شَبَح شورای اول تهران

شیرزاد عبداللهی‪-‬ آنچه در شورای اول تهران اتفاق افتاد، زمینه را برای روی کار آمدن اصول‌گرایان در شورای دوم و شهردار شدن احمدی‌نژاد و صعود او در سال 84 و هژمونی 14ساله تندروها را بر شورا فراهم کرد. اتفاقات شورای اول، باعث خدشه‌دار شدن جایگاه شوراها در ذهن مردم تهران شد و بسیاری از امیدهای مردم در منازعات داخلی شورا بر باد رفت. این اعتماد، اکنون بازسازی شده است. اکثریت مردم تهران، بار دیگر به اصلاح‌طلبان برای اداره شهر تهران رای اعتماد دادند. عملکرد شورای پنجم، بار دیگر میزان کارآمدی اصلاح‌طلبان در مدیریت شهری را محک می‌زند. البته اصلاح‌طلبان از ناکامی‌ها و موفقیت‌های خود از شورای اول تا چهارم درس‌های زیادی آموخته‌اند و شورای‌عالی اصلاح‌طلبان احتمالا این تجربه‌ها را در بستن لیست امید مراعات کرده‌اند. موفقیت و کارآمدی شورای جدید شهر تهران برای آینده سیاسی مجموعه اصلاح‌طلبان حیاتی است. اتفاقات شورای اول شهر تهران تصادفی نبود و بر بستری از ضعف‌های سیاسی و اجتماعی و خصلتی رخ داد. امضای میثاق‌نامه و اخذ تعهد اخلاقی از 21عضو شورا راه حل خوبی بود، اما همان‌گونه که در مجلس دیدیم، میثاق‌نامه ضمانت اجرایی قوی ندارد و افرادی که بخواهند دست به حرکات فردی بزنند توجیهات لازم را پیدا خواهند کرد. توجه به نکات زیر باعث افزایش کارآمدی شورای پنجم می‌شود:1- در بین 21 عضو شورای شهر تهران افراد متمایل به حداقل 5حزب و گروه اصلاح‌طلب حضور دارند. ائتلاف از یکسو نشانه بلوغ فکری و به کار بستن خرد جمعی است. از سوی دیگر ممکن است در پیچ‌های تند، همگرایی احزاب تبدیل به واگرایی شود. اختلاف‌ها در سطح کارشناسی سازنده و مفید و قابل حل است، اما اگر پای مرزبندی و پلمیک سیاسی پیش بیاید، ممکن است مانند شورای اول، اعضا وارد جدل‌های بی‌پایان سیاسی شوند. 2- ممکن است برخی اعضای شورا برای تصدی پست‌های دولتی و غیر دولتی ناگهان احساس تکلیف کنند یا دیگران برایشان تعیین تکلیف کنند. استعفای اعضای شورا برای شهردار شدن یا وزارت و... بی‌اعتنایی به رای مردم و تحقیر جایگاه نمایندگی شورای شهر در افکار عمومی است. فراموش نکرده‌ایم که در شورای اول استعفای عبدالله نوری به عنوان وزنه اصلی و دارنده بالاترین رای مردم ضربه‌ای اساسی به انسجام و اعتبار شورا زد. دولت روحانی باید افراد مستعفی شورا را در هیچ پستی حتی درحد رئیس یک اداره نپذیرد.3- رقابت‌های شخصی، حسادت، لجبازی، روکم کنی، شیوه‌های رایج در فضای سیاسی و اجتماعی ایران است. این مسایل در شورای اول به فضای عمومی کشیده شد و مجموعه شورا را بی‌اعتبار کرد. سیمای انحصاری هم آتش بیار معرکه بود. 4- شورای شهر همان اول کار صریحا و مستند به مردم بگوید که شهرداری را بخصوص از نظر مالی در چه وضعیتی تحویل گرفته‌اند و قرار است در پایان به چه نقطه‌ای برسند. 5- عوض کردن مدیران شهرداری مشکلی را حل نمی‌کند. شورا باید ارتباط مطمئن و قابل دسترس و آسان با مردم برقرار کند. شهروندان می‌توانند اطلاعات دست اولی از رشوه‌خواری سازمان یافته و امضاهای طلایی مدیران در کمیسیون‌های مختلف در اختیار شورا بگذارند. گلوگاه‌های فسادپذیر شهرداری باید شناسایی، معرفی و کنترل شوند. شورا وعده اتاق شیشه‌ای را اجرایی کند. 6-آلودگی هوا، مشکلات ترافیکی، قطع درختان و نابودی باغ‌ها، دفع زباله و تصفیه فاضلاب مهم‌ترین مسایل همه شهرهای بزرگ دنیا از جمله تهران است. این مسایل راه‌حل‌های سریع (بشین و پاشو) ندارند. همه عوامل هم در اختیار شهرداری نیست. شورا و شهردار جدید وعده پوپولیستی به مردم ندهند. 7- شهر متعلق به شهروندانی با گرایش‌های متنوع است. شورای شهر باید از درگیر شدن در مسایل عقیدتی و ایدئولوژیک و سیاسی و فرهنگی بپرهیزد. رقبا تلاش خواهندکرد که مجموعه شورا یا حداقل برخی اعضای شورا را درگیر حاشیه‌های عقیدتی – فرهنگی یا سیاسی کنند اما به نظر می‌رسد که مجموعه شورا از درک سیاسی و تجربه مدیریتی کافی برخوردار است که در این دام نیفتد. 8-همه باید از شورا انتقاد و در عین حال مراقبت کنیم. اعضای شورای شهر فعلی و سایر کاندیداها و احزاب و گروه‌ها که از ترکیب لیست نامزدها ناراضی بودند، باید از مرحله انتخابات عبورکنند. شورای تهران و شهرهای بزرگ با ترکیب اصلاح‌طلبانه یک فرصت طلایی برای اندوختن سرمایه اجتماعی است، اما می‌تواند به باتلاق آرزوها و ایده‌های اصلاح‌طلبانه تبدیل شود. همگرایی و عملکرد صحیح و تلاش برای کاهش آلام مردم اصلاح‌طلبان را سربلند می‌کند.