دموکرات‌های مهربان! (یادداشت روز)


 
  31 شهریور 1359 وقتی ارتش بعث عراق حمله به خاک ایران را آغاز کرد، برخی «رونالد ریگان» رئیس‌جمهور تازه به قدرت رسیده آمریکا از حزب جمهوری‌خواه را حامی جنون جنگ‌طلبانه «صدام حسین» معرفی می‌کردند. روایتی که اگرچه بخشی از حقیقت بود اما تمام آن نبود. ماه‌ها پیش از او «جیمی کارتر» رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده که با شعار حقوق‌بشر برسرکار آمد و با انقلاب ایران شکست خورد، آتش‌بیار جنگ شده بود. سال 1981 «الکساندر هیگ» وزیر خارجه وقت آمریکا طی گزارشی از سفرش به غرب آسیا نوشت: «رئیس‌جمهور کارتر از طریق ملک فهد به عراقی‌ها برای حمله به ایران چراغ سبز نشان داده بود.» ریگان در تجهیز و تشویق ماشین جنگی صدام مسیری را ادامه می‌داد که کارتر آغاز کرده بود. با این حساب جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در آمریکا به یک اندازه علاقه خود به ایران اسلامی را نشان می‌دادند!
به تعبیر جان پیلجر روزنامه‌نگار استرالیایی حمایت از صدام برای جلوگیری از سرایت «ویروس انقلاب اسلامی ایران» به کشورهای تحت حمایت آمریکا در جهان عرب بود.
12 سال بعد یک دموکرات دیگر به نام «بیل کلینتون» در آمریکا بر سر کار آمد. این بار رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده مسیری را ادامه داد که سلف جمهوری‌خواه خود در غرب آسیا آغاز کرده بود. تحریم‌هایی که دولت بوش پدر علیه عراق آغاز کرده بود در دولت کلینتون آنچنان تشدید شد که سال 1997 مسئول هماهنگی کمک‌های بشردوستانه سازمان ملل در عراق با اعتراض به آن از سمت خود استعفا داد و در استعفانامه‌اش نوشت: «علت استعفای من سیاست کاملا ورشکسته تحریم‌های اقتصادی است. ما داریم جامعه‌ای را تماماً نابود می‌کنیم؛ به همین سادگی. ماهانه پنج هزار کودک می‌میرند. من دیگر حاضر نیستم مسئول انجام برنامه‌ای باشم که نتیجه‌اش چنین ارقامی است.» «دنیس هالیدی» سال بعد پس از بازدید از بیمارستان «المنصور» بغداد گفت: «امروز ما در این بیمارستان مدارک قتل‌هایی را دیده‌ایم که مسئولیتش بر دوش دولت‌های عضو شورای امنیت سازمان ملل و به ویژه «بیل کلینتون» و «تونی بلر» است. آنها باید اینجا می‌بودند و معنی اثرات ادامه تحریم اقتصادی‌شان را به چشم خود می‌دیدند.» «هانس فون اسپونک» جانشین هالیدی نیز اندکی بعد به همان علت استعفا داد و در توصیف اوضاع عراق گفت: «من در گذشته نمی‌خواستم واژه نسل‌کشی را به‌کار ببرم، اما حالا می‌بینم که این واژه اجتناب ناپذیر است.» کمیته تحریم سازمان ملل که تحت نفوذ آمریکا و انگلستان قرار داشت بسیاری از داروها و حتی تجهیزات اولیه مورد نیاز مردم عراق را به بهانه «استفاده دوگانه تسلیحاتی» تحریم کرده بود. مواردی مانند اکسید نیتروس(دارویی برای توقف خونریزی پس از زایمان)، آسپیرین، آنتی‌بیوتیک‌ها، ماشین‌های تجزیه پلاکت خون(برای بیماران سرطانی)، داروهای شیمی‌درمانی، مواد ضدعفونی‌کننده مانند کلر، حتی گرانیت مورد استفاده در مداد و بعضا چرخ‌دستی نیز شامل این تحریم‌ها می‌شد. کار به جایی رسید که برخی اعضای شورای امنیت نظیر فرانسه نیز به این تحریم‌ها اعتراض کردند اما نمایندگان آمریکا و انگلستان با اعمال حق وتو عملاً مانع بهبودی هر چند کوچک اوضاع می‌شدند. سال 1999 یکی از کارکنان ارشد دولت کلینتون به روزنامه «واشنگتن‌پست» گفت: «هر قدر که بیشتر بتوانیم در شورای امنیت بازی درآوریم و همه چیز را در حالت سکون نگه داریم، بهتر خواهد بود.» همان سال هفت نفر از اعضای کنگره آمریکا طی نامه‌ای به رئیس‌جمهور این کشور تحریم‌ها علیه عراق را «کودک‌کشی با پوشش راهکار سیاسی» خواندند و از کلینتون خواستند به این روند خاتمه دهد. دولت دموکرات آمریکا اما قبلا جواب آنها را داده بود وقتی سال 1996 «مادلین آلبرایت» سفیر وقت آمریکا در سازمان ملل به مجری تلویزیون CBS که از او پرسید


«نیم میلیون کودک در نتیجه تحریم‌های عراق جان باخته‌اند، آیا لازم بود چنین بهایی پرداخت شود؟» پاسخ داد: «ما فکر می‌کنیم این ارزش را داشته است.» دولت جمهوری‌خواه بعدی یعنی جورج بوش پسر با حمله به عراق و ‌اشغال آن کار نیمه تمام کلینتون را به اتمام رساند.
8 سال بعد «باراک اوباما» یکی دیگر از نامزدهای حزب دموکرات آمریکا در این کشور به ریاست‌جمهوری رسید. اوباما با همان مهربانی همیشگی دموکرات‌های آمریکایی گام در مسیری گذاشت که سلف جمهوری‌خواه‌اش طراحی کرده بود. آبان 1387 «محمدجواد ظریف» سفیر سابق ایران در سازمان ملل با ‌اشاره به اقدامات دولت بوش در برگزاری کارگا‌ه‌های نافرمانی مدنی برای گروه‌های ایرانی در خارج از کشور گفت: «واشنگتن در حال توطئه برای ایجاد اختلاف میان ایرانیان است تا دولت تهران را سرنگون کند... انقلاب مخملی در ایران را نباید نگرانی بی‌اساس دانست.» کمتر از 7 ماه بعد اقدامات دولت بوش در دوره اوباما و پس از انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1388 ایران به ثمر نشست. تنها یک هفته از انتخابات ایران گذشته بود که رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده در گفت‌وگو با تلویزیون CBS پشتیبانی آمریکا از آشوبگران را اعلام کرد و گفت در کنار آنها ایستاده است. اوباما 29 بهمن همان سال نیز در حالی که آشوب‌های خیابانی به روزهای پایانی خود رسیده بود به خبرگزاری فرانسه گفت: «ایرانی‌ها باید شجاعت لازم برای آزادی بیان را داشته باشند و به اعتراضات خود ادامه دهند.» یک سال بعد در 3 آبان 1390 «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه وقت آمریکا با صراحت بیشتری درباره آن روز‌ها به تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی گفت: «دولت آمریکا از بیرون ایران هر حمایتی از دستش بر می‌آمد از معترضان کرد، از جمله از سایت توییتر خواست که اعمال تغییرات خود را مدتی به تعویق بیندازد.» او پیش از این نیز در اوج آشوب‌های تهران، 19 مرداد 1388 در گفت‌وگو با CNN راهبرد دولت دموکرات آمریکا در حمایت از آشوب‌طلبان را توضیح داده بود: «ما پشت پرده کار می‌کردیم‏. ما کارهای زیادی می‌کردیم تا بدون اینکه سر راه واقع شویم، واقعاً به معترضان قدرت ببخشیم، ما به حمایت لفظی و پشتیبانی از مخالفان ادامه می‌دهیم‏.» کلینتون 28 سپتامبر 2012 نیز به عنوان وزیر خارجه آمریکا با صدور بیانیه‌ای گروهک آدمکش مجاهدین خلق(منافقین) و حامیانش را از فهرست سازمان‌های تروریستی ایالات متحده خارج کرد. اما این تنها مسیری نبود که دولت جمهوری‌خواه بوش پیش پای دولت دموکرات اوباما گذاشته بود. 22 می‌2007 «ای‌بی‌سی نیوز» از دستور بوش برای اجرای یک «عملیات مخفیانه» خبر داد و نوشت:
«این طرح شامل تخریب اقتصاد ایران با دستکاری نرخ ارز و معاملات مالی بین‌المللی است.» «بروس ریدل» افسر بازنشسته CIA در امور ایران و منطقه غرب آسیا در این زمینه به ای‌بی‌سی نیوز گفته بود: «فشار اقتصادی بر ایران می‌تواند مؤثرترین ابزار در دست CIA باشد. به خصوص پیگیری حساب‌های مورد استفاده برای تأمین بودجه برنامه هسته‌ای و معاملات سپاه پاسداران.» این طرح در دوران اوباما با جدیت دنبال شد. رئیس‌جمهور دموکرات ایالات متحده دست کم 9 «فرمان اجرایی» برای تحریم ایران صادر و پای 5 قانون تحریمی تصویب شده کنگره را نیز امضا کرد. این آمار در دولت جمهوری‌خواه بوش تنها شامل یک دستور اجرایی و تصویب 3 قانون تحریمی می‌شد. «قانون جامع تحريم‌ها، مسئوليت‌پذيري و محروميت»(CISSADA) اصلي‌ترين و پايه‌اي‌ترين قانون تحريمي ايران بود که 24 ژوئن سال 2010 در سناي آمريكا به تصويب رسيد و اول جولاي همان سال با امضاي اوباما رسمیت پيدا كرد. قانونی که در آن بارها به آشوب‌های سال 88 ‌اشاره شده و در مقدمه‌اش خواستار تخصیص بودجه اضافی برای حمایت از عوامل آن شده بود. با این حساب می‌توان باراک اوباما را «آقای تحریم‌ها» لقب داد.
حالا 4 سال پس از «آقای تحریم‌ها»، معاون او به عنوان نامزد حزب دموکرات برای ریاست‌جمهوری آمریکا معرفی و پس از انتخاباتی بحث‌برانگیز از سوی رسانه‌ها پیروز انتخابات اعلام شده است. «جو بایدن» نیز به اندازه همه دموکرات‌های دیگر آمریکا مهربان است. او سیاست «فشار حداکثری» دونالد ترامپ را به نفع ایران خواند و در مقاله‌ای برای CNN نوشت: «راه هوشمندانه و حساب شده دیگری نیز برای سخت‌گیری علیه ایران وجود دارد.» بایدن مقاله‌اش را با این جملات به پایان رساند: «با استفاده از توافق کمک‌های امنیتی آمریکا و اسرائیل که در زمان معاونت ریاست‌جمهوری من امضا شد، آمریکا از نزدیک با اسرائیل همکاری خواهد داشت تا اطمینان حاصل کند که تل‌آویو می‌تواند از خودش در برابر ایران و بازیگران نیابتی آن دفاع کند. ما همچنین به استفاده از تحریم‌های هدفمند علیه نقض حقوق‌بشر در ایران، حمایت این کشور از تروریسم و برنامه موشک‌‌های بالستیک ادامه خواهیم داد. اگر ایران تقابل را انتخاب کند، من آماده هستم تا از منافع حیاتی و نیروهای‌مان دفاع کنم.» ماجرای مهربانی بایدن با ایران تازه شروع شده است. مسلما این مقاله را می‌توان چند سال دیگر با جزئیاتی جدید به‌روز کرد اما اصلا دوست نداریم آن روز علاوه‌بر فناوری هسته‌ای، ظرفیت‌های دیگر کشور را هم معلق و تحریم‌ها را پابرجا ببینیم و همچنان مجبور باشیم برای عده‌ای از سابقه دموکرات‌های مهربان بگوییم.
سید محمدعماد اعرابی