جامعه‌ی فرهنگیان؛ آماج تهمت‌های ناروا

بابک خطی‪-‬ حقوق پایین و تورم افسار گسیخته معلمان را -چون بسیاری از صنوف دیگر- به فغان آورده و وادار کرده است تا خواسته‌های روشن صنفی خود را به آرامی و مدنی‌ترین شکل ممکن در تجمعاتی بزرگ در سراسر کشور ابراز نمایند.
شنیدن صداهایی از داخل وزارت آموزش و پرورش اما این اعتراض آرام و با خواست‌های مشخص صنفی-اجرای رتبه‌بندی- را غیر اصیل و متاثر از تحریک بیرونی قلمداد می‌کند که مایه تعجب و تاسف توامان است.
محتوای این تهمت انتسابی، بدین معنی است که گویا معلمان که مخاطب این پیام هستند، کاملا در رفاه و آرامش بوده و در حالت مسخ کامل و بدون اینکه حداقلی از درک و تحلیل داشته باشند تحریک به تجمع و اعتراض می‌گردند!
آیا توهینی بزرگتر از این، درقبال این گروه مرجع و مورد احترام در جامعه، آنهم از نهادی که قاعدتا باید حامی آنان باشد می‌توان


تصور کرد؟
هرچند که مفهوم این اطلاق‌ها، مصداق تف سربالا هم است، چرا که نشان می‌دهد سیستم تربیت معلمانی که آموزش دانش‌آموزان و آینده‌ی کشور در دستان آن‌ها است چقدر می‌تواند ضعیف بوده باشد که خروجی آن افرادی تا این حد ناتوان در تشخیص خیر و صلاح خود باشد.
ولی کمی تفکر هم چیز بدی برای شما افراد صاحب مسئولیت در وزارت نیست تا به جای اظهارنظرهای غیرمستند در مورد موضوعاتی تخصصی چون کووید و سویه‌ی امیکرون، لختی با خود خلوت کنید که با معلمان طی این سال‌ها چه‌کرده‌اید؟! چه بلایی بر سر معیشت‌شان آورده‌اید؟! چقدر تحقیر و شرمنده‌ی خانواده‌شان نموده‌اید؟! چقدر سفره‌شان را کوچک و کوچکتر کرده‌اید؟! و چقدر حرف‌هایشان را نشنیده‌اید که آواره‌ی خیابان‌ها برای شنیده‌شدن صدایشان شده‌اند.
چرا با اینکه اکثریت رسانه‌های با برد ملی کشور، تیول یاران صدیق شما است- بنا به تعبیر خودتان-به آن گوش داده نمی‌شود و افراد به سمت رسانه‌هایی برای تحریک شدن! می‌روند؟!
چرا سرنا را از سر گشاد آن می‌نوازید و جای «دال و مدلول» و «علت و معلول» را تعویض و تحریف می‌کنید.
وقتی با بی‌اعتنایی به اصناف مختلف و فشار دادن گلوی معیشت آنان، صدایشان را در می‌آورید و با بی‌اعتنایی مطلق و مدام به خواسته‌هایشان آزارشان می‌دهید، در واقع این شما هستید که آن‌ها را ناگزیر از اعتراض می‌نمایید و بدیهی است که در دنیای کنونی، رسانه‌های مختلف با اهداف مختلف به بازتاب اتفاقات رخ داده خواهند پرداخت.
سر این رشته اما در سوءمدیریت شما است که علت این اعتراض و انعکاس ناگزیر آن در رسانه‌ها بوده‌اید.
شما به وظایف اولیه‌تان در تامین معاش معقول برای معلمان عمل کنید، بعد اگر موردی بود به تحریک‌پذیری آن‌ها اعتراض کنید.
نه اینکه هم نفس آن‌ها را برای تامین بدیهیات زندگی ببرید و دچار بحرانشان بکنید و بعد هم که به دادخواهی اعتراض می‌کنند دست پیش بگیرید و به تحریک شدن متهم‌شان نمایید.شماها با توجه به مسئولیت‌هایی که دارید قاعدتا باید بهتر از هر کسی بدانید که تجمع و اعتراض آنان نه از سر شکم سیری و تحریک شدن که از رنج نداری‌ای است که بر آنان تحمیل شده و این اوضاع و شرایط نابسامان آن‌ها به این دلیل است که امثال شما نتوانسته‌اید به وظایف خود عمل کنید.
بنابراین شایسته‌است به جای زخم زبان زدن، مسئولیت خود در علت این اتفاقات را با چشمهایی باز و واقع‌بین ببینید و با پرهیز از زخم زبان زدن، به وظایف اولیه‌ای که در قبال دانش‌آموزان و آموزگاران این مرز و بوم به عنوان ولی‌نعمتان خود دارید، بپردازید.