چین،ترکیه و ما

در روزگاری که مردم ایران حال و حوصله خواندن متون مطول و پیچیده را ندارند بایستی نویسندگانی که با عامه مردم ارتباط دارند اولا سریع سراغ اصل مطلب بروند و از حاشیه نویسی پرهیز کنند و ثانیا قلمبه و سلمبه ننویسند.بنده در غالب جلساتی که مسئولان مختلف حضور دارند مورد آخر را متذکر می‌شوم؛با آمارهای پیچیده و طولانی محال است بتوانید مردم را قانع کنید که خدمت کردید.حتی مشاوران و روابط عمومی‌تان هم برای مطالعه این آمارها وقت نمی‌گذارند
چه رسد به عوام.
راه حل همانطور که عرض شد موجز سخن گفتن و نوشتن و ایضا مدد گرفتن از فرمول «مقایسه» است.یعنی ضمن آنکه کوتاه سخن می‌گوییم و خلاصه می‌نویسیم برای به کرسی نشاندن حرف مان
دست به مقایسه بزنیم.البته این مقایسه شئونی دارد.فی المثل وزیر نیرو نمی‌تواند بگوید الان این مقدار مردم برخوردار از آب لوله کشی هستند اما 80 سال پیش فلان میزان بوده فلذا کارنامه


قابل دفاعی دارم! برای مثال وزیر محترم می‌تواند ایران را طی 4سال گذشته با ترکیه مقایسه کند و یا کشورهای در حال توسعه دیگر.
برویم سر اصل مطلب؛ قصد دارم با چند مقایسه ساده به این سوال پاسخ دهم که چرا مردم از عملکرد مسئولان آزرده خاطر هستند. اکنون دو واقعه پیرامون ما رخ داده که به این مقایسه‌ها کمک می‌کند؛اولی شیوع ویروس کرونا و دومی‌زلزله ترکیه.
سرعت چینی ها در مقابله با ویروس مرموز به واقع حیرت انگیز است. پس از آنکه مسئولان چینی، تمام واقعیات این ویروس را خبری کردند تصمیمات مهم نیز اتخاذ و اجرایی شد.یکی از این تصمیمات قرنطینه 60 میلیون نفر از مردم چین بود و دیگر ساخت دو بیمارستان مرتبط طی 25 روز!بنده بعید می‌دانم اگر اینجا بتوانند طی این مقدار زمان حتی بیمارستان صحرایی احداث کنند چه رسد به بیمارستانی کامل. ضمن آنکه روند اطلاع‌رسانی در کشور ما، رسما مختل و معیوب است.ماجرای سهمیه بندی بنزین نمونه بارزی از سیستم آشفته اطلاع رسانی در کشور بود .اکنون یک چینی فقط اضطراب مربوط به ویروس را دارد و نگران انتشار اخبار اشتباه و غلط و بی عملی مسئولانش نیست. به هرحال تصمیمات مهم در این کشور اتخاذ شده و دیروز نیز خبر رسید اولین بیمار مبتلا به ویروس کرونا با داروهای جدیدی که تجویز شده سلامتی خود را به دست آورده و از بیمارستان مرخص شده است.
کافی است که تصور کنید منشا این ویروس ایران ما بود. خدا می‌داند چه بلبشویی رخ می‌داد و مشخص نبود کشور به کدام سمت می‌رفت. شکر و حمد خداوند رحیم که این لطف را در حق مردم کرد.مطمئنا در شرایط مشابه با کشور چین هنوز ما درگیر و دار یک خبر دقیق و متقن در مورد بیماری بودیم و مشخص نبود بالاخره چه ویروسی منتشر شده و چه باید کرد و چه کسی مسئول است.احتمالا تیتر رسانه ها کماکان درگیر و دار تایید و تکذیب های مرسوم بود!
از همین رو است علیرغم آنکه واقعه در چین رخ داده مردم کشورمان نسبتا پریشان خاطر هستند
چون می‌دانند در صورت نفوذ ویروس به کشور
مدیریت آن مصیبت است؛ آنان عطف به تجربه‌ای که دارند بیمناک هستند و باید به آنان حق داد.
در همین راستا دیروز در یکی از گزارش‌ها از استمداد
مردم از مسئولان وزارت بهداشت خبر دادیم.
مقایسه دیگری هم وجود دارد؛ زلزله ترکیه.پس بروز زلزله که گویا تا این لحظه 35 نفر جان خود را از دست داده اند رجب طیب اردوغان حدودا 24 ساعت بعد در محل وقوع حاضر بود و تسکین می‌داد به مردم داغدیده.رئیس جمهور قرا نیست مردم را از زیرآوار خارج کند اما همینکه خیلی سریع در کنار آنان حاضر شد برای مردم مهم است.حال مقایسه کنید با ایران ما. سوگمندانه در همین ماجرای سیل رئیس جمهور محترم‌مان زمانی به سیستان و بلوچستان رفت که دیگر تقریبا خبری نبود.البت اشتباه نشود الیت ترکیه نسبت به
رئیس جمهور کشورشان و دولت انتقادهای بسیاری دارند از جمله اینکه تدبیری برای مناطق زلزله خیز اتخاذ نشده اما من حیث المجموع همین حضور به موقع و زمانی که مردم خود را بی پناه می‌پندارند حائز اهمیت است.
عرضم اینجاست وقتی چنین مقایسه‌های ساده‌ای رخ می‌دهد عیار مسئولان ما بیشتر و بهتر مشخص می‌شود. قبلا هم البته گفته شده اما بازهم باید بگویم که ما متاسفانه دیر و بد تصمیم می‌گیریم. در موعد مناسب وارد میدان نمی‌شویم و وقتی هم می‌آییم چون برآورد صحیحی از واقعه نداریم تصمیم غلط اتخاذ می‌کنیم. امیدواریم رویکردها در این زمینه تغییر کند اما لازم است خداوند به همه ما صبر بیشتری عطا کند.ان‌شاءالله.