درسی که از چینی‌ها نگرفتیم

رضا بژکول‪-‬ چین یکی از کشورهای بزرگ آسیایی با قدمتی والا، جمعیت و وسعت بالا، برآمده از آفتاب شرق آسیا، در زمانه‌ای که فقر در آن کشور فراگیر بوده، اما با یک اصلاح سیاسی توسط دنگ، اقتصادش را فربه و نگاهش را فراگیر کرد!
کشوری کمونیستی با اقتصاد پویا و جهانی، اما تامین کننده منافع ملی چینی‌ها، توانست نگاه اقتصادی‌اش را به بیشتر کشورها تسری دهد تا با ایجاد تسهیل در روابط و قرارداد‌های کلان اقتصادی، برای رفع بیکاری جوانان چینی با شرکت‌های متنوع داخلی، بازار کار جهانی ایجاد کند!
> چین، آمریکا، اروپا
چین و امریکا بزرگترین رقابت اقتصادی را با هم دارند، در عین حال بزرگترین تجارت جهانی را با هم دارا هستند و در هر شرایط سخت و بحرانی با هم گفتگو می‌کنند.


از طرف دیگر، چین با اتحادیه اروپا نیز رقابت و تجارت فراوان دارد، اگر چه صادراتش بر وارداتش چیره دارد، اما کارشناسان خبره باور دارند که چینی‌ها بزرگترین تهدید برای امریکا و اروپا نیز به شمار می‌آیند!
دولت‌های توسعه یافته این را به خوبی می‌دانند که بزرگترین تهدید برای غرب بخصوص آمریکا نه ایران است نه روسیه، بزرگترین تهدید چین کمونیستی است.اما در عمل می‌بینیم که بیشترین تجارت بین‌المللی را نیز با چینی‌ها دارند (در مجموع نزدیک به یک میلیارد دلار)
> چین و آمریکا
چینی‌ها در سال ۱۹۷۹ با امریکا صادرات و واردات چهار میلیارد دلاری داشتند، اما پس‌از فراز و فرودها و تقابل‌ها و نهایتا قراردادهای فی‌مابین، امروز نزدیک به ۶۰۰ میلیارد دلار تبادل کالا دارند که البته صادراتش چربش بیشتری دارد!
> چین و اروپا
چینی‌ها با اروپا بر اساس آمار trademap طی بیست سال از حدود ۴۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به ۴۶۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رساندند که حکایت از رشد ۱۰ درصدی در این مدت است. از آن طرف صادرات اروپا به چین از ۳۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ با رشد ۷/۷ برابری به ۲۷۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رسیده است. به عبارتی حجم تجارت چین با اروپا (در سال ۲۰۲۰، ۲۲ درصد بود اما واردات چین ۱۰/۵ درصد از اروپا!
> نکته بسیار مهم
چیزی که خیلی‌ها به آن توجه نمی‌کنند و یا نمی‌پردازند این است که چینی‌ها پس از سه دهه تجربه دولت کمونیستی مطلق (دوره مائو) راهشان را به خوبی تغییر دادند و با غرب و شرق عالم روابط دوستانه برقرار کردند، تا بتوانند با کسب تجربه اقتصادی و علمی، جمعیت بالای یک میلیاردی کشورشان را از فقر عمومی و فراگیر نجات دهند.
پیامی که چینی‌ها در انتخاب این راه به جهانیان و سیاستمداران دادند این بود، که‌ای دولت‌ها «اقتصاد را فدای سیاست نکنید» تا جهان عرصه‌ای شود برای روابط، تبادل، تعادل، تفاهم، تجارت و تدبیر امور برای رشد و توسعه داخلی، در فرایند زمان برای ملت‌های جهان.
اینکه چه کشورهایی این پیام چینی‌ها را گرفتند آمار دقیقی نیست، اما آن دسته از کشورهایی که پیام را گرفتند، موفق‌تر بودند تا کشورهایی که همچنان در تقابل با قدرت‌ها ایستادند!
باشد که درس گیریم و مانند چینی‌ها اقتصاد را فدای سیاست نکنیم، و برای نجات اقتصاد از سیاست، با بهره گیری از نظریه پردازان سیاسی مستقل، اقتصاد کشورمان را به اقتصاد جهانی وصل کنیم تا رفاه را برای ملت ایران به ارمغان بیاوریم.
باشد که چنین کنند.