به مناسبت «روز خبرنگار» وضعیت نابسامان یک سال گذشته رسانه‌ها بررسی شد رقص ویروس‌ها در تحریریه خالی

گروه فرهنگ و هنر – باز هم در آستانه روز خبرنگاریم و قرار است درمورد خودمان بنویسیم. اما چه بگوییم که سالی که گذشت همه درد بود و سختی؛ تعدیل‌های پی‫در‫پی، تعطیلی روزنامه‌ها، اخراج خبرنگاران و باز هم حمایتی که نداریم! 17 مرداد روز خبرنگار است، خبرنگارانی که حمایتی از آنها صورت نمی‌گیرد.
سال گذشته هم در روز خبرنگار از سختی‌های این شغل نوشتیم. از فشار قیمت فزاینده کاغذ که سنگینی‌اش را خبرنگارانی که از کار بیکار می‌شوند یا با حداقل حقوق در پی آگاه‌سازی جامعه‌ هستند. خبرنگارانی که در گرما و سرما، در سیل و زلزله، در آتش‌سوزی‌ها و بیماری‌ها از جان‌شان می‌گذرند تا جامعه آگاه‌تر شود اما همین‌ها اولین قربانیان فشارهای اقتصادی بر رسانه‌ها هستند. سال گذشته گمان‌ می‌کردیم که به واسطه قیمت مهارناشدنی کاغذ سخت‌ترین روزهایمان را می‌گذرانیم اما امسال بعد از تعدیل‌ها و تعطیلی‌ها دانستیم که سختی‌هایمان کم که نمی‌شوند هیچ، هر روز از روز گذشته هم بیشتر می‌شود.
روز خبرنگار سال گذشته می‌دانستیم که موضوع کاغذ هنوز حل نشده و تاوان گران شدن آن را ما باید با بیکاری خودمان یا همکاران‌مان بدهیم اما هیچ گمان نمی‌کردیم که یک ویروس بتواند از بحران کاغذ پیشی بگیرد و کمر رسانه‌ها را بیش از پیش خم کند. خبرهای کرونا که به ما رسید، تصور نمی‌کردیم این روزها را ببینیم. فکر می‌کردیم چین درگیر این بیماری است و ما از آن دوریم. حتی اوایل اسفند که خبر شیوع این ویروس در کشور تایید شد، امیدوار بودیم که بشود آن را مهار کرد اما نشد. کرونا نفس‌های رسانه را به شماره انداخت. تا پیش از این حضور در تحریریه از الزامات شغل ما بود، مگر زمان‌هایی که باید گزارش‌های میدانی می‌نوشتیم اما بعد از آنکه کرونا بسیاری از فعالیت‌های فرهنگی را تعطیل کرد، برخی رسانه‌ها تصمیم گرفتند که به جای حضور در تحریریه که مستلزم تردد در خیابان در روزهای کرونایی بود، برای جلوگیری از گسترش این ویروس به سهم خود دورکاری را برگزینند و تحریریه‌های آنلاین در پیام‌رسان‌های اجتماعی شکل گرفت. عباس عبدی، رئیس انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، درباره مشکلات این دوره برای خبرنگاران گفته است: «با طرح فاصله‌گذاری اجتماعی، در مرحله تولید خبر و گزارش که معمولاً نیازمند حضور خبرنگار در میدان است، مشکلات زیادی به‌وجود آمد چراکه خبرنگاران نیز همانند سایر اقشار باید فاصله اجتماعی و سایر محدودیت‌هایی که وزارت بهداشت در این ایام مقرر کرده را رعایت می‌کردند. از سوی دیگر، ذات مطبوعات داشتن تحریریه است ولی دور هم جمع‌شدن خبرنگاران در محیط کار می‌توانست مشکلاتی را برای آنها به‌ وجود بیاورد. بنابراین افراد تحریریه از هم دور شدند و تلاش کردند با دورکاری تا حدی مشکلات را حل و فصل کنند.» اما دورکاری کم‌کم برای بسیاری از ما ترسناک شد. چون معمولا بعد از چنین اتفاق‌هایی گام بعدی تعدیل است! به هر صورت نوروز شد و تعطیلات دو هفته‌ای رسانه‌ها فرا رسید.
بسیاری از کارشناسان معتقدند در تعطیلات نوروزی رسانه نباید تعطیل باشد اما این ویروس منحوس کاری کرد که تعداد روزهای بیشتری روزنامه‌ها منتشر نشوند. روز ۱۲ فروردین ستاد ملی مقابله با کرونا و معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد اعلام کردند نسخه کاغذی نشریات از ۱۶ فروردین چاپ نخواهد شد. در آن زمان اعلام شد این تصمیم برای «مقابله با شیوع کرونا» گرفته شد و تا پایان اجرای طرح فاصله‌گذاری اجتماعی ادامه خواهد یافت.


این اتفاق با واکنش بسیاری از رسانه‌ها و روزنامه نگاران همراه شد آنها معتقد بودند با این حرکت اقتصاد نحیف رسانه‌ها ضعیف‌تر از گذشته خواهد شد و عملاً مرگ روزنامه‌ها را در ایران به دنبال خواهد داشت. بعضی از صاحبان رسانه‌ها به کارمندان‌شان اعلام کردند: «در سال جدید انتظار افزایش درآمد نداشته باشند و باید با حقوق سال قبل کار کنند.» بعد از این اتفاق فایل پی‫دی‫اف روزنامه‌ها روی سایت یا کانال‌های اطلاع‌رسانی منتشر می‌شد.
روزنامه‌ها از ۲۳ فروردین دوباره چاپ شدند اما فشارهای اقتصادی چندین برابر شد. بخش زیادی از اقتصاد رسانه‌ها به آگهی کسب و کارها گره خورده. طبیعی است که کرونا باعث رکورد کسب و کارها و کاهش آگهی آنها شد، بنابراین رسانه‌ها بخش زیادی از درآمدشان را از دست دادند. این مورد در روزنامه‌ها بدتر بود. چرا که فروش روزنامه‌ها در خوشبینانه‌ترین حالت چند ده هزار نسخه است که با شیوع ویروس بسیار پایین‌تر آمد. حالا رسانه‌ها برای ادامه حیات باید به حقوق و دستمزد کارکنان، نبود آگهی‌ها در عین تحمیل هزینه‌های مقابله با کرونا به تحریریه می‌پرداختند و این شرایط یکی از سخت‌ترین دوره‌های اداره یک رسانه در تاریخ ایران بود.
کم کم فهمیدیم که کرونا حالا حالاها دست از سرمان بر نمی‌دارد و این یعنی ترس‌هایمان از بیکاری پررنگ‌تر خواهد شد. همه این عوامل سبب شد تا از گوشه و کنار خبر تعدیل و بیکاری دوستان‌مان را بشنویم. روزنامه‌ها علاوه بر خبرنگاران، صفحات خود را تعدیل کردند. در همین رابطه روزنامه شرق یکی از روزنامه‌هایی بود که شایعه تعدیل ۱۵ نفر از نیروهایش شنیده شد. اما رحمانیان مدیر مسئول این روزنامه می‌گوید: «خودم با معاون وزیر ارشاد تماس گرفتم و وضعیت روزنامه را توضیح داده‌ام؛ اینکه ما ۴ صفحه کم کردیم چه بسا ۴ صفحه دیگر هم کم کنیم یا اصلاً روزنامه را تعطیل کنیم، اما فردا روزی به من نگویید رحمانیان کاش به من گفته بودی و من فقط برای اینکه این کاشکی‌ها را نشنوم، به شما زنگ زده‌ام وگرنه می‌دانم نه می‌توانید کاری انجام دهید و نه کاری انجام می‌دهید. اگر کمکی صورت گرفته، لطفاً رسماً اعلام کنند. جز آن یارانه اندکی که نصف حقوق یک ماه ما را هم تامین نمی‌کند، هیچ کمک دیگری به ما نشده است».
از سوی دیگر بعضی از رسانه‌ها مانند «شهروند» با تغییر پلتفرم ارائه خودشان همزمان به سوی تعدیل محتوا و نیرو گام برداشتند. هر چند این تصمیم با نظر مدیران ارشد شهروند گرفته شد ولی به نظر می‌رسد نسخه سایت شهروند تنها به مطالب هلال احمر می‌پردازد و دیگر مانند روزنامه سوژه‌ها و اخبار را پوشش نمی‌دهد. روزنامه‌ای که گزارشات اجتماعی آن بارها توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد.
اینگونه بود که هر چند روز یک بار خبری از تعدیل صفحات یا نیروهای رسانه‌ها به ویژه روزنامه‌ها منتشر می‌شد. شرایط مالی سخت روزنامه‌ها؛ حالا تاثیر خود را روی معیشت روزنامه‌نگاران نشان می‌داد.
روزنامه‌نگاران بیکار شده در حال افزایش هشتند. بیمه بیکاری کرونا کفاف نمی‌دهد و خیلی از روزنامه‌نگاران به فکر تغییر شغل افتاده‌اند. با این اوصاف معلوم نیست چه بر سر ما می‌آید.
امسال به مسئولان می‌گوییم بیایید و روز خبرنگار را به ما تبریک نگویید. امسال تصمیم بگیرید از ما حمایت کنید اما نه از آن حمایت‌هایی که هر سال در این روز وعده‌هایش را می‌شنویم. ما تبریک نمی‌خواهیم، حمایت می‌خواهیم.