مولفه‌های تاثیرگذار در مشارکت انتخابات

واقعيت اين است که بحث مشارکت در انتخابات، مساله جدي و اساسي است. به‌خصوص با توجه به تجربه‌اي که از انتخابات مجلس 98 داريم و حداقل مشارکت در تاريخ جمهوري اسلامي در اين سال رقم خورد و آن هم مشارکتي که در انتخابات مجلس بود و همگان مي‌دانيم که متغيرهاي قومي، قبيله‌اي، طايفه‌اي و محلي در اين انتخابات تاثيرگذارند ولي با وجود تمام اين متغيرها، شاهد کمترين مشارکت بوديم که البته دلايل متعددي را مي‌توان براي اين عدم مشارکت ذکر کرد: از مسائل و مشکلات معيشتي مردم گرفته تا عدم تحقق وعده‌هايي که مردم منتظر تحقق يافتنش بودند تا مساله ردصلاحيت گسترده يک طيف سياسي و اينکه مردم احساس کردند کانديداهاي موردنظرشان در انتخابات حضور ندارد و نمي‌توانند انتخاب کنند. در کل مي‌توان گفت از قبل يک طيف کاملا حذف شده بود و درمجموع انتخابات حالت رقابتي نداشت. درحقيقت هيچ يک از متغيرهاي موردنياز براي مشارکت وجود نداشت و به همين دليل مشارکت به حداقل تقليل پيدا کرد. اکنون براي انتخابات رياست‌جمهوري هم دغدغه‌هايي بر همين مبنا وجود دارد: مسائل و مشکلات اقتصادي همچنان نسبت به سال 98 بيشتر و گسترده‌تر شده‌اند. در زمان انتخابات مجلس 98 قيمت دلار زير 14 هزار تومان بود و الان به بالاي 24هزار تومان رسيده و به همين دليل هم قدرت خريد مردم به نصف تقليل پيدا کرده. هرچقدر ارزش پول ملي پايين آيد، قدرت خريد مردم پايين آمده و فشار اقتصادي مضاعفي متوجه آنها مي‌شود. مردم همچنان مسائل و مشکلات معيشت را پيش روي خود دارند و از طرف ديگر وعده‌هاي تحقق‌نيافته هم سر جاي خود باقي است. نهايتا در ارتباط با مساله حضور حداکثري و اينکه انتخابات رقابتي باشد، ابهامات نسبتا زيادي هست. بنابراين متغيرهايي که باعث کاهش مشارکت مردم در سال 98 شدند، همچنان موجودند. اما يک اميدواري خاصي نسبت به آينده ايجاد شده که در رابطه با بازگشت به برجام و احياي برجام است. برجامي که همگان به خوبي مي‌دانيم مساله معيشت مردم است. برجام براي ملت ايران، صرفا يک توافق بين قدرت‌هاي خاص جهاني نيست بلکه مساله معيشت، نان و اقتصادشان است. در کل با اميدواري‌هايي که براي احياي برجام به‌وجود آمده، انتظار مي‌رود تحولاتي در جهت مثبت در ارتباط با انتخابات سال آينده نيز اتفاق بيفتد و مشارکت تا حدودي افزايش پيدا کند. البته اين مستلزم احياي برجام در فاصله باقي‌مانده تا زمان برگزاري انتخابات 1400 است. اگر برجام زودتر احيا نشود، قطعا اميد مردم هم احيا نخواهد شد. اگر برجام زودتر احيا شود و مردم اثر اقتصادي آن را ببينند و شاهد افزايش قدرت خريد و قدرت گرفتن پول ملي باشند، اميدواري‌ها بيشتر مي‌شود. در اين صورت مي‌توان اميدوار بود متغيرهايي که باعث کاهش مشارکت در سال 98 شدند به نوعي در جهت عکس يعني مشارکت مردم تغيير پيدا کنند. بنابراين بهبود وضعيت اقتصادي از ناحيه احياي برجام از جمله متغيرهاي است که بايد مورد توجه قرار بگيرد. همچنين بحث اعتماد مردم به خاطر وعده‌هاي داده شده و تحقق نيافته نيز مطرح است که بايد به نوعي اعتمادي را که از دست دادند دوباره به دست آورند. امري که در گروي توجه مسئولان مربوطه به اين موضوع و همچنين نحوه رويکرد جريان‌هاي سياسي است که بايد به تبيين مسائل و مشکلاتي که پيش روي خود در جهت عدم تحقق برنامه‌ها داشتند، بپردازند و گفت‌وگوي صادقانه‌اي با مردم را شکل دهند تا به‌نحوي قانع شوند. مردم بايد به اين نتيجه برسند که حضورشان در انتخابات تعيين‌کننده و موثر است و در غيراين‌صورت اميد چنداني براي حضور در پاي صندوق نخواهد بود. جريان‌هاي سياسي بايد دلايل خلف وعده‌هايي که صورت گرفته را روشن کنند و اعتماد ازدست‌رفته را مجددا برگردانند. متغير ديگر، انتخابات رقابتي باوجود جريان‌هاي سياسي است و اگر اين اتفاقات بيفتد، اميد مشارکت مردمي در انتخابات سال آينده مي‌رود. درحقيقت مشارکت مردمي در انتخابات 1400 به تحقق احياي برجام، بهبود وضعيت اقتصادي از ناحيه احياي برجام، اقناع افکار عمومي درمورد دلايل عدم تحقق وعده‌ها و همينطور وجود رقابت جدي در ميدان انتخابات است.