فقر را ابزار سیاسی قرار ندهیم

هرچه جلوتر مي‌رويم، بنا به دلايل متعدد شاهد اين هستيم که آمار افراد دهک‌هاي پايين افزايش پيدا مي‌کند و طبيعتا زندگي بسياري از مردم با اين همه امکانات و منابع و واقعيت استراتژيک جغرافيايي خاص، شايسته کشوري با اين همه منابع، ثروت و ظرفيت نيست. وقتي فقر گسترش پيدا مي‌کند، به تبع آن شاهد گسترش جرائم و آسيب‌هاي اجتماعي خواهيم بود. جرائم و آسيب‌هاي اجتماعي هرچه فراواني بيشتري پيدا مي‌کند طبيعتا دودش به چشم همه خواهد رفت. هيچ‌کس نمي‌تواند بگويد من با يک ديواري که دور خودم کشيدم، از تبعات آسيب و جرم خودم را مصون نگه مي‌دارم. وضعيت را آنطور که امروز در کشورمان تجربه مي‌کنيم حداقل طي 27سالي که در حوزه اجتماعي کشور کار مي‌کنم، نديده بودم. اگر نيم‌نگاهي به حوزه مديريت اقتصادي و سازمان‌هاي ارائه‌کننده خدمات اجتماعي مثل بهزيستي و کميته امداد داشته باشيم، متوجه مي‌شويم آمار افراد تحت پوشش سازمان‌هاي حمايتي بيشتر شده است. اين يک پيام ساده و روشن و غيرسياسي دارد و آن اينکه افرادي به هر دليلي شرايط زندگي مستقل را ندارند به‌گونه‌اي که بايد طبق قانون از حمايت‌هاي اجتماعي دولت برخوردار باشند. اين يعني حال اوضاع اجتماعي خوب نيست. بزرگ شدن کميته امداد و بهزيستي درواقع نشانه افزايش افراد نيازمندي است که طبق قانون بايد حمايت مستمر را از دولت دريافت کنند ولي به‌رغم اينکه الان حمايت هم مي‌کنيم ولي ميزان حمايت ما از آنچه در قانون به‌عنوان يک‌سوم حداقل حقوق کارکنان دولت هم تعيين شد، را دربر نمي‌گيرد. حمايت پانصدهزار توماني از خانواده‌هاي پنج نفره و بيشتر کجاي نيازهايشان را مي‌گيرد؟ يا همين امسال در بحث مسکن اعلام کردند 25 درصد به اجاره‌ها اضافه مي‌شود. اينجا اين سوال مطرح مي‌شود که آيا به همين نسبت به ميزان درآمد هم اضافه شد؟ آيا به همين نسبت فرصت‌هاي برابر کسب درآمد، براي همه مردم از جمله اقشار نيازمند فراهم شد که به‌راحتي از افزايش 25درصدي اجاره‌بها سخن مي‌گوييم. اين به معناي بار مالي شديدي است که روي دوش خانواده‌هاي نيازمند مي‌گذارد. با اين توضيح که چون خانواده‌هاي نيازمند توان انجام کارهايي را که بتواند به کسب درآمد ختم شود ندارند که بتواند جبران هزينه‌هاي ديگر زندگي و نه فقط مسکن را کند، به نظرم نشان‌دهنده اين است که هزينه‌هايي که بايد متحمل شوند به مراتب بيشتر خواهد شد. در نتيجه اين شرايط تا يک جايي مي‌توانند دوام بياورند و صورت خود را با سيلي سرخ نگه دارند ولي واقعيت اين است که فقر خيلي چيزها را نمي‌شناسد. فقر را براي مردم مقدس جلوه ندهيم. فراموش نکنيم طبق قانون اساسي کشورمان اصل 21 و 29 موظفيم از زنان، کودکان و خانواده‌هايي که ازکارافتاده، نيازمند و پير هستند، به نوعي حمايت‌هاي لازم را انجام دهيم. به‌گونه‌اي که فراگيري، جامعيت، کفايت، پايداري و اثربخشي برنامه‌هاي ما اين افراد را از چرخه حمايت مستمر خارج و به زندگي مستقل برگرداند. اما واقعيت آنچه امروز داريم تجربه مي‌کنيم اين است که در اين بخش بپذيريم که موفق نبوديم و فکر هم نکنيم که با داد و بيداد کردن مي‌توانيم فقر را کاهش دهيم. بهره‌برداري سياسي از فقر فقرا براي تحقير جناح مقابل؛ فرقي هم نمي‌کند کدام جناح باشد آنچه مهم است اينکه ابزار قرار دادن فقر فقرا براي بهره‌برداري‌هاي سياسي، ظلم و خيانت در حق مردم است. عهدنامه مالک اشتر را که مي‌خوانيم، امام علي عليه‌السلام در فرمانش به مالک در مورد فقرا چه آنکه نزديک باشد و چه آنکه دور، تاکيد موکدي دارد. اگر ادعا مي‌کنيم کشور اسلامي هستيم طبيعتا سيره پيشوايان دين ما مي‌تواند مبنا و ملاکي براي اينکه حواسمان به فقرا باشد، محسوب شود. همانطور که در همان نامه مي‌فرمايد يا از کيش تو هستند يا از کيش تو نيستند، شما حق نداريد بهره‌برداري و طرفداري سياسي بکنيد و گرايش‌هاي خودتان را مبناي حمايت کردن يا حمايت نکردن از فقرا قرار دهيد. بياييم به خودمان، به مردم و به همه قول دهيم «ما فقرا را ابزار سياسي قرار نمي‌دهيم.»