تامين مايحتاج عمومي كار بزرگ دولت بود

آرمان ملي- رضا پورحسين: برخي اين روزها با حملات گسترده عليه دولت اذعان مي‌کنند عملکرد دولت در مقابله با ويروس کرونا، خيلي مثبت و قابل دفاع نبوده و معتقدند در جايي که بايد شخص رئيس‌جمهوري به‌عنوان رئيس دستگاه اجرائي ورود جدي داشته باشد و رياست ستاد مقابله با کرونا را در اختيار بگيرد، در کمال ناباوري اداره امور ستاد را به وزير بهداشت سپرده است و مي‌گويند وزير بهداشت از بالاترين اختيارات در دولت برخوردار نيست و توان اداره ستاد مقابله با کرونا را به بهترين نحو ندارد. اين منتقدين چشم بر اقدامات و تلاش وزير بهداشت در اين مدت بسته و از جلسات مکرر دولت در اين مدت به رياست رئيس جمهوري نيز گويا بي‌خبرند و عملا جاي انتقاد سازنده را به تخريب داده و عنوان مي‌کنند که رئيس جمهوري و معاون اول شاد و پرنشاط هستند و خود را خسته اين موضوع نکرده‌اند. از سوي ديگر تحقيقات گسترده‌اي در زمينه کرونا و روش‌هاي پيشگيري ارائه شده است. اين مطالعات نشان مي‌دهد پيشگيري کامل از عفونت و مرگ و مير ناشي از کرونا امکانپذير نيست. بنابراين فقط مي‌‌توان با رعايت اصول اين آمار را کاهش داد. در اين ميان راهبردهاي ارتباطي دولت براي افزايش آگاهي افراد کاملا حياتي و ضروري است. «آرمان ملي» نيز در راستاي بررسي اين تخريب‌ها و همچنين يافتن راه مناسب براي برون رفت از اين بحران گفت‌وگويي با اميررضا واعظ آشتياني، فعال سياسي و عضو پيشين شوراي شهر تهران داشته است که در ادامه مي‌خوانيد.
نقاط قوت عملکرد دولت در رابطه با مقابله با شيوع کرونا را چه مي‌دانيد؟
اين بحران به مرحله‌اي رسيده است که تمامي دستگاه‌هاي کشور و نظام را درگير خود کرده است. ارگان‌هاي نظامي و مردم و موسسات خصوصي نيز در کنار دولت به ميدان آمده‌اند و با تمام وجود در راه مقابله با اين بيماري تلاش مي‌کنند. گستردگي اين بحران به قدري قابل توجه است که هيچ‌دولتي به تنهايي نمي‌توانست از عهده آن برآيد و براي کنترل آن نيازمند يک همکاري همه جانبه هستيم. در اين ميان دولت، وزارت بهداشت را در رأس قرار داد و تلاش‌هاي بسيار مفيدي نيز در اين راستا انجام داد. از سوي ديگر با بسيج کردن ساير وزارتخانه‌ها تمهيداتي را به‌وجود آورد تا خللي در تامين نيازهاي اوليه مردم و اقلام خوراکي و دارويي به‌وجود نيايد. اين عدم وجود کمي و کاستي نقطه قوت دولت در اين دوران بود که توانست به خوبي آن را مديريت کند.
همبستگي ميان مردم و دولت در اين زمينه تا چه ميزان مي‌تواند موثر باشد؟


اين بحران سبب شد تا ايام دفاع مقدس براي مردم تداعي شود. نقطه اشتراک اين دو اين است که مردم به‌صورت خودجوش وارد صحنه شده‌اند و يک همبستگي خوب در اين زمينه به‌وجود آمده است. اين همبستگي است که مي‌تواند در ادامه به موفقيت کشور بينجامد. بايد توجه کرد که تذکرات دولت نيز تا حدود زيادي مورد توجه مردم قرار گرفت و براي مثال حجم زيادي از سفرهاي نوروزي کاهش يافت. پس از بحران کرونا نيز اين همبستگي ملي مي‌تواند بسياري از مشکلات جامعه را حل کند و گامي مثبت تلقي شود. هرگاه وحدت ملي در کشور وجود داشته است عبور از سختي‌ها راحت‌تر بوده است. امروز نيز در اين زمينه يک اراده خوب وجود دارد و اميد است بدين وسيله بتوان هرچه زودتر از اين بحران عبور کرد.
عدم وجود هماهنگي ميان دستگاه‌هاي مختلف را در اين زمينه چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟
ما بايد در مقابله با کرونا به‌صورت تخصصي عمل کنيم. اين بحران در حيطه وزارت بهداشت است. زماني که وزارت بهداشت اولويت اول خود را حفظ جان و سلامتي مردم قرار داده است ساير دستگاه‌ها نبايد با ديد صنفي به کرونا نگاه کنند. وزارت صمت نبايد در اين ميان کارشکني کند و بگويد در فلان قسمت اختلال به‌وجود آمده است و بايد شاهد بازگشايي برخي صنوف باشيم. موضوع پيش آمده کاملا جدي است و نهادها بايد جان مردم را در اولويت قرار دهند. هيچ‌مقوله‌اي قابل معامله با جان و سلامتي مردم نيست. از سوي ديگر قطعا مسائل اقتصادي بسيار مهم است. دولت در اين زمينه بايد تدابير ويژه مقرر کند و به‌نحوي اين امر را مديريت کند. بايد توجه کرد که سلامتي جامعه در اولويت است زيرا اگر سلامتي در جامعه حکمفرما نباشد، اقتصاد جايگاهي ندارد و کاربردي نخواهد داشت. بنابراين اقتصاد اولويت دوم کشور است. باز هم تاکيد مي‌کنم با وجود اينکه اولويت دوم است اما نبايد چرخ اقتصاد متوقف شود. اين امر در سراسر جهان نيز به همين گونه است و غالب کشورها علاوه بر مبارزه با کرونا با رکود اقتصادي نيز در حال مبارزه هستند.
بزرگ‌ترين مانع دولت براي بهبود وضعيت اقتصادي در اين برهه زماني چيست؟
نخستين مقوله‌اي که در اين زمينه به ذهن خطور مي‌کند مساله تحريم‌ها است. البته بايد خاطرنشان کرد در زمان جنگ تحميلي نيز ما شرايط نسبتا مشابهي داشتيم اما حضور مردم بود که توانست بسياري از مشکلات را حل کند. کرونا نيز امروزه يک جنگ است و با توجه به محدوديت‌هايي که جهان امروز براي ما ايجاد کرده است کار را سخت‌تر کرده است. در اين برهه زماني واژه مديريت بحران بسيار معنا پيدا مي‌کند. درست است که در اين سال‌ها تحريم‌ها تشديد شده است اما مساله جديدي نيست و دولت مي‌تواند با مديريت اين صحنه و نگاه به داخل بر اين مساله فائق آيد. افکار عمومي جهان نيز درحال قضاوت در اين رابطه است و سبب شده تا اروپايي‌ها به اين نتيجه برسند که بايد اين تحريم‌ها کاهش يابد و آمريکا نيز در اين ميان جز منفور شدن در ديد جهانيان منفعت ديگري از آن نبرده است. ما نيز در مقابل بايد بازدهي خود را بالا ببريم و جهش توليد را هدف قرار دهيم. متوليان امر و دولت بايد اين را در ميان مردم نيز نهادينه کنند که بايد از کمترين امکانات بهترين بهره را ببريم و نگاهمان به داخل باشد زيرا همانطور که پيش‌بيني مي‌شد دولت آمريکا تا انتهاي تحريم‌ها پيش رفت و سر سازش نيز نخواهد داشت پس بنابراين با تکيه به داخل کشور است که مي‌توان اين مانع را کنار زد.