ظرفیت دیپلماسی فقط برای فوتبال!

تکاپوی مسئولان فدراسیون فوتبال برای پیدا کردن حریف تدارکاتی برای تیم ملی کار را به جایی رسانده که آقایان باز هم متوجه دستگاه دیپلماسی کشور شده‌اند.
جام جهانی فوتبال به عنوان یکی از بزرگ‌ترین تورنمنت‌های ورزشی جهان، جایی است برای ابراز شایستگی‌ها و لیاقت‌های یک کشور در عرصه ورزش و بیهوده نیست که تمام کشور‌های حاضر در آن سعی می‌کنند با قدرت کامل و بالا در آن حاضر شوند. طبیعی است که ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و مسئولان فوتبال کشور درصدد هستند بهترین برنامه آماده‌سازی را برای تیم ملی تهیه کنند.
انجام بازی‌های تدارکاتی مناسب، با حریفان نزدیک به رقبای همگروه در جام جهانی یکی از این تمهیدات است که البته ناگفته پیداست با توجه به مشکلات تحریم و معضلات اقتصادی حاکم بر کشور چند سالی می‌شود که میسر نیست و به همین خاطر هم هر بار که پای این مسئله به میان می‌آید همه نگاه‌ها به سمت دستگاه دیپلماسی کشور معطوف می‌شود. نمونه آخر آن هم دیدار مسئولان فدراسیون فوتبال با وزیر امور خارجه و درخواست رایزنی برای انجام بازی تدارکاتی با تیم‌های بزرگ جهان بود.
خب تا اینجای کار مشکلی نیست، اما آیا از ظرفیت دستگاه دیپلماسی باید فقط در همین موضوع استفاده کرد، آن هم در حالی که تیم ملی ایران مسافر جام جهانی است و به صورت طبیعی تیم‌های دیگر حاضر در قطر خواهان بازی تدارکاتی با ما خواهند بود. اینکه دستگاه دیپلماسی کشور بتواند کمک‌حال ورزش باشد هیچ ایرادی ندارد، اما حالا که قرار است از این ظرفیت استفاده کنیم چرا باید آن را در مورد حل شده و نه‌چندان سخت صرف کنیم؟ اصلاً چرا حالا که پای فوتبال به میان آمده همه یاد ظرفیت دیپلماسی کشور و استفاده درست از آن افتاده‌اند؟


سال‌هاست که همه فریاد می‌زنند که می‌توان با استفاده از این ظرفیت جلوی تضییع حق ورزشکاران ایران را گرفت، اما هر بار مسئله خیلی زود به دست فراموشی سپرده می‌شود و باز هم در روی همان پاشنه سابق می‌چرخد. ظاهراً حتی استفاده از ظرفیت دیپلماسی در ورزش هم فقط شامل‌حال فوتبال می‌شود، در حالی که همه خوب می‌دانیم ورزش کشور با چه چالش‌های جدی و خطرناکی روبه‌روست و دستگاه دیپلماسی تا چه میزان می‌تواند در حل آن‌ها کمک‌حال ورزش باشد.
اینکه با این همه سروصدا برای حل مشکل فوتبال دست به دامان وزارت امور خارجه شویم، نشان از همان فوتبال‌زدگی مسئولان ورزش کشور و حتی مسئولان بلندپایه دیگر دارد، یعنی همان دیده نشدن قهرمانان و مدال‌آورانی که آینده ورزش‌شان با خطر جدی روبه‌روست، والا همین مسئولان دستگاه دیپلماسی به خوبی واقفند که ورزشکاران ایران سال‌هاست با معضلی به نام رویارویی با نمایندگان رژیم غاصب صهیونیستی در رویداد‌های بزرگ بین‌المللی روبه‌رو هستند، اما فقط نظاره‌گر پایمال شدن حق ورزشکاران بوده و هستند. حال سؤال اینجاست که حالا چه اتفاقی افتاده که اینگونه با سروصدای زیاد در پی حل مشکل فوتبال هستند؟ آیا جز فوتبال‌زدگی پاسخی دیگر می‌توان برای آن یافت؟
اینکه مشکلی از فوتبال کشور و تیم ملی در راه حضور قدرتمندانه در جام جهانی برطرف شود آرزوی همه ماست، اما از یاد نبریم که ورزش کشور فقط در فوتبال خلاصه نمی‌شود و باید برای بقیه هم برنامه داشت و آن‌ها را هم دید. خطری که امروز ورزش کشور را تهدید می‌کند بسیار بزرگ‌تر از دغدغه جام جهانی و بازی تدارکاتی برای تیم ملی فوتبال است. خطری که می‌توان با استفاده درست از ظرفیت دستگاه دیپلماسی آن را برطرف کرد، البته به شرط آنکه هم مسئولان ورزش کشور و هم بقیه مسئولان قدری فوتبال‌زدگی را کنار بگذارند و بقیه ورزش‌ها را هم با همان نگاه فوتبال ببینند و متوجه باشند که توانمندی‌های دستگاه دیپلماسی فقط نباید خرج فوتبال شود.