انتخابات، امید مردم!

نا‌اميد شدنِ مردم از صندوق راي ممکن است قواره جامعه را به هم بزند، بنابراين جوامعي که مردم را مُحقِ بر سرنوشت خويش مي‌دانند جوامعي باز هستند که پويايي و نوگرايي جامعه را به رسميت مي‌شناسند چراکه آموزه‌هاي تاريخي به آنان تفهيم کرده است جوامع بسته دير يا زود با صرف هزينه‌هاي سنگين به ريل ادبيات توسعه جهاني خواهند پيوست و خرد عمومي دهکده جهاني مانند سيل خروشان با تاخر زماني جوامعِ کمتر توسعه يافته را نيز خيس خواهد کرد؛ بنابراين هزينه‌سازي براي جوامع کمتر توسعه‌يافته اقدام بي‌فايده است چراکه دير يا زود مشت جوامع بسته باز خواهد شد و يکپارچگي جهاني گريبان آنان را خواهد گرفت. ايران نيز تافته جدابافته از ادبيات جهان‌شمول نيست بنابراين برخي هزينه‌سازي‌ها براي ملت در فضايي که در تاثير و تاثر با نظام بين‌الملل هستند به نوعي چشيدن طعم و مزه‌اي اجباري است و تکرار تاريخ تجربه‌شده نوعي وقت تلف‌کردن است چراکه قدرت اجبار زمان آن به انجام مي‌رساند که در تجربه تاريخي قابل مشاهده است. نبايد به دليل فوبيا دموکراسي انتخابات و صندوق راي را به فضايي نمادين تبديل کرد و با يکسويه‌نگري، بخش عمده جامعه را ناديده گرفت اگر مردم احساس کنند در ساختار حاکميت و دولت نقش موثر ندارند و به خواست و مطالبات و همچنين همراهي آنان توجهي نمي‌شود تبديل به قدرتِ سرخورده‌اي در حاشيه خواهند شد و هر لحظه ممکن است اين حاشيه به متن تبديل شود؛ بنابراين جمهوريت نظام تحت هر شرايطي بايد به معني و مفهوم واقعي کلمه حفظ شود و نقش‌آفريني مردم چه خوب و چه بد به رسميت شناخته شود و در چنين فضايي، فشارهاي بيروني به مقاومتِ همگاني خودخواسته تبديل خواهد شد؛ چراکه واقعيت‌هاي موجود را برآمده‌اي از خواست و مطالبات خود به حساب مي‌آورند؛ البته ايجاد چنين واقعيتي منوط به اين است که تحت هر شرايطي از انتخاب مردم حمايت شود و هيچ‌گونه سنگ‌اندازي صورت نپذيرد. شايد برخي بگويند از همواره از دولت‌ها حمايت شده اما وقتي شعارهاي انتخاباتي محقق نشده است يعني اينکه قدرتِ دولت توان تحقق شعارها را ندارد و پيام عدم تحقق شعارها اين است که زور و بازوي دولت محدود و قابل اندازه‌گيري است. بنابراين انتخابات به‌عنوان رهيافتي براي تغيير وضعيت‌هاست و معني و مفهوم شور انتخاباتي اين است که مردم وضع موجود را ناکافي مي‌دانند که صندوق راي را به‌عنوان مرجعي براي رسيدن به وضعيت بهتر به حساب مي‌آورند. سياستمدارانِ برجسته از افزايش آگاهي و خواست و مطالبات مردم ترس و نگراني ندارند چراکه پذيرفته‌اند مطمئن‌ترين تکيه‌گاه ملت است و سياستمداري که با پشتوانه اکثريت ملت حرکت کند ماندگار خواهد شد و مهم‌تر از مانايي، حکمراني بر قلب‌ها را تجربه خواهد کرد.