خودكشی نوجوانان چرا؟

از پديده‌هاي نامطلوب و مشمئزكننده‌اي كه در جامعه ما رو به افزايش است، خودكشي در ميان نوجوانان است كه عمدتا، به خاطر فقر و نابرابري‌هاي اقتصادي است. براساس آمار رسمي در نيمسال دوم 99، پانزده نفر در ميان نوجوانان در سنين 14تا 15ساله دست به خودكشي زدند. بي‌شك اين پديده از هر منكري پليدتر و خوفناك‌تر و زيان‌هاي روحي و رواني آن براي جامعه بيشتر است. مي‌دانيم در اسلام و حقوق ‌بين‌الملل بدترين چيزي كه متصور است ريختن يا ريخته شدن خون انسان است، به‌نحوي‌كه كشتن يك انسان معادل كشتن همه انسان‌ها تلقي گشته است. (قرآن، مائده / 32) اسلام حقوق انسان را از دوران جنيني تا كنار گور محترم شمرده و حفظ حق حيات كرامت آدمي و حفظ ساير حقوق وظيفه همه آدميان است. در ادبيات و اسناد امروز، پاره‌اي از اين حقوق به عهده دولت‌ها گذاشته شده و اين دولت‌ها هستند كه بايد دربرابر حقوق شهروندان پاسخگو باشند، به‌ويژه درمقابل هر قتلي كه اتفاق مي‌افتد. شايد مسبب يا زمينه يك قتل مهم‌تر از مباشر قتل و قاتل تلقي شود؛ چرا كه، شناسايي زمينه‌هاي جرم از جرم جلوتر است. سازمان ملل متحد دهه نخست قرن حاضر يعني 2001 تا 2010 را دهه بين‌المللي ترويج فرهنگ صلح و عدم خشونت براي كودكان جهان اعلام كرده است. در دستيابي به حقوق كودكان دو هدف بس مهم دنبال گشته است؛ نخست اينكه تا اين سال همه كودكان اعم از دختر و پسر قادر باشند آموزش ابتدايي ببينند و دوم مرگ‌ومير كودكان كمتر از پنج سال كاهش يابد. كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي در اين تلاش سهيم و عضو گشته‌اند. جالب اينكه مطابق بند اول ماده 32 پيمان‌نامه، دولت‌هاي عضو، حق كودك را براي برخورداري از حمايت در برابر بهره‌كشي اقتصادي و انجام هر گونه كاري كه ممكن است خللي در تحصيل كودك ايجاد كند يا به سلامتي يا رشد جسمي، روحي، اخلاقي و پيشرفت اجتماعي او آسيب رساند، به رسميت مي‌شناسد. از چيزهايي كه در كشور ما به آن كم‌توجهي مي‌شود و براي مردم حساسيت بالايي ندارد، حقوق كودكان به‌ويژه كودكان كار است. خانواده‌هاي زيادي به‌خاطر فقر يا درماندگي سرپرست خانواده، كودكان خود را از تحصيل محروم داشته و به بازار كار روانه داشته‌اند و خسارت‌هاي جبران‌ناپذيري بر جسم و روح كودكان وارد مي‌سازند. با كمال تاسف برخي كارفرمايان بي‌رحم كه تنها به سود و درآمد خود مي‌انديشند، كودكان كار را با كمال بي‌رحمي به بيگاري مي‌كشند و نظارت درستي در اين راستا وجود ندارد. سال تحصيلي جاري به خاطر اينكه كلاس‌ها مجازي شد و خيلي از خانواده به خاطر فقدان مالي نتوانستند امكانات لازم را براي آموزش كودكان تهيه کنند، ناچار كودكان خود را روانه بازار كار كردند و كودكان به خاطر فشار روحي و محروميت از تحصيل، بعضا، مرگ را بر زندگي ترجيح دادند و دست به خودكشي زدند. كمتر خانواده‌اي قادر است موبايل دست‌كم ده ميليون تومان يا لپ‌تاپ دست‌كم بيست يا سي ميليون تومان براي فرزند خود تهيه كند تا آموزش ببيند. پرسش مهم اين است كه پاسخگوي اين آسيب‌ها چه كس يا چه كساني هستند؟ تعليم و تربيت از جمله حقوقي است كه انسان در تمامي مراحل زندگي از بدو تولد تا مرگ بدان نيازمند است. فراهم كردن زمينه تعليم و تعلم بر عهده چه كس يا كدام نهاد است؟ خوشبختانه قانون اساسي عهده‌دار اين امر مهم را مشخص كرده است. اصل سي قانون اساسي در مورد آموزش و پرورش مي‌گويد: «دولت موظف است وسايل آموزش و پرورش رايگان را براي همه ملت تا پايان دوره متوسطه فراهم سازد».
ادامه صفحه2