سفر پرسش برانگيز آقاي وزير به قم

محمدرضا اسماعیلی مقدم نماینده مردم قم در مجلس ششم هفته گذشته آقای یوسف نوری، وزیر آموزش وپرورش به قم آمد تا به دیدار مراجع عظام تقلید برود، در این رابطه بسیاری از معلمان و کارکنان آموزش و پرورش از خود می‌پرسند؛1-ایشان چرا بدون اطلاع و همراهی بالاترین مقام سازمانی تعلیم و تربیت قم به دیدار مراجع رفتند، این از نظر شئونات اداری و تشکیلاتی چه معنایی را القاء می کند. چه کسانی برنامه سفر ایشان را تنظیم کردند. آیا کسانی و به دلایل خاصی و خارج از دایره آموزش و پرورش برای ایشان خط حرکت را ترسیم کردند. 2-آیا ایشان برای بیان تصمیم خود جهت استخدام چندین هزار روحانی در آموزش و پرورش و دریافت جایزه ماندگاری خویش در این سمت آمده بود، در حالی که هنوز بسیاری از عزیزان ما پس از سالیان دراز منتظر استخدام هستند وحق مسلم معلمان در اجرائی شدن مصوبه رتبه‌بندی را در محاق برده‌اند. بسیاری از مناطق کشور از داشتن کلاس درس محرومند و نیازهای اقتصادی بسیار دیگر. 3-آیا ایشان برای تکمیل بندهای خاصی از رزومه خویش به انضمام راهپیمائی اربعین و بیان اینکه همه دانش آموزان ما باید امام خمینی و قاسم سلیمانی بشوند در واقع بالا بردن افاضات برای رساندن دُز کافی مذهبی بودن بکار می‌رود (ایشان که به‌اندازه کافی پست‌های متعدد برای ارائه داشته‌اند البته به جز حضور کافی در کلاس و تدریس مستمر که اصل زیربنائی آموزش و پرورش است). 4-این دیدار با مراجع عظام در کجای کار اجرائی و خدمات کارشناسی و بیان ارادت و خلوص مذهبی و درجه علیای مکتبی و... جا می‌گیرد، مگر مراجع چیزی غیر ازاجرای قانون اساسی می‌خواهند. وزیر با بیان اینکه همه دانش آموزان امام خمینی(ره) و حاج قاسم سلیمانی می شوند، ظاهرش خیلی مذهبی- انقلابی است اما متخصصان و کارشناسان مورد نیازرا برای اداره کشور مثل پزشکان، مهندسین، سیاسیون، صنعتگران، جامعه شناسان، اقتصاددانان را از کجا تامین کنیم، از خارج وارد کنیم؟5-آقای وزیر در رزومه شما موارد زیادی از کارهای علمی و تکنولوژیک وجود دارد، علم مقوله جدائی از ایدئولوژی است. به تعبیر استاد شهید مطهری علم و ایمان دو بال انسان هستند، در دو حیطه متفاوت، علم ابزارساز است و ایمان محرک گرایش و حرکت درون انسان، ما علم غربی و یا علم اسلامی نداریم، البته علم در اختیار مسلمان وارسته با ایمان و با اخلاق داریم (چاقو در دست مومن) و چاقو در دست انسان بی اخلاق، در کجای مکتب اسلام گفته شده و آموزش و یاد گیری علم محدوده مکانی، زمانی،جغرافیایی و غیره دارد که گرفتن آن در غرب منع داشته باشد. یک مشکل اصلی شما عرق نریختن در کلاس- رابطه مستمر با معلمان و دانش آموزان - گچ نخوردن- در سنین میانه به بالا فقط با حقوق معملی سر کردن و... است. در رزومه شما کارهای مدیریتی اقتصادی وجود دارد. معتقدم اگر در این امر صاحب‌نظر و با تجربه هستید، اولا برای آموزش و پرورش روش‌های جذب سهام تعریف واجرا کنید. ثانیا برعکس آن صندوق ذخیره فرهنگیان که اندک سرمایه معلمان را به باد فنا داد برای دارائی‌های اندک معلمان، مکان امن و رشد مناسب درست کنید و برای کارهای دیگر از اساتید علمی برجسته و نخبه حتی اگر با خط فکری شما سازگار نباشند، استفاده نمایید. در غیر این‌صورت زمینه رشد معلمان مخالف و گریز دانش آموزان از دین، رویارویی نخبگان جامعه و ناامیدی بیشتر اولیاء دانش آموزان و مردم ایجاد خواهد شد. مطمئن باشید حتی پاسخگوی مجلس کنونی هم که به شما رای داده، نخواهید بود. جناب وزیر این شجاعت را از شما توقع نداشتیم که در قم با منتخب معلمان دیدار کنید یا با انجمن اسلامی معلمان گفت‌وگو کنید. به هر حال اینجا قم است و مقر دولت پنهان، لااقل با نماینده صنفی معلمان که بخش اعظم اقشاراین صنف را اعم از ابتدایی، دبیرستان و غیره شامل می‌شد و از اصولگرا، اصلاح‌طلب و فراجناحی هم تشکیل شده است دیدار و حرف‌های آنها را می‌شنیدید، تا آثار ناهنجاری‌های حاصل از فقر و تنش‌های روانی را که با خود به کلاس درس می آورد، حس می‌کردید و حالت استیصال معلم با آبرو و دلسوزی که آچمز شده را تجسم می‌کردید. 6- بی‌انصافی است که به جای انجام وظایف تعریف شده در حوزه وزارت برای خشنودی به دنبال حوزه فقاهت و ماموریت ایدئولوژیک برای هماهنگ کردن این بخش نظام با کل نظامی که خط سیاسی شما ترسیم کرده باشید. 7- هر کشوری در جهان جهش داشته، در سیستم تعلیم و تربیت تحول اساسی ایجاد کرده، یعنی به معلمانش و برنامه آموزشی و تربیتی‌اش توجه ویژه داشته، هم از نظر شأن و ارزش اجتماعی و هم از نظر مالی، در اکثریت کشورها بالاترین توجه به حقوق مادی و معنوی معلمان است. رتبه بندی جز حقوق مسلم معلمان است و باید در صدر اولویت‌های وزیر آموزش و پرورش باشد. نحوه ایستادگی ومطالبه‌گری او از سیستم و دولت نشانه ارزش‌گذاری‌اش به معلم است یعنی هم درک می‌کند وهم مایه می‌گذارد. اگر چنین کردید آنگاه می‌توانید بگویید درد معلم را فهمیدید برای او ازش قائلی و در آن صورت در دل معلم جای می گیری.