روزنامه آرمان ملی
1399/05/30
اصلاحطلبان تندروها را کنار بگذارند!
آرمان ملي– مطهره شفيعي: بدون شک در هر طيفي دو جريان تندرو و معتدل حضور دارند که در جريان اصولگرايي طيف تندرو که دلواپسان نام دارند بيش از طيف ميانهرو داراي قدرت و تاثيرگذاري است. وزنه سنگين دلواپسان در جريان اصولگرايي موضوعي نيست که در جامعه مغفول باشد که همين موضوع سبب عدم رغبت اکثريت جامعه به انتخاب کانديداهاي اين جريان در انتخاباتي است که کانديداهاي اصلاحطلب حضور دارند. اصولگرايان براي رفع چالش تندروهايي که به آن دچار هستند مدعي ميشوند در جريان اصلاحات ميان دو طيف تندرو و ميانهرو اختلافات عظيم وجود دارد اما خودشان بهخوبي ميدانند هويت و تعريف تندرو در جريان اصلاحات با دلواپسان در جريان اصولگرايي متفاوت است. هزينه اقدامات تندروهاي جريان اصولگرايي بر جامعه تحميل ميشود چنانکه آنها اين اختيار را براي خودشان قائل هستند که در درجه نخست اقدام به حذف رقيب با روشهاي نادرست کرده و از سوي ديگر با تندرويهايشان سبب رويگرداني جامعه از جناح اصولگرا شوند اما آنچه به نام تندروهاي اصلاحطلب از آن ياد ميشود ضرري براي جامعه ندارند و تنها شايد سبب برخي اختلافات درونجرياني شوند؛ به عبارتي اين طيف روش متفاوتي براي سياستورزي انتخاب کرده است. چندي قبل سعيد حجاريان تئوريسين جريان اصلاحات گفته بود: «واقعيت اين است که اصلاحطلبي چارچوب مشخصي دارد؛ اگر از آنها عدول کنيم ديگر اصلاحطلب نيستيم و من توصيه ميکنم اين قبيل دوستان، به پارادايمهاي گذشتهشان بازگردند يا لااقل به احزاب همسو بپيوندند تا هزينه اصلاحطلبان تندرو بر آنها بار نشود! مثلا شما به نمونه سازمان مجاهدين انقلاب توجه کنيد. طيفي از دوستان مانند آقايان قدياني، آقاجري و با کمي اختلاف تاجزاده رويکرد انتقاديتري پيش گرفتهاند و طيفي ديگر مانند آقاي نبوي معتدل هستند و حتي به سمت حزب کارگزاران سازندگي گرايش پيدا کردهاند؛ خب، اين اختلافنظر از جنس انشعاب -که پيشتر در اين حزب رخ داد- نيست، اما از نوعي مرزبندي حکايت دارد.» پيش از او هم حسين مرعشي عضو ارشد حزب کارگزاران گفته بود: «يکسري از نيروها راديکال شدهاند؛ از اين جهت که معتقدند ديگر در مجموعه نظام فرصت نقشآفريني و پيگيري اصلاحات وجود ندارد. اما بخش ديگري از نيروهاي اصلاحات معتقدند که ما نبايد از کوچکترين روزنهاي که ممکن است براي پيگيري حرکتهاي اصلاحي وجود داشته باشد، صرفنظر کنيم. اين بستگي به شرايط آينده دارد. بايد ببينيم که کدام يک از اين دو تحليل درست است؟» بنابراين مرعشي طيفي را که معتقد است اصلاحات ديگر پاسخگو نيست خارج از دايره اصلاحطلبي نميداند و حتي نظريه آنها را قابل بررسي ميداند که شايد درست باشد!تفسير مندرآوردي اصولگرايان از تندروهاي رقيب
اصولگرايان براي رهايي از آفت تندروها در جريان خودشان به ارائه تصويري اشتباه از آنچه ميپردازند که در جريان اصلاحات جريان دارد. همچنين آنها با القاي تندروي از سوي برخي درجريان اصلاحطلب سعي در ايجاد شکاف دارند مانند ديروز که تسنيم از حسين مرعشي سوال کرد: «حزب کارگزاران طي يکي دو سال اخير و بهويژه بعد از انتخابات 98 تاکيد جدي بر فاصلهگذاري با راديکالهاي اصلاحات دارد و البته آنها هم تلويحا ميگويند که کارگزاران اصلاحطلب اصيل نيستند! (يا کارگزاران در اين زمينه عقبنشيني خواهند کرد يا همچنان معتقد به بازسازي اصلاحات و مرزبندي با راديکالها هستند؟» که سخنگوي کارگزاران با هوشياري دلواپسان را از رسيدن به هدفشان ناکام گذاشت و چنين پاسخ داد: «ما اساسا اصلاحطلبي را با راديکاليسم قابل جمع نميدانيم. اصلاحطلبي حرکتي است قانوني، مسالمتآميز و تدريجي. نکته اول اينکه اصولا «اصلاحطلبي» با «راديکاليسم» سازگار نيست و دوم اينکه ما با هر نوع راديکاليسمي زاويه داريم؛ چه اين «راديکاليسم» در جبهه «اصولگرايان» باشد و چه در جبهه اصلاحات...
ادامه در صفحه 6
سایر اخبار این روزنامه
افتضاح بلژيكی در فوتبال ايران
پــــــوزش تاكـــتيكی يا بنيادی؟
اصلاحطلبان تندروها را کنار بگذارند!
ضرورتي ندارد کانديداي رياستجمهوري معرفي کنيم
استمداد وزارت بهداشت از نیروی انتظامی برای برخورد با سهلانگاران
بدون شفافيت اقتصاد اصلاح نخواهد شد
آمريكا درصدد دور كردن الكاظمي از ايران
آغاز متفاوتترین عزاداری حسینی قرن
بنگاههای متخلف املاک پلمب میشوند
اندکي صبر، سحر نزديک است
دلایل عدم همراهی اروپا با آمریکا
ضرورت پاسخگویی در آشفتگی ورزشی
آموزش مجازی و مسالهای به نام «تمرکزگرایی»؟!
علل کاهش مشارکت مردم نیازمند واکاوی