روزنامه آرمان ملی
1399/02/27
عراق؛ آينده دشوار روابط با ايران و ديگران
ريشه عدم موفقيت دولتهاي گذشته عراق را چه ميدانيد؟عرصه سياسي عراق بسيار پيچيده شده است. اين پيچيدگي را نخست در تحولات داخلي اين کشور و سپس در تعاملات منطقهاي به خوبي ميتوان مشاهده کرد. آنچه که در داخل اين کشور به خوبي بروز کرده است و به چشم ميآيد، ناکارآمدي دولتهاي مختلف پس از سقوط صدام است. به نظر ميرسد اين امر ريشه در اقدامات ايالات متحده در عراق دارد. از سال 2003 تاکنون اين کشور سلسله اقداماتي را در اين کشور عملياتي کرده است که هم جغرافياي اين کشور را و هم سياست حکومتي اين کشور را تحت تاثير قرار داده است. فدراليسم و خودمختاري کردها از يکسو و تقسيم قدرت ميان سه طيف مختلف در اين کشور از سوي ديگر در کنار مشکلات اجتماعي که در عراق حاکم است، کار را به مراتب سختتر کرده است. وجود نوعي از عقبماندگي سياسي و اجتماعي، معضل عشاير و قدرتي که معمولا اين دسته از شيوخ و عشاير در اين کشور دارند در چينش نيروها مورد توجه قرار نگرفت و اين مساله گريبان اين کشور را چندين مرتبه گرفت. اشغالگران، عراق را يک کشور اروپايي فرض کرده و تصور شد از طريق تقسيم قدرت ميان طيفهاي مختلف ميتوان مشکلات اين کشور را حل کرد، اما تعيين رئيس پارلمان از يک قشر، رئيسجمهوري از يک قشر و نخست وزير از طيفي ديگر چاره کار نبود و بارها شاهد بوديم چنين تقسيمبندي با شکست مواجه شد. تقسيمات جغرافيايي و قومي راهحل کشور عراق نيست و امروز شاهد هستيم به ميدان زد و خوردهاي سنگين بدل شده است. عدم کارآمدي دولتها و عدم نفوذ در ميان جريانهاي مختلف اين عرصه را بسيار سختتر و غيرقابل کنترلتر کرد. سرمايه هنگفتي که عراق از فروش نفت به دست ميآورد پس از شکست داعش در اين کشور به خوبي خود را نشان نداده است و اين درآمد قابل توجه در مسيرهاي مناسب سرمايهگذاري نشده است. فساد اقتصادي، سوءمديريت مالي و شيوههاي اشتباه سياستگذاري سبب شده است که تخصيص بهينه منابع صورت نگيرد و اين امر سبب شده است که مشکلات روي همديگر انباشته شده و کار رابه جايي برساند که همگان بر اين باور باشند عراق در کوتاهمدت، ميانمدت و بلندمدت با مشکلات عديدهاي روبهروست. به همين سبب نميتوان از يک نخستوزير انتظار کارهاي خارقالعاده داشت و همواره اين مشکلات سبب شده است تا دولتهاي عراق ناکام بمانند.
نقش ايالات متحده در تحولات عراق در زمان کنوني چگونه است؟
آمريکاييها در عراق داراي نفوذ زياد و تعيين کننده هستند. نفوذ سياسي و اجتماعي، نفوذ در ميان جريانها و گروههاي مختلف از ديرباز وجود داشته است. از سوي ديگر نيز تلاش ميکنند تا نفوذ خود را در ارتش عراق محقق کنند که اين باعث ميشود تا آنها هر نخست وزيري همچون عادل عبدالمهدي که با آنها همراه نبوده است را با مشکلاتي مواجه کنند. آمريکاييها معتقد هستند حمله گروههاي عراقي به پايگاههاي آمريکا با چراغ سبز عادل عبدالمهدي صورت گرفته است. به همين سبب معتقد بودند اگر فردي غير از عادل عبدالمهدي بر اين کشور حاکم شود ميتواند اين قبيل مشکلات را حل کند.
الکاظمي ميتواند به نخستين نخستوزير موفق عراق پس از سقوط صدام بدل شود؟
الکاظمي در مدت زمان کوتاه نميتواند عراق را سامان دهد، بلکه بايد منتظر زمان بيشتري بود تا به مرور زمان اين مشکلات حل شود. عراق ظرفيت بازسازي خود را دارد اما عمق فرهنگي اين کشور به خصوص پس از داعش و بهمريختگي گسترده آن که ويرانيهاي زيادي را به بار آورد در کنار اين مشکلات سياسي يک کوهي از مشکلات است که به مرور زمان از سر راه برداشته ميشود. عدم تمرکز قدرت در عراق مشکلي است که همواره براي نخست وزيران اين کشور درسرساز شده است و بهگونهاي دست دولت را محدود ميکند. الکاظمي شايد به اين علت نتواند دست به تغييرات گستردهاي بزند. عراق به نقطه ثقلي در منطقه و شايد در جهان تبديل شده است که منافع کشورهاي زيادي را در خود جا داده است. تا زماني که الکاظمي نتواند به يک موازنه در اين حوزه نزديک شود بعيد به نظر ميرسد عراق روز خوشي به خود ببيند، بنابراين به نظر ميرسد اين عدم ثبات همچنان در عراق پايدار بوده و الکاظمي صرفا بتواند با فراهم بودن شرايط اندکي به وضعيت اين کشور سر و سامان دهد. تظاهرات مردمي براي وضعيت بهتر اقتصادي و رفاهي مقولهاي است که نتيجه مجموعه اتفاقات مشکلات در اين کشور است و مردم را در مقابل سياستمداران به نحوي قرار داده است و الکاظمي نيز با آن بايد دست و پنجه نرم کند.
عفو عمومي الکاظمي در خصوص بازداشتشدگان اعتراضات اخير در عراق ميتواند نتايج مثبتي در پي داشته باشد؟
اين اقدام خوب است اما کافي نيست. مسلما پديدههاي اجتماعي را نميتواند با کمک قوه قهري مديريت کرد. پديدههاي اجتماعي راه حلهاي مخصوص به خود را دارند. به عقيده من اين تظاهرات بيشتر نشان دهنده خواست مردم براي يک زندگي بهتر است و فينفسه مقوله مقبوحي نيست. شايد در اين ميان عوامل تحريک کننده نيز نقش داشته باشند تا برخي شخصيتهاي سياسي عراق را به حاشيه برانند و قطعا اين مقوله را نميتوان نفي کرد اما اصل خواسته مردم قابل کتمان نيست. مردم عراق درآمدهاي زياد اين کشور را ديده و در مقابل وضعيت اسفناک فقر و کمبود زيرساختها را نيز مشاهده ميکنند. عراق در اين زمينه به شدت مشکل دارد و همين امر است که مردم را به خيابانها کشاند و شايد الکاظمي نيز با اين اقدام خود به نحوي حق را به مردم داد و يک تغيير رويکرد نسبت به خواستههاي آنها نشان داد. اين اقدام الکاظمي سبب ميشود تا يک انسجام ملي در اين کشور رقم خورده و اتحاد و همدلي گستردهاي در اين کشور ايجاد خواهد کرد تا تمامي اقشار براي ساخت اين کشور به ميدان آيند. نکته حائز اهميت اين است که با اين آزاديها، تظاهرات عراق فروکش نخواهد کرد و من معتقدم که تظاهرات مردم عراق به علت اينکه بيان يک خواست اجتماعي است تا زماني که به آن جواب درخور داده نشود ادامه خواهد داشت. مردم عراق انتظار دارند که دولت الکاظمي در راستاي ايجاد رفاه براي آنها گامهاي موثري بردارد. مقولهاي که اگر در ادامه عفو عمومي انجام نشود قطعا اقدام قبلي را نيز بيفايده ميکند. اعتراضات عراق تودهوار است و قدرت تخريبي بالايي دارد. اگر جنبشي داراي رهبري باشد، ميتوان با آن گفتوگو و مذاکره کرد، اما اکنون ما با جنبش تودهاي، بدون رهبر و با قدرت تخريبي بالا روبهرو هستيم که ميداند چه نميخواهد اما نميداند چه ميخواهد.
روابط ايران و عراق در زمان نخست وزيري الکاظمي به کدام سمت هدايت خواهد شد؟
روابط ايران و عراق به علت استراتژيک بودن به مقولهاي فراتر از تصميمگيري دولتها بدل شده است. ايران به واسطه ساختارها و پيوندهاي اجتماعي، فرهنگي، مذهبي و عتبات عاليات يک پشتيبان دائمي براي عراق است و از طرف ديگر عراق عمق استراتژيک ايران و دروازه ورود به جهان عرب براي ايران تلقي ميشود. اين قبيل خصوصيات به مقولههايي تبديل شدهاند که فراتر از مساله شخص و دولت قرار ميگيرند. بنابراين روابط ايران و عراق را بايد راهبردي قلمداد کرد. آنچه که در زمان حال اهميت دارد اين است که بخشهاي مختلف اين روابط راهبردي بايد مورد توجه قرار گرفته و به نفع طرفين شکوفا شود و پيوندهاي موجود فعلي را عميق و توسعه مند کند. دولتها قطعا در اين ميان ميتوانند سازنده و يا مخرب روابط دو کشور باشند اما هر دولتي در عراق بر سر کار آيد اين واقعيات و روابط ژئوپولتيکي را نميتواند ناديده بگيرد. از سوي ديگر کشورهايي نيز وجود دارند که علاقهاي به شکوفا شدن اين روابط ندارند. اين مقولهاي مجزاي کم کاريهاي صورت گرفته در اين عرصه است. من معتقد هستم مسئولين دولتي در خصوص روابط با عراق کم کاري داشته و در برخي مواقع نيز اشتباهاتي انجام دادهاند. شايد بزرگ ترين کشورهايي که در منطقه از صميمي شدن روابط ايران و عراق لطمه ببينند در وهله اول ترکيه و در وهله بعد عربستان باشد. مقامات ايراني بايد با لحاظ کردن حساسيتهايي که در اين زمينه وجود دارد اقدامات بيشتري در اين راستا در دستور کار قرار دهند. سرمايهگذاريهاي ايران در عراق در بخشي زمينهها بيش از اندازه بوده است در حالي که نياز بود در بخشهاي فرهنگي و اقتصادي دو کشور بيشتر کار شود. امري توسعهاي که در زمانه اين فشارها ميتواند بسيار راهگشا و معقول باشد. بازار عراق ميتواند يک بازار ايدهآل و خوب براي کشور ايران باشد. متاسفانه در اين زمينه بخش دولتي و خصوصي ايران کم کاريهايي در زمينه اقتصادي کردهاند و حتي زيرساختهاي اين حوزه به نظر ميرسد کامل و درخور نيست و براي ارتقاي آن نيازمند تلاشهاي زيادي هستيم. در مجموع معتقد هستم اين روابط راهبردي و پتانسيلهاي بي شمار آن بالفعل نشده است. توسعه اقتصادي و فرهنگي روابط تا حدود زيادي حساسيتهاي اين حوزه را کم ميکند و عرصه را براي تبادلات بيشتر فراهم ميکند. آنچه که در اين ميان مشخص است الکاظمي به خوبي ميداند که اين روابط براي کشور او بسيار اهميت دارد و انتظار ميرود در راستاي گسترش آن گام بردارد. مقولهاي که به خوبي در گفتوگوها و ملاقاتهاي چند روز اخير مقامات بلندپايه ايران و عراق به خوبي مشاهده شده است و رئيسجمهوري ايران نيز به خوبي اشاره کردند که روابط دو کشور به نفع طرفين است و در اين ميان برخي بدخواهان نيز به دنبال ايجاد توطئه در اين راستا هستند. مسالهاي که در عمل نيز با عملياتي شدن ميتواند نقش مهمي در ايجاد آرامش در خاورميانه داشته باشد.
سایر اخبار این روزنامه
سقف سه ماهه گارانتي- خالي كردن پاركينكها
ظر فيت رئيس دولت اصلاحات تعيين کننده است
۵ /۶ سال حبس براي شهردار اسبق تهران
ائتلاف تحریم شدگان؟
کرونا از مناطق گرم کشور طغیان کرد
عراق؛ آينده دشوار روابط با ايران و ديگران
فاصله توليدكننده خودرو با مصرف كننده كوتاه شود
رحماني دولت سايه در وزارتخانه راه انداخته بود
سناریوی احتمالی آمریکا چیست؟
اولویت اصلی اصلاحطلبان چه باید باشد
اما و اگرهای بازگشایی مدارس در ۲۷ اردیبهشت؟!
نسبت اصلاحطلبان و قدرت
مجلس یازدهم آرام نخواهد بود
حکایت همچنان باقی است