عبور از اصول و تمرکز بر فروع!

محمدرضا خباز ‪-‬ درحالی که اصلاح قانون انتخابات مدتها است در محافل سیاسی مورد توجه قرار گرفته طرحی که از سوی مجلس نوشته و ارائه شده است به نظر می‌رسد بعد از سال‌ها انتظار برای اصلاح ریاست جمهوری همچون آب سردی است که برانسانی نگران و منتظر ریخته می‌شود. جای تعجب است که نمایندگان به موضوعاتی پرداخته‌اند که اهمیت چندانی ندارد و مواردی را غافل شده‌اند که دغدغه اصلی است! مهمترین بحثی که در حوزه ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری همواره به چشم آمده و موجب وهن کاندیدا و
همچنین موجب تمسخر چارچوب انتخاباتی ما در جهان می‌شود این است که تعداد کاندیداهایی که برای ثبت نام می‌آیند بسیار است. در ادوار گذشته شاهد بوده‌ایم که بالای هزار نفر با ژست‌های مختلف برای ریاست جمهوری ثبت نام می‌کنند و این جایگاه و نهاد اجرایی را کم ارزش می‌کند. در نظام جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری دومین جایگاه عالیرتبه است یقینا باید دارای شرایطی باشد که این جایگاه حفظ شود، حالا براساس طرح مجلس نیز همچنان هرکسی با داشتن یک مدرک فوق لیسانس یا هشت سال سابقه می‌تواند کاندیدا شود و درواقع همان اتفاقات گذشته رخ خواهد داد. در سال‌های گذشته شاهد بوده‌ایم که فردی برای ریاست جمهوری می‌آمده و در مصاحبه گفته از بیکاری کاندیدای ریاست جمهوری شده است! به نظر می‌رسد مهمترین مشکل این بود که طراحان باید به دنبال راهکاری در این زمینه می‌بودند! حل مشکل نیز کار سختی نیست باید دید در جهان چه رویه‌ای
را دنبال می‌کنند؟ آیا در سایر کشورها
هزار نفر کاندیدا می‌شوند یا کمتر از 10 نفر از طریق احزاب فراگیر معرفی می‌شوند؟ طراحان می‌توانستند اصل 26 قانون اساسی را پررنگ کنند و جایگاه احزاب را در این زمینه ببینند که کاندیدا از طریق حزب معرفی شود اما در کشور ما حزب گریزی عادی شده است. اگر احزاب کاندیدا را معرفی کنند، باید برنامه‌های مستدل نیز ارائه دهند و به مردم پاسخگو باشند. اما اکنون کسی که رئیس جمهور شود افتخار می‌کند که به هیچ حزب و گروهی وابسته یا پاسخگو نیست! اما این رویه افتخار نیست، افتخار این است احزاب کاندیدا معرفی کنند و پاسخگو باشند! با این حال هم اکنون یک کاندیدا براساس چند سخنرانی احساسی و وعده و وعید رای می‌گیرد و بعد از ریاست جمهوری نیز به هیچ کس پاسخگو نیست!
با وجود چنین چالش‌هایی شاهد هستیم موضوعات بی‌اهمیتی مانند حداکثر سن 70سال مطرح می‌شود! اگر کاندید 71 سال داشت چه اشکالی به وجود خواهد آمد؟ این درحالی است که هرچقدر کاندیدا پخته‌تر باشد و از تجربیات عمیق‌تری برخوردار باشد برای رفع مشکل بهتر است، اگر قرار است جوانگرایی رخ دهد چرا در سایر بخش‌ها رخ نمی‌دهد؟ کسانی که بحث جوانگرایی را وارونه می‌کنند به نظر می‌رسد دنبال اهداف غیراصلاحی هستند درحالی که کشور هم اکنون نیاز به نظرات اصلاح گرایانه دارد و باید مشکلا کشور را با نگاه اصلاحی بررسی کنیم. هنوز دیر نشده است کمیسیون شوراها می‌تواند از مرکز پژوهش‌های مجلس بخواهد آنها بررسی کنند در جهان چه رویه‌ای را دنبال می‌کنند حتی در سطح کشورهایی آسیایی مانند مالزی یا هند. ما تافته جدابافته نیستیم، در همه کشورها نخبه‌ترین و جاافتاده‌ترین افراد را مورد توجه قرار می‌دهند. به نظر می‌رسد رویه‌ای که از اصول عبور می‌کند و به فروع توجه می‌کند تنها موجب اتلاف وقت است و دستاوردی نخوهد داشت.