اوکراین، آزمایشی برای چین


بهزاد شاهنده
استاد مطالعات شرق آسیا
چین در تلاشی مستمر برای رهبری جهان است و در کنار آن از قدرت اقتصادی لازم جهت تحقق آن بهره می‌برد. با این مشخصات، پکن در بحران اوکراین تاکنون از محکوم کردن مسکو برای به رسمیت شناختن مناطق جدایی‌طلب در اوکراین و اعزام نیرو پرهیز کرده است و بعد از عملیات روسیه در این کشور نیز غرب را به پرهیز از تفکر جنگ سرد دعوت کرد. علت این رویکرد مشخص است؛ دو کشور چین و روسیه تحت زعامت شی جین پینگ و ولادیمیر پوتین، روابط نزدیکی دارند که در دوره 10 ساله «شی» و 20 ساله «پوتین» گسترش کم‌سابقه‌ای داشته است به‌طوری که حجم تجاری دو کشور به 142 میلیارد دلار رسیده است. تنش رو به رشد در روابط دو کشور با واشنگتن نیز نزدیکی آن دو را سرعت بخشیده است. ضمن اینکه همکاری‌های گسترده آنها بخصوص در زمینه‌های نظامی و امنیت انرژی کاملاً مشهود است به نحوی که اکنون چین بزرگترین بازار در حال توسعه کالای حیاتی گاز مایع روسیه به شمار می‌رود.  پیوند دو کشور در المپیک زمستانی تازه برگزار شده پکن با حضور «ولادیمیر پوتین» به عنوان برجسته‌ترین میهمان آن مشهود بود.در اعلامیه 5 هزار کلمه‌ای که پس از پایان دیدار رسمی پوتین انتشار یافت به تعداد کثیری از موضوعات مشترک اشاره شد که در نوع خود بی‌سابقه محسوب می‌شود. در این اعلامیه اسمی از کشور اوکراین و بحران آن دیده نمی‌شود، این در حالی بود که هفته قبل رسانه‌های چین از خویشتنداری مسکو مقابل تحریکات واشنگتن مباحثی را منتشر کرده بودند.


مسأله حائز اهمیت این است که چین روابط دوستانه‌ای نیز با اوکراین دارد و مشتری اصلی تسلیحات نظامی از آن کشور است. اوکراین همچنین در مرکز برنامه «کمربند- جاده» چین قرار دارد و گلوگاه جاده ابریشم جدید محسوب می‌شود؛ جاده‌ای که چین را از شرق به غرب اروپا متصل می‌کند.چین هرچند الحاق «کریمه» به روسیه را به رسمیت نشناخته و بخصوص برای خنثی کردن سیاست‌های ضد چینی امریکا در اروپا خواهان حفظ روابط خوب با کشورهای قاره سبز است، اما به همراه روسیه در اعلامیه‌ای رسمی مخالفت خود را با ناتو و جنگ سرد برافروخته امریکا در حوزه اروپا اعلام کرده است.در این میان چین که دیگر در قد و قامت یک بازیگر سوم در رقابت‌های امریکا و روسیه وارد شده است، با توجه به تمایل اوکراین به پیوستن به ناتو (به عنوان خط قرمز روسیه) و تبدیل این کشور به عرصه جدید رقابت روسیه و غرب، راه و روش محتاطانه‌ای را در قبال مسأله اوکراین در پیش گرفته و با هر دو طرف مخاصمه ارتباط خود را حفظ کرده است. از یک‌سو طرف روسیه را گرفته و گسترش ناتو را علت اصلی اختلافات دانسته  و آن را  مخرب می‌داند و از طرف دیگر حراست از روابط تجاری با اوکراین، حفظ اروپا در منظومه تجاری خود و جلوگیری از گسترش بحران به اقدامات تحریمی غرب را سرلوحه کار خود قرار داده است.بر همین مبنا چین با پیوند استراتژیکی که با روسیه دارد، برای خنثی کردن تحریم‌های غرب علیه مسکو که گفته می‌شود بی‌سابقه خواهند بود، به کمک کرملین خواهد شتافت که بلاشک بر روابط چین با اروپا لطمه خواهد زد و باعث تیرگی بیشتر روابط با ایالات متحده امریکا خواهد شد که هم‌اکنون در پایین‌ترین سطح خود در 40 سال گذشته قرار دارند. در این راستا مسأله تایوان ابعاد گسترده‌تری خواهد یافت و حل و فصل آن مشکل‌تر می‌شود.   بحران اوکراین از جنبه دیگری نیز برای چین هزینه خواهد داشت که گرایش کشورهای ظاهراً بی‌طرف مثل هند به سوی غرب را تسریع خواهد کرد. مسأله اوکراین حتی با عقب‌نشینی روسیه حل و فصل نخواهد شد زیرا امیال و آرزوهای مسکو در بازگشت به گذشته قدرتمند ، هر ازچند صباحی سر بلند خواهند کرد بخصوص اگر کشور اوکراین به ناتو و پس از آن به اتحادیه اروپا بپیوندد و به یک کشور غربی مبدل شود.
پکن به‌طور ناخواسته در وضعیتی قرار گرفته که برایش همراه با تنش خواهد بود و هرگونه حمایت از روسیه می‌تواند کشورهایی را که چین با آنها مراوده تجاری دارد به مخاطره بیندازد که نه تنها وخامت در روابط با اروپا را دربر خواهد داشت که کشورهایی مثل ژاپن را که هم‌اکنون موضع مخالف روسیه اتخاذ کرده‌اند، دربرخواهد داشت. پکن در وضعیتی قرار گرفته که حمایت از مسکو برایش پرهزینه بوده و مخاطرات زیادی را برای آن دربر خواهد داشت، سناریویی که چین خواهان پرهیز از آن است. چین ترجیح می‌داد چنین بحرانی به‌وجود نمی‌آمد. از همین‌رو از نگاه چین، این بحران در زمانی بسیار غیرمناسب رخ داده است.