روزنامه آفتاب یزد
1398/11/15
پرسشهای لب سوزِ ورزش دوستان!
روزنامه نگار- «اتفاق، نادر است» این قاعده حکمت ارسطویی را میشود با کمیآسان گیری درباره زندگی اجتماعی انسانها حاکم دانست. به بیان دقیقتر، این قاعده بر آن است تا نشان دهد رویدادهایی که با هم ربط سببی ندارند، امکان ندارد یا نزدیک به محال است که به کرات با هم روی دهند. این یعنی اینکه در میانشان ربطی هست و بی جهت با هم روی نمیدهند. خروج ورزشکاران از کشورمان سوگمندانه مسئلهتر و تازهای نیست و سابقهای دراز دارد. اما با این همزمانی هرگز سابقه نداشته است! همین تازگی باز هم یکی دیگر مدال آوران تکواندو بانوان گویا درخواست پناهندگی به کشوری اروپایی دادهاند. اینها همه نشانگر این است که این حوادث ربطی با هم دارند و از حالت نادر بودن خارج شدهاند. چه سبب یا اسبابی بستر کوچ ورزشکاران را فراهم آورده است؟ مسائل ساختاری ورزشی؟ عدم تامین مالی ورزشکاران؟ امکانات وسوسه کننده کشورهای دیگر؟ در هر حال، این رویدادهای همزمان از زمینهای مشترک برمیخیزند و بر ذمه مسئولین ورزش کشور است که بستر این کوچهای جبران ناپذیر نخبگان ورزشی را واکاوی کنند و نتیجه را در اختیار مردم قرار دهند. اما با همه این تفاصیل، نکته اینجا است که این ماجراهای پرحاشیه و پر حرف و حدیث چه بخواهیم چه نه بر تصویر اداره ورزش کشورمان لطمه وارد میسازد. پرسشهای بیشماری حالا اهالی ورزش از سراسر جهان را درگیر کرده که در عرصه ورزش کشور ما چه خبر است که دمادم خبری از مهاجرت ورزشکارانش جزو خبرهای صفحه نخست رسانهها میشود؟ آیا نمیشود سکان ورزش کشور را با دستی تواناتر گرفت؟ آیا تیمهای تحقیقی دست به کار کندوکاو از دلیل مهاجرت ورزشکاران شدهاند؟ گویا مسئولی از حوزه ورزش در واکنش به مهاجرت نخبگان ورزشی پاسخی کلی دادهاند به این مضمون که مهاجرت ورزشکاران امری سیاسی نیست. گیریم که سیاسی نباشد، مشکل در کجاست؟ آیا به اقتصاد ورزشکاران رسیدگی نمیشود؟ افق پیشرفت در حوزه ورزش تنگ شده است؟ ورزشکاران خود را بی آینده میانگارند؟
سرانجام باید این میزان از مهاجرت
ملی پوشان دلیلی داشته باشد. نمیشود همه چیز
را به امان ابهام رها کرد و انتظار سرو سامان یافتن مسائل را در سر پروراند. مسائل ورزش ما هر چه که هست باید تحلیل، تبیین و به آگاهی مردم رسانده شود. آنچنان که گفته آمد این مهاجرتهای پی در پی به سوالات فراوانی در اطراف مدیریت ورزش کشور ما دامن میزند. افزون بر همه اینها ، چه شده که زمانی برای ورزشکاران، دقیقه ای حضور با پیراهن تیم ملی کشورمان افتخاری بزرگ به شمار میآمد، امروز دیگر آن حساسیت را از کف داده و همانند سالهای پیشین شوقی در دلهای برخی ورزشکاران بیداد نمیکند؟ اینها پرسشهایی است که امروز لبهای بسیاری از ورزش دوستان ما را میسوزاند و در به در به دنبال پاسخ خود میگردند. نهایت این که به راستی دلیل مهاجرت تقریبا همزمان برخی ورزشکاران سطح بالای ما به کشورهای دیگر چیست و چرا فدراسیونهای ورزشی و وزیر محترم ورزش و دستاندرکاران هنوز پاسخ درست و درمانی به این پرسش بزرگ ارائه ندادهاند و متاسفانه به ابهامها میافزایند؟
سایر اخبار این روزنامه
شفافیت زمینه بسیاری از انحرافات را در حوزه اقتصاد خواهد گرفت
عربستان همچنان مجری بیچون و چرای سیاستهای ترامپ
دیدار اعضای شورایعالی حوزههای علمیه با رهبر معظم انقلاب
وزارت بهداشت: پروازها متوقف نشود ورود میکنیم
چرا برخی دختران ازدواج با مردان دارای سابقه تاهل را به پسران مجرد ترجیح میدهند؟
استارتاپهای اینترنتی مشاغل دیجیتالی را تقویت کرده اند
درصدد رشد گورگردی در گورستانهای تهران هستیم
جوزف بورل به پرسشهای مقامات ایرانی در قبال بیعملی اروپا در مورد تعهدات برجامی پاسخ داد
انتقاد شدید ایران نسبت به نشست خبری سفیر سوئیس و نمایش داروهایی که با پول مردم ایران خریداری شده بود نه لطف آمریکاییها
سختیهای یک تصمیم بدیهی
شکوه انتخابات اول
از تحریم فرصت بسازیم
پرسشهای لب سوزِ ورزش دوستان!
خبرتلگرامی