ایران در میانه دو افراط

خدامراد شجاعی-بالاخره پس از مدت ها تلاش، گروه داعش توانست در ایران نفوذ کرده و دو عملیات کور و محدود در کشور انجام دهد و البته تعدادی از هموطنان بی گناه را به شهادت برساند.این دسمن افراطی داخلی در حالی متوجه کشور ما شده که برخی از افراط گرایان داخلی نیز بخش هایی از عقلانیت نظام را تهدید می کنند. این افراط که دامن‌گیر مردم ایران و البته منطقه شده را به دوصورت می‌توان تشریح کرد.
افزاطیون برون مرزی؛که معمولا خارج از مرزهای جغرافیایی ایران هستند، متاثر از تغییر و تحولات منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای و ترکیب ایدئولوژی‌های کلاسیک و رادیکال وهابی بوده که مبتنی بر آراء و اندیشه‌های محمد بن حنبل،ابن تیمیه،محمد بن عبد الوهاب،ابوالعلی مودودی،سید قطب،محمد عبد السلام فرج،اسامه بن لادن و ایمن الظواهری،ابوبکر ناجی،محمد بن عبدا...و متاثر از جریان فکری گروه سلفی انقلابی الجهاد و جماعت اسلامی مصر ... بوده اند.داعش از آراء و اندیشه‌هایی تغذیه می‌کند که اساسا بر ظواهر مکتب تکیه کرده و شدیدا مخالف عقل‌گرایی در جهان اسلام و حتی غیر اسلام هستند.آنها از کسانی الگو گرفته‌اند که خشونت را علیه دیگران تجویز می‌کنند و به قول رمضان البوطی - که اتفاقا به دست خودشان کشته شد - آنها انحصارطلبانی مدعی مسلمانی هستند که جز خود دیگران را کافر می‌پندارند.گروه نوخوانده داعش از صاحب‌نظرانی چون سید قطب؛پدر جریان جهادگرایان افراطی،مودودی؛:که جهاد را بر تمام عبادات در جهان اسلام برتر و مقدم‌تر می‌دانست،محمد عبدالسلام فرج؛ که جهاد از راه مسالمت‌آمیز نظیر شعار دادن،دیپلماسی، تشکیل احزاب اسلامی و یا هجرت را نشانه حماقت و ترس می‌دانند و معتقدند که اسلام فقط از طریق نیروی اسلحه پیروز خواهد شد، الگو می پذیرند.داعش همان گروهی است که به تکفیر،رد قواعد جهاد، رد حرمت خودکشی، تفکیک جهان به دارالکفر و دارالاسلام،رد اقتدار سیاسی دولت‌ها و... اعتقاد دارند و با همین مشی به اجرای اقدامات خود می پردازند.این جریان ،متاسفانه از پشتیبانی متعدد دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای برخوردار بوده و متناسب با آراء و اندیشه‌های پذیرفته شده خود، به اقدامات غیراسلامی و غیرانسانی دست می‌زنند و از هیچ جنایتی رویگردان نیستند. آنها ایرانیان و شیعیان را رافضی دانسته و قتل آنان را فریضه الهی می دانند.این جریان انحرافی با همین عقاید بیش از50درصد خاک عراق و سوریه را در کنترل خود قرار دادندو امروزه با همت دولت – ملت‌های جنگ‌زده ا و با پشتیبانی دولت‌های متحد،در حال نابودی است و نفس‌های آخر خود را می‌کشد.در این میان این گروه سلفی اگرچه تا کنون درحد چند عملیات ایذایی توانسته با ایران درگیر شود، اما هم به لحاظ سیاسی وهم از نظر عقیدتی مردم و حکومت ایران را از نظر دور نداشته و همه تلاش خود را برای ضربه زدن به آن به کار می برد.
افراطیون داخل. این گروه اگرچه تطابق عینی و قابلیت قیاس با افراط ‌سلفی ندارد، اما رگه‌ها و خصیصه‌هایی از رفتارها ،تعصبات آنان را در خود داردن که البته برای اعتلای جمهوری اسلامی ایران مضر است.عده‌ای به دنبال خدشه‌دار کردن جمهوریت نظام اسلامی و رای ملت هستند و در این میان منتخبین ملت معمولا مورد غضب آن قرار می‌گیرند. خودسرهایی که نه بیانات رهبری گوش می‌کنند و نه فهم صحیح از نطق‌های ایشان دارند. آنان نه به قانون اساسی پایبندند و نه برای آراء و نظرات اکثریت جامعه احترامی قائل اند. لین گروه معمولا با غوغاسالاری به تحریف واقعیت‌های جامعه پرداخته، به بحران‌آفرینی بر سر راه منتخبان مردم می‌پردازند و در این مسیر پشت اهداف انقلابی سنگر می‌گیرند در حالی که متناسب با گفتمان انقلاب دقیقا ضد رویکرد اصیل انقلابی مردم ایران در سال 57عمل می‌کنند. توهین به رئیس جمهور،نایب رئیس مجلس، معاون اول رئیس جمهور و..... رجزخوانی از تریبون مقدس نماز جمعه و جایگاه نماز عید سعید فطر تنها نمونه‌ای از حرکات معنی‌دار و افراط‌گرایانه این گروه است که جز تولید خشونت نتیجه دیگری ندارد. توهین در روزهای ماه مبارک رمضان و به ویژه روز قدس - که روزی جهانی برای تمام مسلمانان است و برای مقابله با استعمار و استبداد توسط معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران بنا نهاده شده است - به ارکان رسمی این نظام، جای تحقیق و تفحص دقیق و موشکافانه دارد و ضروری است برخورد قانونی با چنین گروه‌ها و البته برنامه‌ریزان آن‌ها در دستور کار نهادهای نظارتی وقضایی کشور قرار گیرد.