جهان پسا ترامپ

آیت قیصربیگی‪-‬ نگارنده در یادداشتی به نام تله بزرگ در همین روزنامه به تاریخ خرداد ماه سال گذشته، افول آمریکایی‌ها در صحنه‌های بین‌المللی و پایان دوره ترامپیسم را در چنین روزهایی پیش‌بینی کرده بود و اکنون نیز بر این باور است که به همان اندازه که جهان با ظهور چهره‌ای احساسی چون ترامپ با اما و اگرهای فراوان روبه رو شد امروز نیز با این گمانه مواجه است که به راستی دنیای پساترامپ به چه شکلی خواهد بود.
بطورکلی آنچه که در چهار سال گذشته با حضور ترامپ بر جهان گذشت در دو مبحث داخلی و خارجی قابل طرح است. اول اینکه ترامپ با سیاست‌های نژاد پرستانه خود در سیاست داخلی که نمونه آن را در شکل دهی صحنه‌های دلخراشی
چون قتل جورج فلوید شهروند سیاهپوست را رقم زد
تا چهره‌ای بدون روتوش از فهم دموکراسی آمریکایی‌ها را به جهانیان نشان دهد و دوم اینکه آنان در سیاست خارجی با زیرپا گذاشتن قواعد بین‌المللی چون خروج از تعهدات بین المللی و


حمایت از تروریست‌ها در اقصی نقاط عالم و
به ویژه ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی «سردار سرافراز مقاومت و نابودگر داعش در عصر حاضر» چهره‌ای کریه و ناهنجار را در عالم دیپلماسی به نمایش گذاشتند.
در این راستا و در خصوص نتایج و بازخورد سیاست‌های افراطی ترامپ می‌توان به نابسامانی‌های فراوان داخلی آن کشور و نمود و نماد آن در نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری که به حذف ترامپ منتج شد اشاره کرد و ایضا در بعد بین‌المللی نیز شاهد انزوای آمریکایی‌ها به جهت زیرپا گذاشتن تعهدات، معاهدات و قوانین بین‌المللی هستیم.
از این رو می‌توان چنین ادعا کرد که برآیند سیاست‌های افراط گرایانه دوره ترامپیسم در دو بعد داخلی و خارجی برای آمریکایی‌ها گران تمام شد و در آینده نیز همچنان آبستن حوادث بسیاری خواهد گردید که به یقین کار جوبایدن کهنه کار را در ادامه کار بسیار سخت و دشوار خواهد نمود.
اگر چه امروز این گمانه وجود دارد که بایدن ۷۶ساله با کوله باری از تجربه سعی خواهد کرد بدور از مسیری هیجانی که همتای وی در چهار سال گذشته طی کرده بود، گام بردارد اما رای شکننده وی در یک رقابت سخت و نفسگیر احتمالا این اجازه را به وی نخواهد داد.
بر این اساس کار سخت و دشوار بایدن بعنوان رئیس جمهور چهل و ششم آمریکا پیش از آنکه به مولفه‌های خارجی و بین‌المللی بر گردد به شرایط داخلی کشور آمریکا مرتبط است، چراکه امروز با شکل‌گیری دوقطبی بسیار حساس بین دموکرات‌ها و جمهوری خواهان احتمال ایجاد تنش و حتی جنگ داخلی در آن کشور خارج از تصور نیست. مضافا اینکه ترامپ نشان داده است به هیچ قاعده و قانونی پایبند نیست و کما اینکه خود به صراحت اعلام کرده به راحتی از قدرت کنار نخواهد رفت و یحتمل این نگرش خاص نیز هزینه‌های خاص خود را درپی خواهد داشت.
با این حال و به عقیده اغلب تحلیلگران، آمریکایی‌ها در چهار سال گذشته حداقل در دو حوزه سیاست خارجی با نفی و زیر پا گذاشتن تعهدات بین‌المللی چون خروج از توافق اقلیمی پاریس، خروج از برجام وو همچنین سیاست داخلی با اعمال سیاست‌های نژادپرستانه، عدم مدیریت صحیح بیماری کرونا و... ناموفق عمل کرده‌اند که کمترین نتیجه آن را امروز در حذف ترامپ از تکیه زدن دوباره بر صندلی شماره یک کاخ سفید می‌بینیم.
جان کلام آنکه اگرچه برای تحلیل آنچه که بر جهان پساترامپ خواهد گذاشت هنوز زود است اما چنین به نظر می‌رسد که بایدن دموکرات احتمالا مسیری دیگر و غیر از آنچه که ترامپ جمهوری خواه در سیاست داخلی و خارجی انجام داده بود، دنبال خواهد کرد، البته اگر بتواند پس لرزه‌های حدف ترامپ را در داخل کشورش به خوبی مدیریت کند و در سیاست خارجی نیز خراب کاری‌های همتای سابق خویش را جبران و بازسازی نماید.
در این زمینه و همانطور که بایدن در آستانه پیروزی در انتخابات چهل و ششم آمریکا اعلام کرده بود که وقتی دولت ترامپ رسما از توافق آب و هوایی پاریس خارج شد، دقیقا در ۷۷ روز دیگر، دولتش به آن باز خواهد گشت، باید دید که آیا وی در دیگر تصمیمات که منتج به نقض معاهدات بین‌المللی توسط آنها شده بود چون خروج از برجام، بصورت مشابه چنین تغییر موضعی نیز با این شدت و حدت اتخاذ خواهد کرد یا خیر...