روزنامه آفتاب یزد
1396/04/17
مردم را استراتژیک ترین «زیر ساخت توسعه ای» در استان یزد میدانم!
نجات و آینده یزد در گرو میراث فرهنگی است نه صنعت و نه حتی معادنیزد میتواند«بهشت»بخش خصوصی باشد
---------------------------------
آفتاب یزد ـ منصور مظفری: دغدغه همیشگیاش میراث فرهنگی و حل معضلات گردشگری و بافت قدیم است، واقع نگری به وضعیت موجود و برنامه ریزی برای بهره گیری کامل از امکانات با تکیه بر دانش بومیو سرزمینی. حتی این روزها که در حوزه هماهنگی امور عمرانی استانداری یزد فعالیت میکند هم یک پایش بافت قدیم است. آشنایی ما با مهندس سید حسینی به سال 79 باز میگردد که سکاندار اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بود اما این روزها در حوزهای وسیع تر به امور عمرانی استان پرداخته. طی همه سالهای مسئولیت تازه در حوزه عمرانی فرصت نشد که از نظرات او باخبر شویم و اما در یکی از بعدازظهرهای داغ تیرماه یزد، وقتی استانداری خالی از غلغله کارمندان بود، بیپرده و صریح با او به گفتگو مینشینیم.
به نظر شما تقدم و تاخر عناوین تاریخی، صنعتی و معدنی برای استان یزد به چه ترتیب است؟
بگذارید پا را فراتر از این اوصاف بگذارم و برای استان یزد، عنوان فرهنگی را در درجه اول قرار دهم و یزد را ابتدا شهر فرهنگی، تاریخی و سپس صنعتی و معدنی خطاب کنم. این شهر سبقهای فرهنگی دارد که بالطبع این فرهنگ، اتفاقات تاریخی برای آن افتاده است و به همین شکل روند صنعتی و معدنی شدن آن طی شده است. به یزد باید ابتدا نگاه فرهنگی داشت، سپس به بُعد تاریخی و میراث فرهنگی آن پرداخته و در مراحل بعد به مباحث صنعتی و معدنی آن توجه کرد. فرهنگ یزد استانی نبوده و همیشه در کشوروجهان تاثیرگذار بوده است. خاصیتهای فرهنگی ملی، مانند قناعت و سختکوشی از یزد تراوش شده است. خاستگاه خاصیتهای آینده نگری و... نیز این استان بوده است که شاید به نوع اقلیم و طبیعت آن باز میگردد. در مباحث مذهبی در قرن معاصر نیز، استان یزد زادگاه بزرگانی مانند شیخ عبدالکریم حائری است. همچنین تفکر«گفتگوی تمدنها» و دلیل نام گذاری یک سال توسط سازمان ملل با این عنوان، از یزد نشات گرفته است.
به نظر شما دلیل تاکید و حساسیت نسبت به این امر که باید عنوان تاریخی برای یزد ذکر شود، چیست؟
اگر عنوان تاریخی فراموش شود، تعریف یزد متفاوت خواهد شد. در تعریف یزد عنوان تاریخی در اولویت قرار میگیرد.
تا چه اندازه برای مطالعه در مورد تفکرات و فرهنگ یزد وقت میگذارید؟
برخی از این شاخصهها به اندازهای پررنگ شده است که دیگر نیازی به مطالعه ندارد. برای مباحث دیگر نیز، هم بسته به نوع فعالیتم و هم علایق شخصی، سعی کرده ام مطالعاتی در این زمینه داشته باشم.
برای این مطالعات فایل بندی انجام میدهید و برنامهای دارید؟
بله، در ذهنم فایل بندی کرده ام. برای فعالیت در یزد به غیر از این ممکن نیست.
در حوزه عمرانی نیز به این فایلها نیاز پیدا میکنید؟
بله، بدون آن حتی در حوزه سخت افزاری نیز نمیتوان کاری انجام داد.
شما سابقه فرهنگی و تاریخی یزد را به اندازهای قوی میدانید که حتی حوزههای عمرانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد؟ به عبارتی تازه تر، برای هر پروژه سدی به نام تاریخ روبهروی شما قرار دارد؟
در هر برنامهای که این سبقه در نظر گرفته نشده، آن پروژه محکوم به شکست بوده است.
تا چه اندازه به مردم باور دارید که درست انتخاب و رفتار میکنند و مرتکب اشتباه نمیشوند؟
عقل جمعی مردم در طول تاریخ درست فکر کرده و تصمیم گرفته است. در بزنگاه نیز درست به میدان آمده است. در یزد نیز تا به حال خواستههای مردم بر خلاف عقل، منطق و شرایط روز نبوده و سطح توقع آنها با امکانات موجود منطبق بوده است. مردم بسیار خوب هستند.
تا چه اندازه به سیاسی بودن یزدیها اعتقاد دارید؟
چندان سیاسی نیستند.
پس چرا عدهای یزد را سیاسی ترین استان کشور میدانند؟
شاید منظور سیاستهای به کار گرفته شده در زندگی آنها است. آنها در زندگی خود سیاستمدار هستند.
به نظر شما اجرا کردن پروژهای در استان، به عنوان مثال پتروشیمی، بدون در نظر گرفتن مباحث تاریخی و صرفا با نگاهی اقتصادی و درآمدی امکان پذیر خواهد بود؟
به صورت کلی خیر. پروژههایی که صرفا نگاه درآمدی داشته، شکست خورده است. استان یزد برای این گونه پروژهها مناسب نیست.پس باید به این نتیجه رسید که اگر در یزد برنامههایی با شکست روبهرو شده به این دلیل است که این گونه مطالعات روی آن انجام نشده است.
توسعه یعنی چه؟
توسعه یعنی افزایش تعداد کارخانهها، ساختمانها، خیابانها، ماشینها و ... منظور شما را میفهمم، به نظر من با توجه به شرایط اقلیمیو محدودیتهایی که استان یزد دارد دیگر توسعه برای یزدکفایت میکند و باید پیشرفت کند.
استراتژیک ترین زیرساخت توسعه یزد چیست؟
مردم یزد هستند.
از بُعد مباحث تاریخی چطور؟
میراث فرهنگی استان
پس این گونه میتوان برداشت کرد که بیش از بخش صنعت، برای شما میراث فرهنگی اهمیت دارد؟
به نظر میرسد مهم ترین بخشی که شاید بتواند آینده استان را نجات دهد میراث فرهنگی است.
یعنی صنعت راهگشا نیست؟
در صورتی که پیشرفت کند شاید، زیرا توسعه صنعت دیگر امکان پذیر نیست. صنعت باید مدرنتر و با کیفیت تر و صنایع نو وکم آب خواه شوند.
از بُعد نگاه توسعه ای، اگر مباحث میراث فرهنگی را به 100 قسمت تقسیم کنیم، به نظر شما استان یزد در پله چندم ایستاده است؟
استان در پله 20 قرار دارد. فضای بسیار زیادی برای استفاده داریم و فعالیتهای زیادی نیز انجام میشود. به عنوان نمونه استان یزد در بحث گردشگری در سراسر دنیا به عنوان یک برند معرفی شده است. این امر اهمیت زیادی دارد که تا چه اندازه بتوانیم این برند را حفظ و در آن موفق عمل کنیم.
به عبارتی استان یزد فقط از 20 درصد پتانسیل خود استفاده میکند؟
شاید هم کمتر!
آیا قائل به این مسئله هستید که میتوان استان یزد را بدون نیاز به بخشهای دیگر و فقط با میراث فرهنگی اداره کرد؟
اگر وضعیت گردشگری به روالی که اکنون طی میکند، باشد بله امکان پذیر است. شهرهای زیادی در دنیا وجود دارند مانند قونیه ترکیه، اندلس اسپانیا و ... از نظر سطح گردشگری بسیار از استان یزد ضعیف تر هستند، اما فقط با همین حوزه اداره میشوند.
به خوبی اداره میشوند؟
بله، عمدتا گردشگری فرهنگی است. در دنیا بسیاری از کشورهایی که از نظر صنعتی در سطح خوبی قرار دارند و پیشرفته هستند، مانند آلمان، هلند و حتی چین، تمام تمرکز خود را روی گردشگری گذاشته اند، زیرا صنعتی پاک است و هر چقدر پیشرفته تر میشود برعکس کارخانجات، نیاز به نیروی انسانی بیشتری دارد. به عنوان مثال زمانی که هتل 4 ستاره به 5 ستاره ارتقا مییابد برای ارائه خدمات به نیروی انسانی بیشتری نیاز دارد. کشور ژاپن از نظر صنعتی بسیار پیشرفته است، اما بحث اشتغال خود را با گردشگری وخدمات پیگیری میکند.
این امر برای شما یک چشم انداز، واقعیت یا اعتقاد است؟
یک واقعیت است که تمام دنیا روی آن سرمایهگذاری میکند و کشور ما از آن عقب افتاده است.
درآمد سالیانه گردشگری ترکیه را بیش از 150 میلیارد دلار اعلام میکنند، این مسئله صحت دارد؟
خیر به این اندازه نیست، اما نزدیک به 40 میلیارد دلار یعنی تقریبا معادل فروش نفت ایران است که رقم بسیار بالایی است.
در میان کشورهای اروپایی، بحث گردشگری برای فرانسه یکی از مهم ترین حوزههای فعالیت این کشور است؟
فرانسه که کشوری کاملا صنعتی است، هر سال به اندازه جمعیت خود یعنی حدود 70 میلیون نفر، گردشگر میپذیرد و این یعنی پتانسیلی که نه تمامی دارد و نه در معرض نابودی است.
با توجه به این که استان یزد نمیتواند از مباحث صنعتی شدن فاصله بگیرد، شما یک راه حل برای ایجاد تعادل بین صنعت و گردشگری ارائه دهید.
حرف من این نیست که باید از صنعتی شدن فاصله گرفت. صنعت باید انتخاب شود. هر صنعتی نمیتواند وارد استان شود. در استان یزد چند بخش تعیین کننده است. اولین بخش که باید به صورت جدی به آن پرداخته شود، محیط زیست یعنی آب، خاک و هوا است. محیط زیست امانتی است که باید آن را به نسل بعد منتقل کنیم. باید صنعتهایی وارد استان شود که به محیط زیست آسیبی نرساند و بتوان آن را کنترل کرد. باید صنایع کم آب خواه به استان وارد شوند مانند IT، صنایع مونتاژ، الکترونیک و ... بحث اشتغال را نیز میتوان با گردشگری حل کرد. بخش دوم، ظرفیت نیروی انسانی استان است. یکی از اقدامات در حال انجام، آنالیز کامل منابع انسانی استان است. نباید چیزی در استان مستقر شود که نیروهای نخبه از استان بروند و استان مهاجر پذیر شود. مهاجرانی که باعث ایجاد اختلاط فرهنگی برای استان میشوند.
به نظر من این مسئله در دراز مدت مشکلآفرین خواهد شد.
این امر به آمایش سرزمین مربوط میشود؟
بله.
چرا آمایش انجام نمیپذیرد؟
سالها بحث آمایش سرزمین مطرح است، اما در لحظه ارائه طرح، مفروضات اولیه به هم میریزد. مدیران مختلف که به دنبال کارنامه و آمار هستند، به سمتی میروند که عدد خوبی به دست آورند و به این ترتیب این طرح اجرا نمیشود.
به عنوان فردی که مدیریت میراث فرهنگی استان را بر عهده داشته است در زمینه گردشگری با مطالعه صحبت میکنید. در این حوزه برنامههای ناتمام زیادی وجود دارد، این طور نیست؟
سال 1379 بحث گردشگری در استان را فقط با 90 اتاق آغاز کردیم. 3 هتل پارسیان، صفائیه و جهانگردی فقط 90 اتاق پذیرش توریستی و خارجی داشتند. امروز استان نزدیک به
4000اتاق دارد.
اگر وقفهای نیفتاده بود، اکنون به چه رقمیرسیده بودیم؟
سال 1392 ورودی گردشگر خارجی استان 12هزار نفر و سال 1395 این رقم بالغ بر 100 هزار نفر بوده است. در بحث گردشگری باید قبل از ورود گردشگران امکانات فراهم شده باشد و این امر ابتدا نیاز به زیرساخت دارد. به عنوان مثال برای 100هزار نفر گردشگری که در نظر گرفته شده است، تمام ظرفیت هتلهای استان تکمیل میشود. اگر ظرفیت استان برای پذیرش گردشگران بیشتر بود، مطمئنا گردشگر بیشتری میپذیرفت.
هر گردشگر در استان چه اندازه درآمدزایی دارد؟
در استان یزد باید این چرخه تکمیل شود. در سال 1379 ماندگاری گردشگری نیم در شبانه روز بوده است. به عبارتی 12 ساعت نفر و اکنون به دو و نیم روز رسیده است. این چرخه باید با ایجاد بازارچهها و افزایش خرید صنایع دستی تکمیل شود. عمده این خریدها در استان اصفهان صورت میگیرد، زیرا آنها سالها است یاد گرفته اند به گردشگران جنس بفروشند. یزد و شیراز فروش صنایع دستی را به تازگی تجربه کرده اند. در کل هر گردشگر در استان یزد با احتساب هتل، غذا و ... حدود 500دلار درآمدزایی دارد.
با اقدامات بیشتر میتوان در بخش هتلداری استان انقلابی شکل داد؟
هتل داری، رستوران، غذا، صنایع دستی و ...
یکی از پردرآمد ترین بخشها در دنیا هتلداری است؟
بله همین طور است.
درآمد حاصله از یک هتل بسیار بیشتر و نیز راحتتر از سرمایهگذاری در بخش صنعت است؟
صنعت نیاز به سرمایه در گردش، بازار فروش، مواد اولیه و ... دارد، اما گردشگر به راحتی هزینه اقامت در هتل را به صورت نقد میپردازد. گردشگری از این جهت برای کشور بسیار اهمیت دارد که میتوان از این طریق به دنیا ثابت کرد آن چه که سایر کشورها علیه ایران کار میکنند یعنی بحثهای ناامنی و توسعه نیافتگی کشور، اشتباه است. هر کدام از این گردشگران سفیر صلح و امنیت هستند و به بقیه اعلام میکنند ایران کشوری مهمان نواز و بافرهنگ است.
در رابطه با انتخاب ورود صنایع به استان، آیا میتوان بخشهایی از صنعت را نادیده گرفت؟ صنایع موجود در حال در جا زدن، ضرر دیدن و ضرر رساندن هستند، در این زمینه چه باید کرد؟
صنایع موجود برای بقا باید خود را با بازار روز منطبق کنند. به بازار جهانی متصل و به روز شوند. باید بتوانند محصولات خود را در دنیا به فروش برسانند. در غیر این صورت به مرور حذف خواهند شد.
تا چه زمان میتوان برای جلوگیری از نابودی برخی صنایع از آنها حمایت کرد؟
این امر دیگر امکان پذیر نیست و دلیلی نیز برای این کار وجود ندارد. آنها باید به روز شوند و برای این امر باید حمایت شوند. برای ادامه حیات راهی جز این ندارند.
زیرساختهای توسعه استان تا چه اندازه با حرکت به سمت صنعتی شدن، اشتغال و درآمدزایی هماهنگ است؟
زیرساختهای استان تکمیل است. در سطح استان همه جا برق و گازرسانی شده است. در زمینه جادهای، تمام شریانهای اصلی جادهای دوبانده است و خطوط ریلی نیز تا آخر امسال دو بانده خواهد شد. به نظر من در زمینه زیرساختها استان یزد قوی است و فقط محدودیت منابع آبی دارد.
با نگاهی سخت گیرانه تر، در کدام بخش از زیرساختها باید اقدامات بیشتری صورت بگیرد؟
در سطح ملی، باید تفکر کشور به سمت خطوط ریلی مسافری و باری برود تا قتل عامیکه در جادهها اتفاق میافتد پایان یابد. یکی از استانهایی که در 4 سال گذشته در زمینه خطوط ریلی اقدامات زیاد و خوبی انجام داده، استان یزد بوده است. یزد در منطقهای قرار دارد که بعد از گردشگری، بحث حمل و نقل میتواند بسیاری از مشکلات آن را برطرف کند. در زمینه زیرساخت هوایی و فرودگاه نیز با وجود اقدامات خوبی که صورت گرفته است، اما باز هم جای کار دارد.
به دلیل موقعیت جغرافیایی استان یزد، باری بر شانه صنعت ریلی آن قرار گرفته است. در سال حمل بار چند میلیون تنی توسط خطوط ریلی استان صورت میگیرد. در ابعاد ملی باید حمایت بیشتری در این زمینه از استان صورت میگرفت. سال گذشته حدود 500 میلیارد تومان وارد این بخش شد و هنوز هم نیاز به بودجه بیشتری دارد. آیا نباید در بخش ملی تلاشی برای دریافت بودجه بیشتر در این زمینه انجام میشد تا به بخشهای استانی فشار وارد نشود؟
تمامی بودجهها در بخش ریلی، ملی دریافت شده است.
نمیتوان بودجه بیشتری دریافت کرد؟
چرا، اما در سالهای اخیر وضعیت اعتبارات چندان مناسب نبوده است، با این وجود توانسته ایم بودجه خوبی در زمینه خطوط ریلی هزینه کنیم.
در چشم انداز شما، خطوط اختصاصی برای تفکیک حمل و نقل مسافر و بار نیز در نظر گرفته شده است؟
این یک تصمیم کشوری است، زیرا بسیار پرهزینه است.
هر کیلومتر ریل چه مقدار هزینه میبرد؟
حدود دو و نیم میلیارد تومان البته به موقعیت جغرافیایی هم بستگی دارد.
راه آهن اقلید چند کیلومتر است و در چه وضعیتی قرار دارد؟
270 کیلومتر. حدودا زیرسازی کیلومتر 240 آن نود درصدپیشرفت فیزیکی دارد و آماده ریلگذاری شده و ریلهای حدود 150 کیلومتر از آن نیز رسیده است. 30 کیلومتر باقی مانده در حوزه استان فارس و در حال ساخت است.
این خط بیشتر در خدمت مسافر قرار خواهد گرفت؟
در آینده مسیر بار از عسلویه به یزد و شمال کشور را کوتاه تر خواهد کرد، اما فعلا با تفکر مسافربری طراحی شده است.
مطالعات این خط بر مبنای دو بانده شدن است؟
خیر، یک خطه است.
در بخش فرودگاهی چه اقداماتی صورت گرفته است؟
وسایل ناوبری مورد نیاز سال گذشته وارد و بعضی از آنها در حال نصب است. همچنین وسایل به روزتر نیز در دستور کار برای ورود و نصب است. فرودگاه محدودیت فضا دارد که 250 هکتار زمین به محدوده آن اضافه شده است. باید ترمینالهای مسافر در بخش ساختمانی آن گسترش پیدا کند. کلاس فرودگاه نیز بین المللی شده است.
یعنی اکنون فرودگاه استان هر نوع هواپیمایی را میتواند بپذیرد؟
بله
ایرلاینی برای فعالیت در فرودگاه استان درخواست داده است؟
خیر
در سالهای بازگشت به عنوان معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری، کدام بخش وقت بیشتری از شما گرفته و کمتر نتیجه داده است؟
به طور کلی هماهنگی کاری بسیار سخت و وقت گیر بود. هماهنگی بین دستگاهها برای اجرای یک پروژه در استان بسیار امری وقت گیر است.
آیا همه آماده همکاری هستند؟
خیر! به نظر من یکی از مشکلاتی که وجود دارد بخشی نگری است. شاید اگر جامع نگر بودند، میشد این معاونت را حتی حذف کرد. هر دستگاه فقط به امروز و بخش خود توجه دارد.
تعطیل شدن پروژهها شما را آزار میدهد؟
بله، بسیار زیاد، زمانی که پروژهای به سرعت در حال انجام است به صورت ناگهانی توسط یک دستگاه دولتی تعطیل میشود و این امر به شدت عذاب آور است.
چرا ایران وزارت گردشگری ندارد؟
معاون رئیس جمهور دارد که بسیار بالاتر از آن است.
به نظر شما وزارت خانه موفق تر عمل نمیکند؟
گردشگری منوط به یک وزارت خانه نیست. یک چرخه است. یک گردشگر از زمانی که تصمیم میگیرد وارد کشور شود ابتدا با وزارت خارجه برای دریافت ویزا در ارتباط است، سپس ایرلاین، فرودگاه، پلیس فرودگاه، جاده و ... این امر به یک وزارت خانه ختم نمیشود. همه باید تصمیم بگیرند که گردشگر برای کشور مهم است و در این راه تلاش کنند.
شما معتقد نیستید هنوز تفکر بهره بری از گردشگر در کشور نهادینه نشده است؟
بله همین طور است. هنوز نخواسته ایم این امر را بپذیریم. زمانی که چه در فرودگاه، چه ترمینال، چه در بین راه بتوان چند سرویس بهداشتی تمیز پیدا کرد، آن زمان است که همه پذیرفته اند قرار است گردشگر وارد شود. حتی در کشور خودمان نیز نمیتوان در مسیر سفر به شهرهای مختلف سرویس بهداشتی تمیزی پیدا کرد. حتی در هتلهایمان نیز همین گونه است.
شاید این امر به درستی تبیین نشده است.
نظافت جزیی از دین ما است. تمیز بودن سرویس بهداشتی امری بدیهی است و چیزی نیست که آن را به کسی تفهیم کرد.
به نظر شما دلیل این امر ارتباط ضعیف مدیران کشور با سایر کشورها نیست؟
اصلا هیچ کجای دنیا را هم که نبینند در فیلمها نیز نمیبینند؟ نظافت شخصی خود فرد نیز این مسئله را نمیپذیرد. دلیل این امر، بی تفاوت بودن نسبت به آن است. اگر مدیر فرودگاه و ترمینال نسبت به همین موضوع بی تفاوت نباشند، با حل شدن یک مسئله، بقیه مشکلات کشور نیز برطرف خواهد شد.
آیا این جمله از شما است که نه فولاد، نه کاشی و نه معدن، استان را نجات نخواهد داد به جز بخش میراث فرهنگی؟
بله، هنوز هم به این امر معتقد هستم زیرا در استانی با محدودیت آب زندگی میکنیم.
با وجود کمبود آب، این همه اصرار برای تکمیل چرخه فولاد چیست؟
قصد دارند با تکمیل این چرخه ارزش افزوده به دست بیاورند. به دلیل کمبود آب تکمیل نشده است.
کسی که چنین قصدی دارد از وضعیت محدودیت آبی استان بی اطلاع است؟!
خیر، قصد انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان را دارند.
چرا کارخانه فولاد را در کنار دریا تاسیس نمیکنند؟
این مسئله مربوط به آمایش سرزمین است. در ضمن تحلیلهایی داشتند مبنی بر پدافند عامل در لب مرز. اگر صنایع لب دریا مستقر شوند، ممکن است وضعیتی شکننده ایجاد شود. در مرکز کشور تاسیس میشود تا بتوان از آن حفاظت کرد. به همان اندازه که بحث انتقال فولاد به کنار آب مطرح است، بحث انتقال آب نیز پررنگ است. در این زمینه باید متخصصین و مشاورین وضعیت را نسبت به کل کشور بررسی کنند و راه حلی برای آن در نظر بگیرند.
آیا بخشی نگری در سراسر کشور اپیدمینشده است؟
بعضی از آیین نامهها و قوانین نیز به این امر دامن میزند.
چه اندازه با دانشگاه ارتباط کاربردی دارید؟
در بعضی از پروژهها ارتباط داشتیم، اما ضعیف بوده است. در دانشگاه باید برای کشور تصمیم سازی کند. این فکر باید به اندازهای پخته و علمیباشد که مدیران کشور نتوانند آن را نادیده بگیرند. دانشگاهها به سمت تولید فکر نمیروند و نگاه آنها درآمدی است و به سمت خواسته مدیران متمایل میشوند. بسیاری از تفکراتی که ارائه میدهند نیز در حد کتابخانهای و مطالعاتی است و عملی نیست.
تا به حال دانشگاه با فکری خاص به سراغ شما آمده است که بتواند شما را شگفت زده کند؟
خیر!!!
اگر آینده استان را میراث فرهنگی نجات خواهد داد، پس باید برنامهها و زیرساختها نیز به این سمت باشد. در این امر تا چه اندازه با این خواست هماهنگ عمل شده است؟
یک سری از بحثها با زندگی روزانه مردم در ارتباط است. در بحث توسعه و اشتغال با میراث فرهنگی حل خواهد شد و میتواند توفیقی برای استان به همراه داشته باشد. یکی از اقدامات بزرگی که صورت گرفته این است که هم میراث فرهنگی کشور و هم مدیران استان را مجاب کردیم تا به سمت جهانی کردن یزد پیش برویم. جهانی شدن یک شهر بسیار دشوار است، اما تفکر مسئولین و مردم یک منطقه و میراث فرهنگی کشور به این سمت سوق داده شده است. پرونده برای ثبت رفته و ممکن است ایرادات و کاستیهایی که امیدوارم منطقی و فنی باشد، به آن بگیرند تا آن را برطرف کنیم. اما به این معنی است که پذیرفته اند این شهر جهانی است، اما باید رفع عیب شود. در رابطه با قناتها نیز این اتفاق افتاد. سال اول آن را نپذیرفتند و خواسته شد تا رفع عیب شود.
در صورت جهانی شدن استان یزد چه برنامههایی در دست دارید؟
در بحث ثبت، برنامه و پنل مدیریت طراحی شده است.
اگر تا این اندازه میراث فرهنگی برای شما اهمیت دارد، فکر نمیکنید نگاه به مجموعه میراث فرهنگی یزد حاشیهای بوده و به عنوان یک اداره و سازمان تاثیرگذار به آن نگاه نشده است؟
طلاییترین دوران میراث فرهنگی و گردشگری در 50 سال اخیر در زمان حسین مرعشی اتفاق افتاد. بعد از آن میراث فرهنگی تبدیل به حیاط خلوت دولتها شد و هنوز در این حاشیه گرفتار است. نیروهای زیادی به بدنه آن اضافه شده است. نیروهایی که تخصصی ندارند. بدنه آن بزرگ، اما ضعیف شده است. این مسئله به استانها نیز سرایت کرده است.
امتیازی که استان یزد دارد این است که معاون هماهنگی امور عمرانی استانداری آن، نگاهی میراثی دارد؟!
بله همین طور است و طی سالهای اخیر کمکهای زیادی به آن شده است.
انتظار میرود میراث فرهنگی استان یزد یکی از ادارات پیش چشمتر باشد. این امر را قبول دارید؟
همین گونه نیز بوده است. با این که در چند سال اخیر اعتبارات وضعیتی مناسب نداشته، اما سعی شده است از بودجه میراث فرهنگی کم نشود. نسبت به سایر دستگاهها میراث فرهنگی همیشه وضعیت خوبی داشته است. یکی از انتقادات سایر دستگاهها به من این بوده است که چرا میراث فرهنگی را ویژه دیده ام. سال 1392 اعتبار شهرداری برای میراث فرهنگی حدود 700 میلیون تومان بود و سال گذشه شهرداری درحوزه میراث فرهنگی حدود 15 میلیارد تومان هزینه کرد.
به غیر از هزینه، به نظافت، نور و امنیت بافت نیز توجه کرد. تمام دستگاهها در این زمینه وارد شدند.
احساس میشود که اهمیت این بخش را پذیرفتهاند.
بله، تمام دستگاهها پذیرفته اند.
حتما به یاد دارید شورایی بر سر کار بود(سوم) که به طور کل بافت قدیم را قبول نداشت؟
بله، اما شورای بعد از آن (چهارم) بافت را قبول داشت و خیلی خوب همراهی کرد. شورای جدید(پنجم) نیز قطعا بیشتر به آن خواهد پرداخت. آینده بافت را روشن میبینم.
چرا شهرداری هتل نمیسازد؟
من مخالف ساخت هتل توسط شهرداری هستم. معتقدم باید زیرساخت آن را فراهم کند. به این شکل که اگر هتلی خوب در یزد ساخته شود عوارض آن را نگیرد و حتی زمین آن را تامین کند.
چرا صنعتگران استان در بخش هتلداری سرمایهگذاری نمیکنند؟
صنعت گردشگری نوپاست و چند سال نیز دچار مشکلاتی بوده که کم کم با تغییر نگاه شاهد حضور خیلیها در این بخش خواهیم بود.
هیچ فردی در زمینه هتل داری ضرر نکرده است یا لااقل ما سراغ نداریم(!) پس چرا بقیه به سراغ این بخش نمیآیند؟
چند سال دچار افت و خیز بود، اما اکنون مراجعه در این زمینه زیاد است. باید به آنها کمک کرد تا بتوانند در این زمینه تصمیم بگیرند.
در حال حاضر چند پرونده درخواست هتل در دست دارید؟
موردی که درخواستهای زیادی برای آن صورت گرفته، بحث بومگردی و هتلهای سنتی است. بسیاری از مردم به فکر استفاده از داشتههای خود افتاده اند. اما یزد به جایی رسیده است که نیاز به چند هتل مدرن دارد و باید به سمتی برود که اجلاسهای بزرگ در یزد برگزار شود. در این زمینه دو مورد در حال پیگیری هستند. این هتلها به سرمایهای حدود 400 میلیارد تومان نیاز دارد.
دولت آمادگی کمک به این افراد را دارد؟
در بعضی از زمینهها بله.
مثلا اگر برای ساخت هتلی مدرن بخش خصوصی آوردهای 150 میلیارد تومانی داشته باشد، به او کمک خواهید کرد؟
بله، در زمینه تامین زمین و زیرساختها به او کمک خواهد شد. در بحث تسهیلات نیز زمانی که شروع به کار کند میتوان با بانکها رایزنیهایی صورت داد.
رسانهها با بحث اشتغال و بیکاری فقط آماری برخورد میکنند و این به گونهای آسیبزا و هجوم به امنیت ذهنی در این زمینه است. شما در حوزه فعالیت خود احساس نگرانی در این باره ندارید؟
اگر بخواهیم به صورت کلی در استان یزد به صورت آماری برخورد کنیم، از سویی نرخ بیکاری بالا رفته است و از طرفی در بحث مهاجرپذیری، استان دوم یا سوم هستیم. این امر نشان میدهد نرخ بیکاری استان بالا نرفته(!) بلکه مهاجرپذیری افزایش یافته است. خطری که استان یزد را تهدید میکند این است که مهاجران جایگزین جوانان یزدی میشوند و به عبارتی فرهنگ کار به هم میریزد. دلیل این جایگزینی فرهنگی است که از بیرون میآید، به عنوان مثال با کارفرما راحتتر کنار میآیند، بیشتر کار میکنند، مزد کمتری میگیرند و ... رسانهها فقط بر روی نرخ بیکاری کار میکنند و جامعه آماری ثابتی دارند که ماهانه از آنها سوال میشود، اما از سویی آمار مهاجران زیاد شده است.
به این ترتیب بخش مهاجرتی استان نگران کننده تر از بخش اشتغال است و ممکن است آسیب بیشتری به استان وارد کند. در این بخش نیز برنامهای دارید؟
این امر در حوزه فعالیت من نیست. اما استان در این زمینه برنامه جامعی دارد که در حال پیگیری است. اعتقاد شخصی من این است که یزد باید از همه نظر بهشت بخش خصوصی شود. زمانی که بخش خصوصی وارد یزد میشود، دولتیها باید در مقابل آن تعظیم کنند. تمام دستگاهها به این نتیجه برسند که او را معطل نکنند و رئیس دستگاه پیگیر کار بخش خصوصی باشد. زمانی که سرمایه گذار به من مراجعه میکند مدام پیگیر کار او هستم که کجای کار او گیر است.
آیا نمیتوان این بحث را هدایت شدهتر کنترل کرد؟
باید فرهنگ این امر جا بیفتد. دولت باید در استان این موضوع را کامل درک کند و اگر مدیری کوتاهی کرد به نظر من به درد مدیریت در استان نمیخورد.
این موضوع که یزد بهشت بخش خصوصی شود، ایده آل ذهنی شماست؟
باید این اتفاق بیفتد، زیرا همیشه همین طور بوده است. همیشه خوش نام ترین برندها، بازرگانها، تاجرها و کارخانهها در یزد بوده و هستند. پس چرا خوشنامترین دولت در استان یزد نباشد؟
استان اتاق یا شورای سرمایهگذاری دارد؟
بله، مرکز سرمایهگذاری دارد.
آیا در حوزه مدیریتی آرزوی به دل مانده دارید؟
دلم میخواهد در استان رفاقت و تعامل برقرار باشد. مدیران هماهنگ، با هم کار و سریع کار کنند. به بخش خصوصی احترام بگذارند. بخشی نگری نداشته باشند. پروژهها را خوب تعریف کنند. همه چیز در یک استان اعتبار نیست. در مراسمهای تودیع، همه گزارش عملکرد ارائه میدهند، اما من در حال تهیه لیستی هستم که در آن کارهایی که انجام نداده ام ذکر میشود. بسیاری از پروژههایی که فکر میکردم برای استان مفید است گرفتار تنگ نظری شد. بعضی از پروژهها ناتمام ماند. فعالیتهایی که انجام میدهم وظیفه من است و نیازی به بیان آن نیست و خود مردم متوجه میشوند مدیران چه کارهایی انجام داده اند یا خیر. با وجود شرایط سخت، یزد بسیار بیشتر از چیزی که اکنون مشاهده میشود، ظرفیت دارد. اقدامات زیادی صورت گرفته است و کارهای بیشتری نیز میتواند انجام شود.
آیا قبول دارید دوره اخیر یکی از هماهنگترین دوران دو بخش مدیریتی اجرایی استان و شهرداریها بود؟
حداقل در حوزه خود سعی کرده ام با تمام دستگاهها هماهنگ باشم و تمام شهرداریها با هم هماهنگ شوند، زیرا معتقد هستم شهرداریها میتوانند تحول آفرین باشند.
آیا میتوان به صورت کلی قضاوت کرد که شهرداریهای استان موفق تر عمل کردهاند؟
این سوال را باید از شهرداریها و مردم پرسید. من فکر میکنم در مقیاس استانهایی که همرده استان یزد و شهرداریهایی که هم رده شهرداریهای استان بوده اند، شاید به خاطر همین هماهنگیها، شهرداریهای یزد دچار مشکل نشده و توانسته اند فعالیت کنند. بسیاری از شهرداریهایی که هم رده شهرداریهای استان هستند، مشکلات بزرگی حتی در حد پرداخت حقوق داشتند. در کل در استان پروژههای خوبی اجرا شد. شاید هم بعضی از پروژهها الان نباید اجرا میشد. در مجموع شهرداریهای استان به خوبی عمل کردند.
شهرداریهای شهرستانهای یزد نیز خوب عمل کرده اند. این تفکری بود که بین شهرداریها، استانداری و فرمانداریها هماهنگی ایجاد شود.
این امر بسیار مهم بود، زیرا ناهماهنگی میتوانست پروژهها را عقب بیندازد. پروژههایی که حتی کمیناهماهنگی در مورد آنها صورت گرفته است، هنوز به پایان نرسیده اند. البته این موضوع در ارتباط با پروژههای کوچک است و پروژههای بزرگ به هر نحوی به پایان رسانده شده اند.
سایر اخبار این روزنامه
فراموش کاریم یا عجول؟
همه شواهد می گویند یزد آمادگی جهانی شدن دارد
فراموش کاریم یا عجول؟
ترامپ: به دنبال اتفاقات مثبت هستیم
آنچه فرانسه و آلمان با توتال نشان دادند
صید طلایی روحانی؟
حریم خصوصی دقیقا کجاست؟
عزل رازآلود
تحریم های جدید مصر علیه قطر
عکاسی عروسی برای آقایان ممنوع شد
چین، آمریکا و دو کره؛ هیچ کدام جنگ نمیخواهند
حجازی از دست ریاکارها دق کرد!
موافقان و مخالفان حضور توتال را بشناسید
مردم را استراتژیک ترین «زیر ساخت توسعه ای» در استان یزد میدانم!