یک بام و دو هوای طرح شفافیت

اين تصور که اطلاع مردم از تصميمات و آرا مي‌تواند نقطه‌اي منفي باشد، تغيير کرده است. در دنيا سازمان شيشه‌اي معروف است و همه اقدامات مقابل ديد مردم انجام مي‌شود. شرکت‌ها و سازمان‌هاي شفاف، اخبار و اطلاعات خود را منتشر کرده و مي‌گويند سازمان ما شيشه‌اي است. در ايران قانون آزادي انتشار اطلاعات را داريم که مصوب مجلس است اما بخش محدودي از اين قانون اجرايي شده است. رئيس محترم قوه‌قضائيه اخيرا اعلام کرده‌اند که مي‌خواهيم آراي محاکم را منتشر کنيم يا شوراي نگهبان مدتي است که با انتخاب سخنگو تصميم گرفت آراي خود در مسائل مختلف را مشخص کند. شوراي شهر نيز شفافيت را در دستورکار قرار داده است اما در قانون داريم که راي دادن به اشخاص بايد مخفي باشد. در مواردي مي‌توان از شفافيت صرف‌نظر کرد اما اينکه در موضوعي مانند برجام چه کسي راي داده و چه کسي راي نداده است، يک سال زودتر يا ديرتر منتشر مي‌شود. در شرايط فعلي و با امکاناتي که در اين روزها وجود دارد، خصوصا الکترونيکي شدن اخذ راي، نمي‌‌توان تصور کرد که آرا براي طولاني‌مدت مخفي بماند. به‌نظر مي‌آيد ذائقه دنيا و فضاي اطلاع‌رساني و رسانه تغيير کرده است. نمايندگان مجلس دير يا زود اين طرح را خواهند پذيرفت. اگر امروز اصولگراياني که در مجلس حضور دارند، تن به شفافيت مي‌دادند، شايد مي‌توانستند به عنوان سندي از تغيير و تحول و تغيير رويکرد خود از آن استفاده کنند، زيرا اين جريان معمولا سعي مي‌کنند که تصميمات خود را پشت در‌هاي بسته اتخاذ کرده و با رسانه و مطبوعات نسبت چنداني ندارند. با اين حال باز هم از عهده آن برنيامده‌اند و مشخص شد که هنوز مجلس فعلي آمادگي ندارد تا شفافيت را جاري کند. نمي‌دانيم چه زماني تحت فشار افکار عمومي شفافيت آرا را خواهند پذيرفت اما اين موضوع الزام و بايد است. مزاياي شفافيت براي کشور بهتر است و جامعه احساس همدلي با مجلس مي‌کند. با اطلاع از صورتجلسات، علاقه‌مندان نيز مي‌توانند در موارد خاص بيايند، سخن مجلس را بشنوند و ببينند چه کساني راي داده‌اند. گاهي اوقات ملاحظاتي انجام مي‌شود و فرد يا کميسيون خاصي که طراح يک طرح بوده است، گرايش‌هاي منطقه‌اي را لحاظ مي‌کند. بعضي‌ها فکر مي‌کنند که اگر راي‌ها مخفي باشد، نمايندگان آزادي عمل بهتري دارند. آن آزادي عمل بيشتر در گرايشات فردي، شخصي و صنفي جريان دارد. اگر آرا نمايندگان منتشر شود، افکار عمومي آنها را به سمت نگاه به منافع ملي و مصالح کشوري سوق خواهد داد و از امتيازگيري‌ها و چانه‌زني‌ها فاصله گرفته مي‌شود. استيضاح‌هاي ما مانند آب خوردن امضا مي‌شوند و امضاها مانند الکل محو مي‌شود. در صورت وجود شفافيت، اين مشکلات کمتر خواهد شد.