تداوم انقلاب در گروی حضور مردم (یادداشت روز)

  1- «سیاست علی(ع) چرا انعطاف نمی‌پذیرفت؟ هدفش که مقدس بود، در اینکه شکی نیست. پیشنهاد «ابن‌عباس»‌ها مگر چه بود؟ پیشنهاد
«مغیره بن‌شعبه»ها چه بود؟ همین مغیره بن شعبه ملعون که بعدها جزو اصحاب معاویه و از دشمنان علی(ع) شد، در اول خلافت امیرالمومنین(ع) آمد و با امام صحبت کرد و سیاستمدارانه پیشنهاداتی به امام کرد: اول پیشنهاد کرد که به‌عقیده من شما فعلا در مورد معاویه یک کلمه حرف نزنید. او را تثبیت کنید یعنی او را مانند همه افراد دیگر که لایق حکومت هستند‌، فعلا تثبیت کنید و بگذارید خیالش راحت شود و همین که اوضاع برقرار شد‌، یک‌مرتبه برکنارش کنید.
امام فرمود: من چنین کاری نمی‌کنم برای اینکه اگر بخواهم معاویه را ولو برای مدت موقت، تثبیت بکنم، معنایش اینست که من معاویه را - ولو در این مدت موقت - صالح می‌دانم و من او را صالح نمی‌دانم. در این زمینه هم به مردم نه دروغ می‌گویم و نه تقیه می‌کنم.» (استاد شهید مرتضی مطهری، سیره نبوی،ص59)
2- یکی از اولین اقدامات حضرت علی‌(ع) پس از به خلافت رسیدن، برکناری کارگزاران و عزل مدیرانی بود که در دوره‌های قبل، عملکرد و کارنامه قابل قبولی از خود به‌جای نگذاشته بودند‌، و در هرحال مردم از آنها رضایت نداشتند. این‌گونه مدیران یا از لیاقت و کفایت لازم برای اداره امور مردم و جامعه بی‌بهره بودند و یا عناصر و آدم‌هایی بودند که فسق و فسادشان آشکار و بر همگان ثابت شده و اصلا یکی از اصلی‌ترین دلایل قیام مسلمین که منجر به قتل خلیفه سوم شد، وجود همین دسته از مدیران در راس امور حکومتی و اجرایی و متاسفانه اصرار بر حفظ آنها بر مناصب مدیریتی بود. بنابراین اعلام برکناری این‌گونه مدیران و اعلام نفرات جانشین از سوی امام‌، پاسخگویی به یکی از اصلی‌ترین مطالبات آن جامعه ملتهب و عصبانی بود و علاوه‌ بر این عقل بر این تصمیم صحه می‌گذاشت و بالاخره شرع و کتاب آسمانی که چون اصولا برای هدایت و سعادت مردم در دنیا و نجات و رستگاری آنها در آخرت آمده و لاجرم به موضوع مدیریت و معیارهای یک مدیر و اینکه چه کسی لیاقت و شایستگی دارد که اداره امور مردم و جامعه را برعهده بگیرد حساس است و بر آن تاکید موکد داشت.


اما در برابر این تصمیم مردمی و عقلایی و قرآنی و الهی امام، گروهی از همین مدیران نالایق و عمدتا فاسد و منحرف از معیارهای جامعه اسلامی‌، (مثل مروان بن حکم، ولید بن عقبه،سعید بن عاص، عبدالله بن عامر و... معاویه بن ابی‌سفیان) از آنجا که موقعیت و منافع نامشروع و سوءاستفاده‌ها و رانت‌ها و درآمدهای اقتصادیشان به خطر می‌افتاد و حتی با جلسه خصوصی که نمایندگان آنها با امام داشتند دریافتند که امام در عملی ساختن تصمیم خود جدی است و به شدت به آنچه پیش از خلافت در‌باره حاکمیت قانون و برپایی عدالت به مردم وعده داده بود، پایبند است و صرفا شعارهای معمول انتخاباتی نبوده است. آنها، نارضایتی و اعتراض خود را به شکل آشکار و پنهان با حکومت مردمی و مشروع ایشان آغاز کردند و لبه تیز دستگاه تبلیغاتی خود را به سمت هر اقدام قانونی و اصلاحگرانه امام به کار گرفتند و مشتی عوامفریب چرب‌زبان و مفتیان دین به دنیا فروخته را برای فریب مردم و تحریک آنها علیه اقدامات امام به استخدام در آوردند و در نهایت دو جنگ خونین جمل و صفین را به حضرت تحمیل کردند در حالیکه پشت پرده محرک اصلی جنگ نهروان نیز همین‌ها بودند که گروهی ابله پرمدعا و گرفتار آفت کشنده عجب و خودبینی را پیش ‌انداخته و برای جلوگیری از تکرار شکست صفین و تمام کردن آن به وسیله امام آنها را سپر بلای خود ساختند.
3- از تاریخ باید آموخت، همیشه چنین بوده، امروز هم چنین است. امروز هم صاحبان منافع نامشروع و ثروت‌های بادآورده و سوءاستفاده‌چیان از مواهب و چرب و شیرین مناصب و پست‌ها، کسانی که اغلب نه به خاطر شایستگی و دارا بودن تعهد و تخصص بلکه به‌دلیل وابستگی‌های قبیله‌ای و خانوادگی یا باندی و جناحی به این صندلی‌ها و مناصب چنگ ‌انداخته‌اند و بدون اینکه کسی بر کارشان نظارت داشته باشد‌، خودکامگی پیشه کرده و جز حفظ و افزایش منافع خود ولو به قیمت فشار آوردن بر عموم مردم مسئولیتی برای خود قائل نیستند و آنهایی هم که باید بر کار آنها نظارت اعمال نمایند در برابر رفتار خودکامه ایشان «سکوت توام با رضایت» پیشه کرده و اگر کسی‌، قلم و زبانی به استخدام اینها در نیامد و همسو با منافع نامشروع آنها ننوشت و نگفت، و بلکه به این عملکردها بحق معترض شد به بی‌سوادی وعقب‌ماندگی و سیاه‌نمایی و بدبینی و... محکوم می‌شود، خلاصه این جماعت برای حفظ جایگاهی که در آن رفوزه شده‌اند و منافع نامشروع خود دست به هر کاری می‌زنند و به هر حربه و وسیله‌ای حتی ارزش‌ها و مقدسات و... متوسل می‌شوند و به راحتی حاضر نیستند تن به قانون دهند و به ضوابط گردن بگذارند و به حق خود راضی باشند. تکلیف قانون و دولتمردان، به‌ویژه در جامعه اسلامی و علوی در قبال این منفعت‌پرستان زیاده‌خواه و بانیان مشکلات معیشتی و اقتصادی دفاع ازمنافع ملی، پاسداری از باورهای جامعه و برآوردن توقع و خواسته عموم مردم، کاملا روشن است.
4- همان‌طور که ملت ایران با انقلاب خود در تشکیل نظام جمهوری اسلامی بزرگترین و تاثیرگذارترین نقش را داشت، در میان تعجب دنیا و اعتراف متفکران و سیاستمداران جهان، با مقاومتی کم‌نظیر و ایستادگی شجاعانه و مومنانه در مقابل خبیث‌ترین دشمنان بشری و پیچیده‌ترین‌تر فندها و توطئه‌ها در استمرار و تداوم آن هم مهم‌ترین نقش و بیشترین تاثیر را داشته است. معروف است که آن روز که تازه حمله رژیم بعثی به تحریک قدرت‌های استعماری وچپاولگر به خاک ایران اسلامی آغاز شده بود، مزدور پهلوان‌پنبه‌ای مثل صدام که در عالم توهم و تحت تاثیر صحنه‌گردانان اصلی این تهاحم وحشیانه و ناجوانمردانه، خود را سردار قادسیه احساس می‌کرد در پاسخ به خبرنگاران خارجی که از او درباره آغاز این تهاجم می‌پرسیدند با غرور احمقانه‌ای گفت سه روز دیگر در «سعدآباد» تهران همه سؤالات شما را پاسخ خواهم داد! صدام و لشکرش به پشتگرمی و حمایت قدرت‌های متمدن و طرفدار دموکراسی و همیشه دلواپس حقوق بشر! آمده بود سه روزه ایران را فتح کند و... سرانجام بدون اینکه حتی یک وجب خاک این سرزمین از دست برود، به شکلی خفت‌بار در یکی از فاضلاب‌های تاریخ دستگیر و بعد هم به دار آویخته شد. آمریکای کدخدا که به‌زعم بعضی خودباخته‌های مرعوب داخلی خیلی هم قدرقدرت و قوی‌شوکت است(!)‌، با تجویز و نسخه‌نویسی معماران توطئه و تحریم آمده بود با فشار حداکثری و البته همراهی و همدستی عناصر و جریا ناتی در داخل‌، یک کشور تاریخی و یک ملت مومن را ظرف حداکثر چندماه به تسلیم و زانو زدن وادار کند... اما بعد از چند سال این خود اوست که از زبان سیاستمدارانش به بی‌ثمربودن تحریم‌ها در برابر اراده آهنین و مقاومت حماسی ملت بزرگ ایران، اعتراف می‌کند و صریحا از «شکست خفت‌بار» آمریکا در برابر ایران انقلابی سخن می‌گوید. بدیهی است ادامه مقاومت و پیمودن مسیر استقلال و آبادی و سرفرازی این ملک و ملت در گروی حضور مردم در صحنه است. برای این کار یکی از اساسی‌ترین لوازم و مهم‌ترین اقدامات‌، هشیار بودن مسئولان و دولتمردان و توجه کردن و عمل نمودن به خواسته‌های منطقی و مشروع توده‌های مردم و ترجیح دادن آن به خواسته‌ها و تمنیات قلیلی عزیز بی‌جهت و زیاده‌خواهان منفعت جوست.
5- امروز یکی از اصلی‌ترین مطالبات منطقی و خواسته‌های بحق جامعه که انجام آن به مصلحت باند و فرد و دسته‌ای نیست بلکه به نفع همه مردم و کلیت نظام است، برخورد و کنار زدن مدیران و کارگزارانی است که پیش از این ناکارآمدی و عدم توانایی خود را ثابت کرده‌اند و به جای اینکه برای عملکرد غلط یا ترک فعل‌های خود پاسخگو باشند، در کمال تعجب بعد از مستقر شدن دولت مردمی و انقلابی کماکان مناصب قبلی خود را حفظ کرده و به غلط‌کاری‌های خود مشغول هستند. دولت مردمی و شخص ریاست ‌محترم جمهوری باید بدون توجه به هیاهو و جیغ کشیدن و جو‌سازی و شایعه‌پردازی و فریبکاری دشمنان و بدخواهان این آب و خاک و دنباله‌ها و نوچه‌های داخلی آنها که با هر قدم و عملی که به نفع این مردم و آبادی این سرزمین است و با هر شخص و شخصیتی که بدرد بخور و خادم و خدمتگزار این ملک و ملت است بغض و دشمنی دارند، با قدرت و قاطعیت در پی انجام خواسته و برآوردن مطالبه مردم مبنی بر کنار زدن هرچه سریعتر مدیران ناکارآمد و البته جانشین کردن مدیران باظرفیت صاحب صلاحیت و شایسته و برخوردار از دو عنصر حیاتی«تعهد» و «تخصص» باشد. و صدالبته این مهم را حتما در نظر داشته باشند که مردم بی‌جهت مخالف فردی یا دسته‌ای و طرفدار شخصی یا گروهی دیگر نیستند و ملاک مخالفت و موافقت مردم اسم و قیافه این و آن فرد و اسم و عنوان این و آن جناح و حزب سیاسی نیست بلکه بیش از هر چیز «عملکرد» و «رفتار» آنهاست، بنابراین خواسته جامعه بیش از تغییر نام و عنوان مدیران‌، تغییر عملکرد و رویکردها و روش‌های آنهاست.
6- مردم مدیرانی خدمتگزار و با گذشت و متخصص و کاربلد می‌خواهند که معنای «مردم» را بفهمند و نقش حساس آنها را در تداوم پرخروش انقلاب و آینده روشن ایران اسلامی با همه وجود- نه شعاری - درک کند. مطالبات و خواسته‌های آنها را که بزرگترین مدافعان نظام هستند، در اولویت قرار دهند و همواره این نکته مهم را که رهبری حکیم انقلاب بارها بر آن تاکید موکد داشته‌، در یاد داشته باشند.
«آن کسانی که خیال می‌کنند می‌توانند میان نظام و مردم جدایی بیندازند، ببینند و بفهمند که این نظام، نظام خود مردم است، مال مردم است، امتیاز نظام‌، این است که متعلق به اسلام است آن کسانی که با همه وجود نظام جمهوری اسلامی را و اسلام را و این پرچم برافراشته را در این کشور نگه داشته‌اند، در درجه اول خود مردمند؛ دشمنان ما این را بفهمند».
سیدمحمدسعید مدنی