان هدایت میکنیم.
> جای سوزن انداختن نیست
در کنار اورژانس یک بخش قرار دارد که در آن بیماران دسته اول و دوم که توسط بخش تریاژ تشخیص داده میشوند بعد از اقدامات اولیه وارد ICU میشوند. کودکان در این بخش باید ساعتی را منتظر بمانند تا بعد از آن به ICUهای بخش منتقل شوند. در این بخش حتی یک تخت خالی هم وجود ندارد و جالب اینجاست که خیلی از پدران و مادران هم در این بخش در کنار فرزندانشان هستند. برخی از آنها روی تخت مربوط به کودک نشسته اند و کودکانشان را روی پاهایشان گذاشته اند. حتی روی یکی از تختها پدری خوابیده است و پسرش در حالی که سرم در دست دارد و موزی را گاز میزند روی صندلی همراه نشسته است! پرستار این بخش میگوید:« ما نمیتوانیم به آنها عتاب و خطاب کنیم چون در شرایط نرمالی قرار ندارند. بارها به آنها تذکر داده ایم اما در آخر به این نتیجه رسیدیم که بگذاریم به حال خودشان باشند. چون واقعا در شرایط بدی به سر میبرند.» حتی جای سوزن انداختن نیست چه برسد به اینکه تخت خالی پیدا شود! اینجا جایی است که بیماران تعیین تکلیف میشوند که یا به بخش مربوطه و یا اینکه به ICU بروند. واقعیت این است که بیماران در این بخش نباید بیشتر از 24 ساعت حضور داشته باشند و به سرعت باید تعیین تکلیف شوند اما از آن جایی که به گفته مسئولین در بخشها و ICU تخت خالی پیدا نمیشود، در برخی از موارد حتی نزدیک به یک هفته طول میشکد که بیمار از این بخش به بخش مور د نیازش منتقل شود.
> کمبود تخت خالی
اتاق دیگری در نزدیکی ICU اورژانس قرار دارد. وارد که میشویم 3 کودک به همراه والدینشان در اتاق حضور دارند، دختر بچه ای در حالی که دستش را آتل گرفته اند و سرمیبه دستش وصل است در آغوش مادرش قرار دارد و مادر او را تکان میدهد که آرام شود، پدری رو به روی دستگاه بخور نشسته و لوله ی بخور را رو به روی
بینی پسرش قرار داده تا نفس بکشد. مادر دیگری هم روی یکی از صندلیها نشسته است و مشغول آرام کردن پسرش است. پرستار این قسمت هم میگوید:
« بیماران دسته سوم وارد این اتاق میشوند تا اقدامات ضروری برای انها انجام شود. بیماران این بخش تقریبا در شرایط استیبل قرار دارند و بعد از اینکه اینجا کارشان تمام شد میتوانند مرخص شوند.» نکته حائز اهمیت این است که حتی در این قسمتها شما تخت خالی پیدا نمیکنید! در قسمت دیگر اورژانس درمانگاه واقع شده است، درمانگاه جایی است که بیماران دسته چهارم و پنجم به تشخیص تریاژ به آن مراجعه میکنند. بیماران زیادی روی صندلیهای رو به روی درب ورودی اتاقهای درمانگاه نشسته اند و صدا به صدا نمیرسد. این قسمت شاکله رود به بیمارستان طبی کودکان است.
> زندگیهایی که به دستگاهها گره خورده است
وارد بخش مراقبتهای ویژه میشویم. در همان ابتدا یک اتاق ایزوله به چشم میخورد که یک کودک روی آن خوابیده است و انواع و اقسام سیمها و دستگاهها به او متصل است. وارد بخش که میشویم کودکان در سنهای مختلفی را روی تختها مشاهده میکنیم. برخی از آنها آن قدر کوچک هستند که هنوز نوزاد محسوب میشوند. چند پرستار روی یک نوزاد خم شده اند و رگش را میگیرند. پزشکی هم از نزدیک به کار آنها نظارت دارد. بعد از دقایقی که فراغ میشوند هر کس بر سر کار خودش میرود و شروع به رسیدگی به بیمار دیگری میکند. یک نوزاد روی یک تخت خوابیده است. پزشک میگوید این کودک روده اش پاره شده است و بعد از عمل جراحی سنگینی که روی او صورت گرفته حالا در قسمت مراقبتهای ویژه بستری است. بیمار باید به صورتی باشد که سمت راست قفسه سینه اش بالا باشد تا بتواند به راحتی نفس بکشد و مغزش با کمبود اکسیژن رو به رو نشود. نوزاد دیگری گریه میکند، پزشک خودش را بالای سر او میرساند. دستگاهی را به مچ دست نوزاد وصل میکند و به سرعت علائمیروی دستگاه بالای سر کودک خودنمایی میکند. یک جدار شیشه ای روی سر نوزاد قرار داده اند که پزشک میگوید برای تنفس اوست تا اکسیژن برای نفس کشیدن به اندازه کافی داشته باشد. نوزاد همچنان گریه میکند و پزشک به پرستار میگوید:« بگوئید مادرش بیاید به او شیر بدهد.» نکته حائز اهمیت این است که در این بخش هم تخت خالی وجود ندارد و پرستاران با اینکه تعدادشان کم است اما به خوبی و با روی گشاده از بیماران مراقبت میکنند. زندگی کودکان زیادی در این بخش به دستگاهها گره خورده است و آماده خالی شدن تختهایی در ICU هستند تا منتقل شوند.
> پدر بیماری که بخت با او یار بود
پدر یکی از وکودکان، پشت در ICU منتظر ایستاده است. از او در رابطه با بیماری پسرش میپرسم، میگوید:« پسر من 7 سال دارد و دارای بیماری دیابت است. چند وقت پیش سینوسهای او دچار عفونت قارچی شد و مجبور شدیم او را بستری کنیم. بعد از چند وقت پزشکان گفتند که عفونت به چشم راستش رسیده است و چشم باید تخلیه شود. او را به اتاق عمل بردند اما شانس با ما یار بود و پزشک معالجه اش بعد از مدتی گفت داروها جواب داده و نیازی به تخلیه چشم نیست. » با بغض حرف میزند و اشک درون چشمهایش حلقه زده است. پزشک معالج پسرش همان زمان از اتاق ICU خارج میشود و او به سمت پزشک میرود. به پزشک میگوید:« آقای دکتر امیدی هست؟» این جمله را در حالی تکرار میکند که بغضش دیگر سر باز کرده و قطرات اشک روی صورتش سر ازیر شده است. پزشک در حالی که لبخند به لب دارد میگوید:« اگر امید نبود الان نه شما اینجا بودید و نه پسرتان در ICU بستری بود. وقتی اینجایید یعنی هنوز امیدی هست.» مرد لبخند میزند و خدا را شکر میکند و برای اطمینان دوباره از پزشک میپرسد:« دکتر دیگر نیازی به تخلیه چشم نیست؟» پزشک باز هم تکرار میکند:« نه خدا را شکر داروها جواب داده است»
> کمبود نیرو و پرستارانی که حتی وقت ناهار خوردن هم ندارند
وارد بخش PICU که مربوط به کودکان بالای دوسال هستند میشویم. البته در این قسمت اگر بیمار زیر 2 سال در شرایط اورژانس قرار داشته باشد هم بستری میشود. پرستاری با خوش رویی از ما استقبال میکند. حتی یک تخت خالی هم در این قسمت وجود ندارد. در نگاه اول شاید برخی از تختها خالی به نظر برسند اما همین که نزدیک میشویم میبینیم نوزاد یا کودک خرد سال و کم جانی روی تختها خوابیده است و با دستگاه نفس میکشد. همان لحظه بیماری را از اتاق عمل میآورند، پرستارها او را جا به جا میکنند و دستگاههای مورد نظر را به او وصل میکنند. اینجا هم اتاق ایزوله ای وجود دارد که کودکی در آن خوابیده است. صدای گریه و ناله کودکان به گوش میرسد، دستهای یکی از کودکان تقریبا 2 ساله را با باند به میلههای تخت بسته اند، پرستار درباره آن میگوید:« به این کودک چون سابقه تشنج دارد نمیتوانیم داروی آرامبخش تزریق کنیم. از طرف دیگر مدام چنگ میزند و دستگاهها را از سر و صورتش جدا میکند. بنابر این مجبوریم دستهایش را ببندیم که تنفسش به خظر نیفتد.» صدای ناله کودک همچنان بلند است.
سر پرستار میگوید :« ما با کمبود نیرو مواجه هستیم. من باید 7 تا نرس داشته باشم اما الان 3 تا نرس دارم. فشار کاری به قدری زیاد است که ما حتی زمان ناهار خوردن هم نداریم. این ظلم است در حق ما، باید به ازای هر 3 تا مریض یک نرس حضور داشته باشد اما ما الان 3 نرس داریم با 25 مریض. مدام هم میگویند تمرکز روی کار باشد و خطا پیش نیاید. ما همه تلاشمان را میکنیم اما واقعا نیرو نداریم.» هیچ تخت خالی در این قسمت هم وجود ندارد و پرستاران سخت مشغول به کار هستند.
> کودکانی در انتظار ...
به بخش EICU میرویم. این بخش مربوط به کودکان زیر 2 سال است. کودکان زیادی روی تختها دراز کشیده اند و به دستگاهها وصل هستند. خانم دکتر مهربانی به همراه انترنها و پرستاران دور بیماری جمع شده اند و دکتر توضیحات لازم را ارائه میدهد. در اتاق ایزوله یک بیمار در حال دیالیز است. روی یکی از تختها یک پسر بچه که با بیماری SMA دست و پنجه نرم میکند بی حال افتاده است. دکتر مربوطه میگوید:« این بیماران معمولا زندگی کوتاهی دارند، این پسر بچه هم
روز شمار مرگ میکند.» کودک با چشمان درشتش به پزشک زل زده است، سرش را تکان نمیدهد اما با چشمانش همه چیز را زیر نظر دارد. سرش فرم غیر طبیعی دارد اما نگاهش مهربانتر از هر نگاهی است. کودک دیگری روی یک تخت دیگر خوابیده است. چشمانش بسته است و به زور لولههایی که در دهانش است نفس میکشد. پرستار میگوید:« بایدگلویش را سوراخ میکردیم و از آن جا راه تنفسی برایش باز میکردیم اما متاسفانه خانواده اش اجازه این کار را نداده اند. ما به آنها گفتیم اگر این اجازه را به ما ندهید مسلما حنجره کودکتان آسیب خواهد دید اما متاسفانه باز هم این اجازه را ندادند.» روی تخت دیگری نوزادی سبزه رو خوابیده است. جداره شیشه ای که مربوط به تنفس کودک است روی سرش قرار داده اند و او به آرامیناله میکند. نالههایی که دل سنگ را هم آب میکند. خانوادههای زیادی پشت در ICU منتظر ایستادهاند و کاری جز منتظر ماندن ندارند. باز هم هیچ تخت خالی در این بخش دیده نمیشود و کودکان زیادی در این بخش هستند. پزشک میگوید:
« در بخشهای دیگر خیلی کودکان بد حال هستند که منتظرند تخت خالی شود و آنها را به این بخش منتقل کنند.»
> ICU نوزادان
وارد بخش ICU نوزادان میشویم. تختهای کوچک زیادی در این بخش هستند که در هر یک از آنها نوزادان زیر 28 روز بستری اند. نوزادان کوچکی که در روزهای اول زندگیشان راهی بیمارستان شده اند. یکی از نوزادانی که در این بخش است نزدیک به 19 روز است که بستری است. او ناهنجاری قلبی دارد و همین موضوع سبب بروز برخی بیماریهای تنفسی شده است. پزشک میگوید باید قلب کودکش عمل شود تا ناهنجاریها بر طرف شود. قلب کوچکی که شاید کوچکتر از دو بند انگشت است اما حالا باید زیر تیغ جراحی قرار بگیرد تا راه نفس کشیدن نوزاد را نگیرد. پزشک میگوید:« این جراحیها معمولا میکروسکوپی هستند و در بعضی از جراحیها شما حتی نخ بخیه را هم نمیبینید.» یکی دیگر از این نوزادان بیمار بیماری متابولیسم دارد یعنی سوخت و ساز در بدن آن اتفاق نمیافتد و همین موضوع هم سبب میشود تا رشد نداشته باشد. همه تختها اشغال هستند و حتی یک تخت خالی هم پیدا نمیشود. نوزادان درون جدارههای شیشه ای هستند و پرستاران برای این که بتوانند به آنها رسیدگی کنند بعد از شستوشوی و ضدعفونی دستها، از سوراخهایی که روی جداره شیشه ای قرار دارد استفاده میکنند.
> کمبود تخت بیمارستانی در کشور
از رضا شروین بدو، رئیس بیمارستان طبی کودکان که در درمانگاه بیمارستان مشغول به کار است و بیمار ویزیت میکند در خواست میکنیم تا دقایقی از وقتشان را به ما اختصاص دهند. او در گفت و گو
با آفتاب یزد در رابطه با کمبود تختهای بیمارستانی میگوید:
« تختهای تخصصی کودک در کشور بر حسب نیاز امروز جامعه نیاز به افزایش دارد، کما اینکه دانشگاه علوم پزشکی تهران و وزارت بهداشت نیز در حال فعالیتهایی در این خصوص هستند. از جمله این اقدامات میتوان به بیمارستان 250 تخت خوابی اشاره کرد که در منطقه 18 تهران به کمک خیرین در حال ساخت است. یک بمارستان 540 تختخوابی هم در میدان راه آهن با همکاری یک موسسه در حال ساخت است. در مجموع باز هم اگر دقت کنیم تعداد تختهای کودکان در کشور نسبت به نیاز واقعی فاصله دارد. از طرف دیگر
سرمایهگذاریهایی هم باید در رابطه با تختهای ویژه کودکان شود، بیمارستانهایی که فوق تخصصی کار میکنند ذاتشان این است که بیمار بد حالشان بیشتر است و در چنین شرایطی باید تختهای مراقبت ویژه آن هم بیشتر باشد. الان 68 تخت از 400 تخت بیمارستان ما تخت ویژه است اما به لحظه ای نیست که یا در اورژانس ما مریض بد حال نیاید و بستری نشود و یا اینکه هلیکوپتر مریض بد حال برای ما نیاورد و مریضهای خودمان هم که اکثرا مریضهای بد حال هم هستند نیاز به تخت ویژه پیدا میکنند. مثلا ما اینجا بیمار تشنجی ساده نداریم. معمولا تشنجی مداوم هستند و ما باید آمادگی این را داشته باشیم که هر لحظه آنها را در بخشهای ویژه بستری کنیم. مام تمام تلاشمان را کرده ایم با تیمیکه فراهم کرده ایم که جزو بهترین پزشکان ایران هستند و خیلی از آنها هم به صورت تمام وقت اینجا کار میکنند بیماران را پوشش دهیم. اما واقعا نمیتوان هر بیماری را از هر بیمارستانی بیاورند از ما بخواهند که آنها را بستری کنیم. ما در خیلی از مواقع نیرو یا تجهیزات به بیمارستانهای دیگر اعزام میکنیم تا بیماران ، نیاز به انتقال نداشته باشندچون واقعا تخت خالی نداریم که بتوانیم آنها را پذیرش کنیم.»
> ویزیتهایی که گاه حتی مجازی میشوند
او در ادامه تصریح کرد:« ما در ضلع جنوبی بیمارستان در حال راه اندازی ساختمانی هستیم که قرار است به عنوان اولین کلینیک ویژه سرپایی کودکان معرفی شود. باید این ساختمان راه اندازی شود اما همین الان ما درگیر مجوزهای برق و آب و گاز آن هستیم! این درحالی است که تعرفههای ویزیت در بیمارستان ما دولتی است و ما یک سال مطالبه از بیمه داریم! با این تفاسیر به ما میگویند مبلغی را هم باید برای مجوز برق و گاز بپردازیم! این موضوع واجب و نیاز است و باید اتفاق بیفتد اما به دلیل همین مجوزها مانده ایم. ما بیشتر از این بضاعت نداریم و به نظر میرسد که سایر تختهای بیمارستانی باید مدیریت شوند. خدارو شکر هدف اصلی وزارتخانه در حال حاضر تثبیت نظام ارجاع و بر قراری برنامهها بر اساس راهنمای بالینی است. اگر این موضوع اجرا شود شاید بر از روی دوش بیمارستانهایی مثل بیمارستان ما تا حد زیادی برداشته شود. چون در چنین شرایطی دیگر نیاز نیست که مریض ما از بهبهان بیاید اینجا تا ویزیت شود. در همان شهر خودش 3 بار ویزیت میشود و یک بار هم به اینجا میآید. ما بعضا حتی به ویزیت مجازی هم رو آورده ایم یعنی بعضی از بیماران ما آزمایش را میفرستند و ما جواب را برای او ارسال میکنیم. باز هم با این وجود میبینیم که تعداد مراجعه کنندگان زیاد است. ما در این بیمارستان ماهانه هزار عمل بزرگ انجام میدهیم این در حالی که بزرگترین بیمارستانهای دنیا هم این اندازه عمل ندارند. درمانگاه این بیمارستان بیش از هزار و دویست نفر مراجعه کننده در روز دارد و اورژانس ما هم بین 450 تا 700 مراجعه کننده در روز دارد. اینهایی که گفتم مربوط به یک روز عادی است و روز تعطیل این موضوع دو برابر میشود چون بیمارستانهای دیگر پذیرش ندارند، بخش خصوصی آن قدری فعالیت نمیکند و درمانگاههای بیرون بسته هستند. همه در حد توان خودشان در این بیمارستان در حال فعالیت هستند اما واقعیت این است که هر بیمارستان یک حدی دارد و وقتی از حد خودش خارج شود برای مریض خطا میرود، ما این را باید در نظر بگیریم. توصیه ما این است که استفاده بهینه از تختهای موجود شود. ما نمیخواهیم ایرادی از جایی بگیریم اما ترجیح بر این است که وقتی بیماری 70 روز در بیمارستانی در حال درمان است خدمات لازم را بر بالین خودش ببریم تا اینکه به فکر جا به جایی او باشیم چون با این کار خطر تبادل عفونت و موارد دیگر هم قابل رخ دادن است. با همه این اوصاف اگر باز هم منتقل کنند در صورتی که جا داشته باشیم حتما جا میدهیم اما واقعیت این است که جا نداریم و در توانمان نیست. فقط تخت نیست ما نیاز به نیرو هم داریم که در حال حاضر به شدت با کمبود آن مواجه هستیم.»
> ماجرای هستی چه بود؟
دکتر توتونچیان معاونت درمان مرکز طبی که پیش از این مصاحبههایی از او
در رابطه با ماجرای هستی مطرح شده بود در رابطه با اتفاقی که برای هستی کودک 6 ساله افتاد گفت:« بیمارستان ما بیش از 50 سال قدمت دارد و انسانهای بزرگی مثل دکتر قریب و اهری پشت این بیمارستان بوده اند. جایی که ریشه داشته باشد نمیتواند راه اشتباه برود. یک بیمارستان برای ما درخواست ویزیت و مشاوره فرستاد و ما قبول کردیم، مریض به اسم مشاوره وارد بیمارستان طبی شد و من زمانی در جریان این موضوع قرار گرفتم که در راه بود! حتی من گفتم چطور یک بیمار بد حال را از ICU یک بیمارستان برای ویزیت فرستادید؟ این در شرایطی است که ما در آن روز 4 مریض در انتظار ICU داشتیم. بعد آمدند اینجا و در چنین شرایطی تقاضای تخت ICU کردند. ما که نمیتوانستیم در صورت خالی شدن تخت، بیمار بد حالی که در انتظار ICU بوده است را باز هم در انتظار نگهداریم و این بیمار را که از بخش ICU یک بیمارستان دیگر آمده است و جایش هم همان جا محفوظ بوده است در ICU بستری کنیم. با این اوصاف پزشک ما او را دید و گفت که نیاز به کار اورژانسی ندارد و باید پلاکت خون به او تزریق شود تا به وضعیت استیبل برسد و بتوان او را عمل کرد تا عفونت قارچی که به صورت آبسه در دهانش بود را خارج کنیم. این در شرایطی است که عفونت او به شدت پیشرفت کرده بود و حتی لثه اش را هم سیاه کرده بود. با خانواده اش هم صحبت کردیم و گفتیم که شرایط چنین است او را به بیمارستان قبلی ببرید ما امکانات را برای او میفرستیم. با این حال عمرش کفاف نداد. بیماری این کودک به شدت پیشرفته بود و در شرایط بحرانی قرار داشت.»
او در رابطه با کمبود تختهای بیمارستانی هم گفت:« وقتی جمعیت بالا میرود و خدمات به ویژه خدمات درمانی متناسب با آن رشد نمیکند با چنین مشکلاتی رو به رو میشویم. ما علاوه بر اینها کمبود پرستار هم داریم. نیروی انسانی کم داریم و جمعیت هم زیاد شده است. وقتی جمعیت زیاد میشود بیماریها هم افزایش پیدا میکنند.»
از ساختمان بیمارستان که خارج میشویم هنوز جمعیت زیادی در حالی که کودکان خود را در آغوش گرفته اند انتظار میکشند. پدر و مادران زیادی که فرزندانشان در بخشهای مختلف بیمارستان بستری هستند در حیاط بیمارستان لحظهها را به امید میشمارند تا دوباره کودکانشان را سالم و سرحال ببینند. در این بین کمبود تختهای بیمارستانی موضوعی است که نمیتوان از آن چشم پوشی کرد و این روزها در همه بیمارستانهای سطح شهر دیده میشود. چرا برای حل این موضوع رسیدگی جدی صورت نمیگیرد؟
سایر اخبار این روزنامه
میزان قسط وام جدید مسکن!
اصولگرایان اینبار ما را به قعر دریا می برند
یا تایلند میروند؟
ماه آبان تمام شد و کارت ملی هوشمند داخلی دست مردم نرسید!
دلیل برگزار نشدن جلسه مجمع تشخیص مصلحت؛ رای آوردن لایحه CFT یا آلودگی هوا؟!
شناسایی و انهدام باند حرفهای زمینخواری در استان یزد
آغاز شب نشینیها به صرف شام و کارت هدیه!
مردم باید مرا روی سرشان گذارند!
شاید نظر ناطق تغییر کند
استراماچونی، رئیس بعدی مجلس!
کمبود تختهای بیمارستانی و زندگیهایی که به دستگاهها گره خورده اند
وام 240 میلیونی مسکن مناسب است ؟
اتفاقات مهم در رابطه ایران و عربستان
استراماچونی، رئیس بعدی مجلس!
خبر تلگرامی