رهایی عزتمند یا رهاسازی غیر مسئولانه

دکتر نوید هاشمی طبا ‌=‌عضو هیئت علمی رسمی دانشگاه‪-‬ سلام. درود بر شکیبایان شایسته. آغاز یک یادداشت فرمال، با سلام و تحیت (Greeting) نرم و معمول نیست. اما، منطبق بر آموزه‌های دینی، آیینی و ملی ماست. به قول لسان غیب: “از آن گناه که نفعی رسد به غیر چه باک”.
تمام نمازهای روزانه ما هم، با نام و یاد خدای بخشنده و مهربان آغاز می‌شود و با سلام به معنای “امن و امان”، به همه موجودات و جهانیان به پایان می‌رسد. این خود از شگفتی‌های نماز است که با ذکر و تسبیح پایان نمی‌یابد، بلکه با پیام خدا و یکی از اسامی اعظم خدا (سلام) که از زبان انسان بیان می‌شود، اختتام می‌یابد.
با این مقدمه کوتاه باید بیان نمود که سلامتی، ایمنی و آرامش (راستین) مهمترین ودیعه دین مبین است. وظیفه هر مسئول و کارگزاری، آن است که در این مسیر، نهایت توان خود را به کار برد. تعطیلی بسیاری از مراسم و مناسک نیز طی هفته‌های گذشته، درهمین اصل مهم، ریشه داشته است.
اکنون، مراسم محرم در پیش است، با صحبت‌های مختلف، حرف و حدیث‌های بسیار و نظرات متفاوت.‌ لازم به یادآوری نیست که امام حسین (ع) با مدح و بدون مدح، با ذکر و بدون ذکر، با همه جانفشانی‌های راستین پیروان بر حق ایشان و با همه ریاکاری‌هایی که در طول تاریخ توسط زمام داران سالوس، که به جفا از نام ایشان سوءاستفاده نموده اند، “زنده” “شجاع” “شریف” و “جاودان تاریخ” بوده، هست و خواهد بود. برای یک قلم مثال، در کشور هند (که مطابق ماده مهم ۲۸ قانون اساسی شان، دین از سیاست جداست)، کمتر از ۱۴ درصد جمعیت را مسلمانان تشکیل می‌دهند و طبعا درصد کمتری شیعه هستند، اما روز عاشورا در تمامی هندوستان و دولت‌های محلی، مورد توجه و عزای سراسری و تعطیل عمومی


است.
با این همه، در یک جمله، صریح و بی‌پروا باید اذعان داشت که “اگر برپایی مراسم محرم باعث می‌شود که کودکان (به طور اخص) و کسانی که آگاه نیستند (به طور عام)، رعایت پروتکل‌های بهداشتی را ننمایند و بیماری، اوج دوباره بگیرد و جان و سلامت هموطنان تهدید شود، برپایی “آنلاین” این مراسم یک “باید” و شاید، “تنها بدیل” است. باری، مراسم محرم بسیار صمیمانه و گرم است. کودکان به دنبال دسته‌های عزاداری می‌دوند و تعامل و همنفس شدن “لازمه” تمامی مراسم است. بدون اینها، حتی تصور مراسم هم، “ناممکن” است. اینکه مداحان و برخی عزاداران تا چه اندازه با این موضوع هماهنگ باشند، اینکه دستور “لغو، محدودیت و آنلاین شدن” مراسم با چه تهمت‌ها و انگ‌ها همراه شود، جای نگرانی ندارد. اینکه فردا، در مقابل کسی که مراد خود می‌خوانیم، شرمنده باشیم که با مریدان و مردمانش چه کردیم، جای نگرانی دارد.
نگارنده، شیفته مکتب “راستین” سیدالشهدا است؛ مکتبی که با نیمه تمام گذاشتن مناسک حج، اهمیت احقاق حق و اصلاح رویه مردم و نجات از ستم و ستمکاری را به طور عملی آموزش می‌دهد. امام، در نماز نوستالوژیک ظهر عاشورا، نشان می‌دهد که هیچ، برای “دل خود” یا “انتقام” قدمی یا حرکتی نداشته است.
نقل است که وقتی سالار شهیدان، نوزاد
شش ماهه ‌تشنه‌ خود را بر دست گرفت، به دشمنان گفت: “ماهی را دیده‌اید که مدت طولانی از آب بیرون می‌ماند؟ اگر به آب هم برگردد، دیگر زنده نخواهد شد. به این طفل آب دهید، نه برای زنده ماندن او، از آن جهت که این “ننگ بستن آب و دریغ آن”، بر دامان شما باقی نماند و روسیاه تاریخ نمانید. این اندیشه، منش، گفتار و کردار اعجاب‌آور است که در بحبوحه خون و مبارزه، مسئله را “شخصی” نمی‌داند و به “نجات و رستگاری دشمن” می‌اندیشد. با آنلاین شدن مراسم، “تهدید” بهداشتی هموطنان، می‌تواند به “فرصتی” برای بحث و بررسی جنبه‌های مختلف قیام و نهضت و نیز، دقیق شدن و عمیق شدن در “فلسفه” آن تبدیل شود. خرافه‌ها و پیرایه‌ها “کمینه” و درس گرفتن از آن مکتب، “بیشینه” شود.
این مقاله اینجا به پایان نمی‌رسد. این روزها، مسائل و مشکلات عدیده “افسارگسیخته”، در بستری از تصمیمات و اقدامات متناقض بر کشور مستولی شده اند. با این مقدمه و آن درخواست، مطالب دیگری نیز در خصوص “رهاسازی عزتمند” بیان می‌شود و “به تاریخ سپرده می‌شود”:
۱- قیمت‌ها را و نرخ برابری پول ملی را و تورم را، “رها نسازید”. بازار را از دلالی و کارچاق کنی و نفوذ این و آن و مالیات به حق ندادن‌ها و سهم ناعادلانه از بودجه کشور گرفتن و بسیاری بلایای اقتصادی دیگر “رها
سازید”.
۲- کنترل پروتکل‌های بهداشتی را “رها نسازید”. اتاق فکرها را از تفکرهای غیرحرفه ای، جامد و بی‌اثر “رها سازید”. معادل دانشگاه و پژوهشگاه و بیمارستان “جانزهاپکینز” در کشورمان کدام است؟ دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علوم پزشکی ایران یا دانشگاه علوم پزشکی و بیمارستان نمازی شیراز؟ فرقی نمی‌کند. این موسسات باید با شجاعت و به کارگیری حداکثر توان علمی و پژوهشی و داشتن ضمانت اجرایی بر عرصه بهداشت و درمان کشور “حکومت” کنند. با داشتن هزارها سایت آزمایش و تست ویروس، آمارگیری‌های دقیق علمی و پژوهشی و اعلام آزادانه آنها در سایت‌ها (مگر جایی که “به راستی” امنیت ملی خدشه دار شود) مسئولانه و متعهدانه و بدون نظر و نفوذ هیچ شخص حقیقی و حقوقی و با ناظر دانستن دایمی “پروردگار” و نظارت مستقیم “مردم” به فعالیت حیاتی علمی خود ادامه دهند.
آری، هنوز هم برای “قرنطینه” و محدود کردن حلقه‌ها (bubbles) و کم کردن تعداد بیماران و پس از آن، شناخت و کنترل “کلاسترها” که در مقالات پیشین نگارنده اشاره شده، “فرصت باقی است”. اما باید، تیم‌های اقتصادی قدرتمند، متشکل از دانشمندان اقتصادی دانشگاه و صنعت (بدون داشتن منافع در شرکت‌های خصوصی یا وابستگی‌ها و دلبستگی‌های جناحی) تشکیل شوند و از تصمیمات اتخاذ شده، حمایت کنند و راهکارهای “شدنی” را ارائه نمایند.
۳- دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها را به امان خود، بدون بودجه مناسب و هدایت علمی و حرفه‌ای حداکثری “رها نسازید”. پست‌ها و مسئولیت‌ها را، از مسئولان کم تجربه و کم توان و کم دانش “رها سازید”.
۴- پول‌های بلوکه شده توسط امپریالیسم را، به امید انتخابات سوم نوامبر و آغاز به کار بیستم ژانویه، “رها نسازید”. بندهای خودساخته و برخی امیدهای واهی در این تعامل‌ها و تقابل‌ها را از تصمیمات سخت، “رها سازید”. دارایی‌های نقدی بلوکه شده، در همین شرایط سخت تحریم هم، می‌توانند برای خرید واکسن و دارو به کار روند. در کنار بعضی فعالیت‌های داخلی (و برخی ادعاها) که برای کیت تشخیص ویروس یا دارو مطرح است، مانند دیگر کشورها، می‌توان و باید، برای “پیش خرید واکسن” با تعداد دوز بالا، برای واکسینه کردن رایگان همه هم‌ میهنان اقدام نمود. دستگاههای بهداشتی و دیپلماسی باید از تمام ظرفیت خود بهره برند و یک روز را نیز از دست ندهند.
۵- در این روزهای سخت، در این روزهای تلخ، کودکان کار را به امید خدا “رها نکنید”. آنان چشم ما هستند. آنان نمود قصور ما هستند. آنان درد مشترک ما هستند. جمع کردن آنها با داغ و درفش، یا توضیح واضحات فعالیت سیستماتیک آنها توسط تبهکاران، دوای درد نیست. با یک سلسله نشست‌های کارشناسی دانشمندان آزاده و متعهد، با همت جمعی، با همکاری همه نهادهای ذیربط، باید جامعه را و آنان را، از این درد جگرسوز “رها کنید”.
این لیست می‌تواند به یک مانیفست تبدیل شود و صدها مورد را در برگیرد. اما، برای این یادداشت، همین پنج نکته بس است. نهایتا، صاحب این قلم، به همه دوستانی که از دور و نزدیک، نویسندگان و خبرنگاران را می‌نوازند که آب در هاون می‌کوبند و گمان و گاه به ادعا، یقین واثق دارند که این جان برکفان، قلم را به مزد می‌گردانند، عرض سلام دارد و دو رباعی از قیصر عزیز،
تقدیم می‌کند:
نه از مهر و نه از کین می‌نویسم
نه از کفر و نه از دین می‌نویسم
دلم خون است، می‌دانی برادر؟
دلم خون است، از این می‌نویسم
----
این دل به کدام واژه گویم چون شد
کز پرده برون و پرده، دیگرگون شد
بگذار بگویمت که از “ناگفتن”
این قافیه در دل رباعی “خون” شد