«طالقانی، مصلح موحد»

 
 
 
 


نام آيت‌ا... طالقاني، يادآور نيم‌قرن حماسه، مقاومت، مجاهدت، سعه‌صدر، استبدادستيزي، عدالت‌گرايي و آزادي‌خواهي است. نام او با اخلاص و آزادگي و نوگرايي ديني همراه است. اسطوره مقاومتي که سال‌هاي بسياري از عمر خويش را، براي تحقق حاکميت قرآن، آزادي مردم و استقلال ايران، در زندان به سر برد. جهت‌گيري طالقاني عليه استبداد و بي‌عدالتي و استضعاف، در سراسر زندگي و آثار پربار و برکت‌خيز او پديدار است. قرآن حضرت محمد(ص) و نهج‌البلاغه حضرت علي(ع)؛ بيش از علم، فنون و تمدن، از تقوا، عدالت و اخلاص، سخن دارند؛ چون اگر «تقوا و عدالت» نباشد، تمدن بر رنج و فناست. مگر امروز بزرگ‌ترين معضل اخلاقي در جوامع غرب و شرق، جز «بي‌تقوايي» چيز ديگري است؟! قرآن مي‌فرمايد: اين کتاب، راهنماي کساني است که به «غيب» ايمان آورند، نماز گزارند و از آنچه روزي‌شان کرديم انفاق کنند. آنان به آنچه بر تو و بر پيامبران پيش از تو نازل شده، ايمان آورند و به آخرت يقين داشته باشند (سوره بقره). به فرموده امام صادق (ع)، خداوند دنيا را به دوست و دشمن مي‌دهد، ولي «ايمان» را به هر کسي نمي‌دهد، مگر او را دوست داشته باشد. توفيق جهاد و مبارزه و زندان و تبليغ در راه خدا را نيز به هر کسي نمي‌دهد؛ «فتح‌ا... بخاصه اوليائه». آيت‌ا... طالقاني، مرد ايمان و تقوا و يقين و جهاد بود. او در دام شبهات تاريخ و زمانه نيفتاد، چون دانا به قرآن و عترت بود. طالقاني، نه چپ‌گرا بود و نه راست‌گرا؛ در «صراط مستقيم» بود. گرچه زندان‌هاي پي‌درپي و اذيت و آزار طاغوت، نگذاشت آيت‌ا... طالقاني به آثار مکتوب بيشتري دست يازد و پرتويي از کل قرآن را نگاشته و غبارها را از دين خدا بزدايد، اما همچون استادش «سيدجمال‌الدين» در صحنه حق و باطل زمان حضور عيني داشت. پايداري و مقاومت بي‌نظير او در برابر استبداد و استعمار و سال‌هاي سال؛ زيستن در زندان و تبعيد، وي را جاودانه و به‌يادماندني کرده است. آيت‌ا... طالقاني، دکتر مصدق، مهندس بازرگان، دکتر شريعتي، دکتر سحابي، دکتر چمران و امثال اينان، از آن افراد شريف و قديساني بودند که براي جلوگيري از «خشن‌ترين رفتار در روابط انساني، اصلاح سياست و نفي ماکياوليسم» قدم به ميدان ناخوشايند سياست گذاشتند و در راه برقراري عدالت و آزادي و دفاع از حقوق انسان‌ها، رنج‌ها، زندان‌ها و ناگواري‌ها را تحمل کردند. اگر سمت و سوي حرکت جامعه به سوي «احياي حق و از بين بردن باطل» نباشد، چراغ «هدايت» بشر به خاموشي مي‌گرايد. همان که محمد(ص)، علي(ع)، عيسي(ع)، بودا، مولوي، گاندي، تولستوي و داستايوفسکي، همه عمر خود را، بر سر روشنايي و فروزندگي آن چراغ، نهادند. بايد گفت: آيت‌ا... طالقاني هيچگاه جدا از سياست و مبارزه نبود. او سياست را جزء دين و دين را راهنماي سياست، و دخالت در سياست را فريضه ديني و وظيفه انساني خويش مي‌شمرد. وي سياست‌پردازي را مبتني بر دينداري کرد. براي طالقاني دين بيش از آنکه منبع معرفت باشد، منبع حرکت بود. در اخلاق و انديشه آيت‌ا... طالقاني، انسان ماندن و به ميثاق پيامبران وفادار ماندن، به هر بادي نلغزيدن، دين به دنيا نفروختن و هر روز به رنگي در نيامدن، والاترين ارزش آدميان است؛ ارزشي که هيچ چيز ديگري با آن برابري نمي‌کند.