چالش‌های بحران اوکراین برای اروپا

اوکراین از وسیع‌ترین و پر جمعیت‌ترین کشور‌های اروپایی است که ۵۰ میلیون جمعیت دارد و در یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیایی جهان واقع شده است. اوکراین از نظر بافت جمعیتی و گرایش سیاسی و فرهنگی به دو بخش شرقی روس‌تبار و غربی متمایل به غرب تقسیم می‌شود که در چند دهه اخیر همواره دستخوش تنش بوده‌اند. اما علت بحران کنونی را نباید در این مسئله جست وجو کرد، چرا که اختلاف میان دو بخش شرقی و غربی به عنوان دو طیف گرایش سیاسی صرفاً یک مسئله داخلی است که زمینه‌ساز تنش است، نه علت بحران بزرگ. بحران اوکراین با وجود آنکه زمینه‌هایی منطقه‌ای دارد، پای قدرت‌های غربی را به مجاورت روسیه باز کرد. کشور‌های غربی با طراحی و به اجرا گذاشتن راهبرد گسترش ناتو به شرق باعث گسترش تنش‌ها درسطح بحران جهانی در حساس‌ترین نقطه اروپا شده‌اند.
جنگ اوکراین حساس‌ترین تقابل تاریخی روس‌ها و مجموعه غرب محسوب می‌شود که صرفاً جنگ بین دو کشور نیست، بلکه نبردی حقیقی میان دو بلوک روسیه و غرب است. این جنگ اگر در هر نقطه‌ای دیگر از جهان اتفاق افتاده بود، برای جامعه جهانی، به‌ویژه غرب، این قدر چالش‌آفرین نبود و خاطره آرایش جنگ‌های جهانی را در اذهان تداعی نمی‌کرد. بحران اوکراین تأثیری به مراتب گسترده‌تر و عمیق‌تر بر نظم جهانی به جای خواهد گذاشت و آغاز فرایند نو در روابط بین‌الملل به حساب می‌آید.
بحران اوکراین از نظر کلاس نظامی جزو بحران‌های با چالش‌های چند وجهی محسوب می‌شود که تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی و امنیتی و ژئوپلتیکی را به طور همزمان تحت تأثیر قرار داده است. برهمین اساس چالش‌های ناشی از آن برای غرب و اروپا نیز محدود به یک ساحت مشخص نخواهد بود؛ بلکه بلوک غرب را درحوزه ژئواکونومیک، ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک دستخوش چالش و بحران کرده و خواهد کرد. همچنین در یک سطح بالاتر نظم موجود جهانی را با چالش جدی روبه‌رو خواهد کرد.
تقریباً از جنگ جهانی دوم به بعد هیچ جنگ و نبردی نظامی پیامد‌های سنگین با این کیفیت در مقیاس جهانی در ابعاد ژئواکونومیک، ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایجاد نکرده است. چالش‌های ناشی از این بحران راهبردی درسه بعد ژئواکونومیک، ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک قابل بررسی است.


الف-چالش‌های ژئواکونومیک: بحران اوکراین با وجود آنکه زمینه‌هایی منطقه‌ای دارد، پای قدرت‌های فرامنطقه‌ای را به مجاورت روسیه باز کرد. حمایت غرب از اوکراین و اعمال تحریم علیه مسکو، اگرچه به یک رویه و اعتیاد رفتاری تبدیل شده، اما اعمال تحریم علیه بزرگ‌ترین دارندگان نفت و گاز در جهان و تأمین‌کننده انرژی غرب، باعث شروع بحران انرژی در اروپا شد و سلاح تحریم تبدیل به بومرنگ سیاسی و اقتصادی شده است. کاهش همزمان عرضه جهانی غلات، کود، گاز و در نتیجه افزایش قیمت ها، بحرانی در مقیاس جهانی ایجادکرد و اعتراضات زنجیره‌ای سیاسی و اجتماعی در قاره سبز را به دنبال داشته است و مجموعه کشور‌های اروپایی را با چالش تاریخی در بخش انرژی و غذا روبه‌رو کرده است. با توجه به روند تزایدی این مسئله، امکان بروز خطر رکود اقتصادی شدید درکشور‌های اروپایی درچند ماه آینده وجود دارد.
ب- چالش‌های ژئوپلتیکی: پوتین درچارچوب راهبرد بازسازی بنیادین معماری امنیتی اروپا تاکنون مرز‌های پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق را چهار بار تغییر داده است، دو بار درگرجستان و دو بار در اوکراین، بعد از کریمه و دونباس؛ و با اشغال شهر‌های بندری ماریوپل، خرسون و بردیانسک و الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴، سناریو روسیه برای حذف کامل دسترسی اوکراین به دریای سیاه به اجرا گذاشته و با جنگ جدید درصدد تکمیل این سناریو است. تحقق این سناریو راهبردی به مفهوم تغییر در ژئوپلتیک جهانی است که تأثیرات جدی برترانزیت انرژی، تبادلات اقتصادی و ژئوپلتیک اروپا به دنبال خواهد داشت. تداوم آن می‌تواند اروپا را درآینده نزدیک با محدودیت ژئوپلتیکی و ترانزیتی جدی مواجه کند.
ج- ژئواستراتژیک: این جنگ بیش از آنکه جنگ «امروز» باشد، جنگ برای تصاحب «آینده» است. جنگ اوکراین نقشه برکناری غرب در سطح جهانی است که با هدف به چالش کشیدن جایگاه و نقش اروپا در معادلات سیاسی و امنیتی آینده در دستور کارقرار گرفته شده است. این جنگ در بعد سیاسی و امنیتی یک رخداد پر پیامدی است که حتی اگر هم‌اکنون متوقف شود، باز هم تا مقدار زیادی روابط بین‌الملل و بسیاری از بخش‌های سیاسی و امنیتی دنیا را به هم ریخته و آرایش قدرت را در جهان عوض کرده است. درواقع بحران اوکراین شکست مدل اروپایی ایجاد نظام امنیتی ضامن صلح را ناکارآمد کرد و امکان الگوگیری از آن در سایر مناطق به ویژه خاورمیانه را به حداقل رساند و ضرورت بازدارندگی سخت (نظامی) جمعی و تقویت بنیه دفاعی جمعی در سایه اتحاد فرا آتلانتیکی را برجسته کرده است، این یعنی تضعیف راهبردخودمختاری اروپایی.
چشم انداز: اگرچه ناتو از لحاظ مجموع بودجه، نیرو، تسلیحات و تجهیزات نظامی نسبت به روسیه برتری چشمگیری دارد، اما در مواجهه با روسیه با چالش‌های متعددی مواجه است. این چالش‌ها اختلاف‌نظر در میان اعضای ناتو در خصوص چگونگی تعامل با روسیه (برخورد نظامی یا مسالمت آمیز با روسیه) را تشدید کرده است. موضوعی که در بحران کنونی اوکراین شاهد آن هستیم. استمرار اختلاف‌نظر میان اعضای اتحادیه اروپا در دراز مدت این اتحادیه را درخصوص شکل دادن به معادلات سیاسی و امنیتی دچار واگرایی خواهدکرد. ازجمله پیامد‌های جنگ اوکراین اثبات ناتوانی ناتو در گسترش به شرق و دفاع از متحدانش بود و این ناتوانی باعث سلب اعتماد دیگرمتحدان اروپا ازتوانمندی و تعهد آن‌ها درآینده خواهد شد. این بی اعتمادی باعث تغییر رویکرد ائتلافی آن‌ها با قدرت‌های غیراروپایی خواهد شد. درمقابل روسیه توانسته است با تدابیر راهبردی مشخص تمهیدات ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی جدید را به وجود آورد و زمینه جلب اعتماد قدرت‌های دیگر را نیز برای پیوستن به ائتلاف مدنظرخود فراهم کند.