چهار سال پیش، این روزها!

آغاز دي‌ماه 1395 را به ياد آوريد، کشور از يک طرف درگير بدعهدترين دولت جهان در بين‌المللي‌ترين توافق معاصر، يعني برجام بود و از طرف ديگر، خود را براي انتخابات رياست‌جمهوري آماده مي‌کرد. در نهادهاي انتصابي، دوره پنج‌ساله مجمع تشخيص مصلحت نظام در حال تمام شدن بود و رئيس بي‌نظيرش که در تاريخ انقلاب اسلامي هميشه وزنه تعادل سياسي و همزمان آماج شديدترين تهمت‌ها و حتي قبيح‌ترين توهين‌ها يک جناح و مامن جناح ديگر بود، در نخستين روزهاي دي‌ماه به استان بوشهر و جزيره خارک رفته بود تا با سازنده‌ترين رفتار سياسي يادآوري نمايد که آمايش سرزميني فقط سياست‌هاي کلي روي کاغذ نيست و مسئولان عالي در هر منصبي بايد از مرکزنشيني برخيزند و به همه جاي ايران بروند و ايران را براي همه ايرانيان بخواهند. در همان ايام که دلسوزان واقعي مملکت و دلواپسان ظاهري، نگران دوره جديد مجمع تشخيص مصلحت نظام بودند، آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني، از مذاکرات خويش با رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدارهاي دونفره مي‌گفت که سياست‌هاي کلي نظام و چرايي و چگونگي نظارت بر حسن اجراي آن سياست‌ها، نياز به بازبيني و بررسي مجدد و منطبق با نيازهاي روز جامعه دارند. آيت‌ا... هاشمي که در طول عمر انقلاب اسلامي عالي‌ترين مسئوليت‌هاي انتخابي و انتصابي را در کارنامه سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و حتي نظامي داشت، در هر برنامه دي‌ماه، وقتي با اين سوال - نقل به مضمون- مواجه مي‌شد که «آينده مجمع تشخيص مصلحت نظام چه مي‌شود؟»، بر يک نکته تاکيد مي‌کردند که نهادهاي قانوني که وابسته به اشخاص نيستند، الحمدا... انقلاب اسلامي به راهش ادامه مي‌دهد، هرچند بعضي از مسئولان به هر دليلي نباشند. نمي‌خواهيم اين جمله آيت‌ا... را به چالش بکشيم که نه، چنين نيست، اما حقيقت اين است که بعضي از شخصيت‌ها چنان نقشي در جامعه دارند که بزرگان ديني ما قرن‌ها پيش نبود آنان را « ثلمه» مي‌خواندند، آن هم با يک جمله تاکيدي که «لا يسدّ ها شئي». نمي‌خواهم درباره بزرگواراني که بعد از آيت‌ا... هاشمي‌رفسنجاني در مجمع تشخيص مصلحت نظام مسئوليت داشتند، جمله‌اي بگويم، اما يک حقيقت را مي‌گويم و داوري‌اش را به افکار عمومي مي‌سپارم که مجمع تشخيص مصلحت نظام را در همين پنج سال اخير، يعني از ابتداي سال 1395 تا الان در دي‌ماه 1399 با هم مقايسه کنيد و عملکردش را با اخبارش در رسانه‌ها به داوري بنشينيد. اصلا از اين نهاد قانوني هم بالاتر برويد و بدون حب و بغض اوضاع کشور زمان حيات آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني و بعد از ايشان را به ياد آوريد که چگونه هر جمله ايشان، قلم به دست تحليلگران مي‌داد و چه يادداشت‌ها و مقاله‌هايي که نمي‌نوشتند! واقعا چهار سال پيش اين روزها، ايران کدام شخصيت را داشت که هر مسئول خارجي وقتي به ايران مي‌آمد، تقاضاي ديدار با ايشان خواسته ثابتشان بود؟ واقعا آيت‌ا... هاشمي رفسنجاني چه روح بلندي داشتند که هرچه بيشتر به بهانه نقد، تخريب مي‌شد، عزيزتر مي‌شد؟ مخالفانش حق داشتند که در مواجهه سياسي با ايشان به استيصال برسند که هر اقدام حتي ناجوانمردانه و غيراخلاقي را انجام مي‌دادند، ققنوس محبوبيت هاشمي‌رفسنجاني شاداب‌تر و عميق‌تر از گذشته، از خاکستر تخريب برمي‌خاست و چنان در آسمان ايران و جهان تشيع و نظام بين‌الملل پرواز مي‌کرد که وقتي آن خبر در غمناک‌ترين عصر يکشنبه 19 دي ماه 95 گوشي به گوشي دست به دست شد، ابتدا جامعه را به شوک فروبرد و دو شب، حسينيه جماران مراسم وداع با عزيز ملت و فرمانده شهداي 8 سال دفاع مقدس را شاهد و بود سرانجام 21 ديماه باران اشک مردمي چون سيل در خيابان‌هاي تهران جاري شد و او را با دستان مردمي به جايگاهي بردند که هروقت از او مي‌پرسيدند: با اين همه تهمت و توهين، چه مي‌کني؟، با لبخني هميشگي، اين مصراع را مي‌خواند که: سر خم مي سلامت شکند اگر سبويي.