فراموشکاریم... مجلس دهم به کشور ضرر نرساند

 
 
 
 


صحبت‌هايي از اين دست که «سهم مجلس در ناکارآمدي بيش از دولت است و در سال جاري دولت سه بار از مجلس خواست درحوزه بنزين تصميم‌گيري کند اما مجلس هر بار از زير بار طفره رفت»، در اين روزه اين مسائل بيشترا تبليغاتي و انتخاباتي است و با واقعيات نمي‌خواند. اينکه گفته مي‌شود مجلس درباره بنزين تصميم‌گيري نکرده، مجلس تصميم گرفته و در قالب قانون برنامه به دولت ارائه داده که دولت براساس نظر کارشناسي قيمت را تعيين و اعلام کند، بنابراين نمي‌توان گفت مجلس در اينباره تصميم نگرفته و يکي از دلايلي که مجلس در بودجه سنواتي طفره رفت و تصويب نکرد که افزايش قيمت بنزين به چه شکل باشد به اين خاطر بود که مجلس اعلام کرد قبلا در قانون برنامه اين اختيار را به دولت داده و ديگر نياز به تصويب جديد وجود ندارد. کانديداهايي که اکنون اينگونه سخن مي‌گويند زماني که در مجلس بودند افزايش قيمت بنزين اتفاق افتاد و از صد تومان به چهارصد تومان رسيد، اگر مجلس مي‌توانست جلوي افزايش قيمت را بگيرد، مي‌توانست به‌خصوص اينکه اغلب کانديداهايي اين سخنان را مطرح مي‌کنند که در آن مجلس در اکثريت قرار داشتند. به هر حال نمي‌توان اين مسائل را به مجلس محول کرد. کساني که الفباي اقتصاد را مي‌دانند به‌خوبي تشخيص مي‌دهند که مسائل و مشکلات اقتصادي کشور ناشي از اقتصاد مديريتي و تصميم‌گيري نيست. مشکل جاي ديگري است و بخش وسيعي از مشکلات کشور به تحريم‌ها برمي‌گردد. به نظر مي‌رسد يک مقدار با توجه به مسائل سياسي که اقتصاد را گرفتار و درگير کرده، اقتصاددان‌ها شايد نتوانند تحليل کنند چه اتفاقي در عرصه افتاده و ساير اقتصاددان‌هايي هم که اقتصاد خوانده‌اند نمي‌توانند تحليل واقعي از آنچه در اقتصاد ايران اتفاق افتاده ارائه دهند چون آنها فقط فاکتورهاي اقتصادي را در نظر مي‌گيرند. به هر حال بلايي که الان بر سر اقتصاد آمده بيشتر در حوزه سياست خارجي قرار مي‌گيرد و لازم است با منطق خودش با آن رفتار شود. برخلاف آنچه گفته مي‌شود مجلس دهم خوب عمل نکرده، در مقايسه با مجلس نهم کارشناسانه‌تر بوده است. در مجلس دهم مي‌توان حداقلي‌ترين حالت را در نظر آورد که اگر منفعتي به کشور نرسيد، ضرري هم نرسيد اما در مجالس ديگر که سهم تندروها در آن بيشتر بوده، داستان طور ديگري است. برخي از نيروهايي که ميانه چنداني با تعامل ندارند، مجلس را با نگاه خاص جناحي مورد هجمه قرار مي‌دهند و تضعيف مي‌کنند. متاسفانه تا حدودي اين مسائل از ياد مي‌رود و يکي از ويژگي‌هاي توده‌ها که در مکتب نخبه‌گرايي هم بدان اشاره شده، همين فراموشکاري است. مجلس دهم قوانين مربوط به FATF را به تصويب رساند هرچند جاي ديگري کار انجام شد. همين مجلس از اقدامات عاقلانه‌اي که توسط دولت صورت گرفت، حمايت کرد در صورتي که تندروهاي مجلس قبلي و همفکران آنها در جهت ديگري تلاش مي‌کردند. ما داستان دلواپسي را هنوز به خاطر داريم. کساني که در اوج موفقيت ديپلماسي هسته‌اي که کشور به آرامش رسيد اعلام کردند دلواپس‌اند و دلواپسي‌شان ضربه زننده بود و زماني که کشور بايد از مواهب برجام بهره‌مند مي‌شد دچار مشکلات ديگري شد که به تندروي مربوط بود. اکنون همان طيف خيز برداشته‌اند که مجلس يازدهم را در دست بگيرند. کساني که در طول چهار سال گذشته مجلس را با تمام توان تخريب کردند و مردم هم آن تخريب‌ها را تا حدودي باور کردند، امروز مي‌بينيم چه اتفاقي افتاده و روز‌به‌روز فضايي ايجاد مي‌شود که با روي کار آمدن آنها نگران آينده مي‌شويم چراکه اين طيف نشان داده بيشتر در خدمت تامين منافع گروهي است.