عبرتی که از خصوصی‌سازی باشگاه‌ها نمی‌گیریم

خبر کوتاه بود و تلخ؛ تراکتورسازی و ماشین‌سازی به شرکت ملی مس ایران واگذار شدند. بازگشت به عقبی دوباره برای فوتبال ایران، اتفاقی که پیش‌بینی‌اش چندان سخت نبود و از بحران مدیریتی شدید این دو باشگاه می‌شد آن را حدس زد. اینکه دو باشگاه ریشه‌دار دوباره به مجموعه‌ای دولتی واگذار شده‌اند، شکست پروژه خصوصی‌سازی در فوتبال ما را تأیید می‌کند. تراکتور و ماشین‌سازی از زمانی که به زنوزی فروخته شدند با چالش‌ها و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کردند و در نهایت هم در غیاب مالک متمول امتیاز هر دو باشگاه به شرکت مس واگذار شد تا یک‌بار دیگر مشخص شود در فوتبال ایران واگذاری، یعنی کشک! بی‌نتیجه بودن خصوصی‌سازی در فوتبال ما دلایل زیادی دارد؛ سوءمدیریت، تصمیمات اشتباه، مهیا نبودن زیرساخت‌ها و بسته بودن دست باشگاه‌ها برای درآمدزایی، اصلی‌ترین فاکتور‌هایی هستند که حتی تیم‌های پرطرفدار خصوصی نیز عاقبت به‌خیر نشوند. آن زمان که تراکتور رسماً واگذار شد، خیلی‌ها تصور می‌کردند با داشتن یک مالک ثروتمند عاقبت خوشی در انتظار این تیم خواهد بود، در حالی که گذشت زمان عکس این ماجرا را نشان داد. اگر آبراموویچ با ثروت هنگفتش چلسی را به اوج رساند در عوض از راه‌های زیادی به درآمدزایی رسید و بازگشت سرمایه را تجربه کرد. قطعاً زنوزی نیز بعد از ریخت‌وپاش‌های میلیاردی و کسب شهرت، ترجیح داد پولش را در جایی غیر از فوتبال خرج کند. واگذاری‌های بی‌حساب و کتاب البته مسبوق به سابقه است و در گذشته تیم‌های ملوان و راه آهن نیز طعم تلخ خصوصی‌سازی بدون فکر و برنامه را چشیده‌اند. قاعدتاً اگر قرار باشد همه تیم‌های دولتی اینگونه واگذار شوند، همان دولتی بمانند ضرر و خطرش کمتر خواهد بود. باید فکری به حال این اوضاع شود، به اندازه کافی سرخابی‌ها و تیم‌های صنعتی از پول بیت‌المال ارتزاق می‌کنند و حالا تراکتور و ماشین‌سازی هم از این پس سر این سفر خواهند نشست. در فوتبال حرفه‌ای همه دنبال خصوصی شدن درآمدزایی هستند، ولی ما همچنان فوتبال را دولتی اداره می‌کنیم و ادعای حرفه‌ای شدن هم داریم.