ویروس کرونا قواره ها را به تصویر کشیده است!

ضرب المثل در جيک جيک مستان بايد فکر زمستان بود! مصداقي براي حال و احوال جامعه امروز ايران است! تعارف را کنار بگذاريم و بپذيريم که از منظر اقتصادي و...فاصله‌اي قابل تامل با جوامع توسعه يافته داريم سئوال اين است اگر مسئولان از دلِ جامعه سَر برآورده اند چرا در فضاي بحران‌هاي اينچنيني کَم رحمي و کَم مروّتي بين مردم با مردم و مسئولان با مردم و همچنين مسئولان با مسئولان قابل مشاهده است؟ چرا خلق و خوي ايرانيان آن چه که در قالب شعارها سَر داده مي‌شود، نيست؟ ريشه خودخواهي و خودبيني در چه خاک و آبي رُشد کرده است؟ موجوديت گفتاري و رفتاري جامعه ايران اعم از خواص و عوام در هم تنيده است و همگي شبيه هم شده‌ايم اما گاه عناوين پوششي براي عدم يکسان سازي و عدم شباهت‌ها بين مردم و مسئولان مي‌شود اما درهم ريختگي‌هاي فرهنگي، سياسي و اقتصادي نشان دهنده اشتراکات گفتاري و رفتاري عوام و خواص است و کم تر کسي تافته جدا بافته از اين اشتراکات است بنابراين بايد بپذيريم از« ماست که بر ماست» تا هنگامي که ريشه يابي نشود و به دنبال بازتوليد و بازتعريف برخي معاني و مفاهيم نرويم آش همين آش و کاسه همين کاسه باقي خواهد ماند! آن چه را که به رُخ يکديگر مي‌کشيم در واقع همان نداشته‌هاي مان است و عدم پذيرش واقعيت‌ها و عدم پذيرش وارونگي ادبيات جامعه امروز ايران گِره پُشت گِره توليد مي‌کند! به‌عنوان مثال در بحران موجوديت ويروس کرونا حجم وسيع تبادل اخبار و اطلاعات درست و نادرست ذهن جامعه را به آشوب کشيده است و بي اعتمادي اتفاق نظر مشترک مردم و مسئولان است و به همان نسبتي که اکثريت مردم به يکديگر بي‌اعتماد هستند به همان ميزان نيز نسبت به نشر و انتشار اخبار مراجع رسمي بي‌اعتمادي وجود دارد و يکي از دلايل نشر و انتشار شايعات در جامعه موجوديت فضاي بي‌اعتمادي است سال هاست که به دليل ارجحيت مصلحت‌ها بر واقعيت‌ها، ناخودآگاه اذهان جامعه و مسئولان به سمت و سوي عدم يکپارچگي و عدم صراحت و عدم صداقت رفته است و شعار سازي‌ها و شعاربافي‌ها و مَنم مَنم کردن‌ها باعث شده است که غرور اجازه ندهد که به اشتباه خود اعتراف کنيم و براي فرار از مواضع اشتباه گذشته به اشتباهات ديگري پناه بُرده‌ايم و اين دور اشتباه را به اصطلاح با قدرت ادامه مي‌دهيم و همچنان شعارها به‌عنوان يک ابزار دل خوش کُنک، منطقي براي زيست امروز شده است! نگارنده نيمه خالي ليوان را نمي‌بيند اما وقتي بدون روتوش در بطن جامعه حضور پيدا مي‌کنيم متوجه رها شدگي جامعه مي‌شويم مراجع فکري به مانند گذشته، مرکزيت ندارد و به واسطه فناوري و تکنولوژي خوراک گيري جامعه از مراجع فکري گوناگون شده است و نگاه گاه از مراجع دروني به مراجع بيروني تغيير جهت يافته است و بر همين اساس ويروس کرونا قواره واقعي مردم و مسئولان را نشان داده است و يک ويروس سلولي ابعاد پيدا و پنهان جامعه را به روي سطح آورده است بنابراين بايد تجديد نظر اساسي نسبت به مختصات و تحليل و تفسير گذشته داشته باشيم و بپذيريم آنچه را که نسبت به خودمان بيان مي‌کنيم بيشتر لفظ و کلام است. کرونا ويروس جامعه جهاني را تحت تاثير قرار داده است بنابراين لازم است با استفاده از توان تجربه محلي، از توان بين المللي چه شرق و چه غرب استفاده کنيم تا با مشارکت جهاني در فضاي مهار و غلبه بر آن حرکت کنيم. اکنون زمان ژِست‌هاي تبليغاتي نيست! مردم ايران به صورت ملموس با امکانات و عدم امکانات در رابطه هستند، بنابراين لازم است به دور از کوچک نمايي و بزرگ نمايي واقعيت‌ها، صريح و شفاف در کنار هم قرار داشت تا از اين چالش پُرخطر عبور کرد.