دوباره اشتباه استراتژیک

آرمان امروز: محمدباقر قاليباف، رئيس محترم مجلس شوراي اسلامي در بازگشت از سفر ترکيه به تهران و ديدار با رئيس پارلمان باکو اظهار داشت: اين اواخر سوء‌تفاهم‌هايي با جمهوري آذربايجان پيش آمده بود که اين مسائل در ديدار با رئيس پارلمان اين کشور برطرف و قرار شد در آينده سفري به باکو داشته باشم.
 اين چندمين باردر سال هاي اخير است که به دنبال بالاگرفتن تنش از سوي جمهوري آذربايجان عليه کشورمان و تهديد منافع ملي و تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران از سوي تجزيه طلبان مستقر در شمال ارس، برگزاري مانورهاي مشترک نظامي ميان آذربايجان و ترکيه، جنجال هاي شبانه روزي و اهانت به مقامات ملي و مذهبي عالي رتبه کشور توسط رسانه هاي تحت کنترل دولت طايفه اي حاکم بر باکو و نمايش قدرت از سوي سفير و مقامات رژيم صهيونيستي در مورد روابط عميق تل آويو و رژيم عليف، آزار بازرگانان و تجار ايراني در مرزهاي دو کشور که به فاسد شدن ميوه ها و سبزيجات صادراتي ايران به روسيه منجر مي شود و ده ها مورد رفتار غيردوستانه ديگر حکومت عليف، شاهد برگزاري ديداري ميان مقامات دو کشور، اظهارات يک طرفه آشتي جويانه طرف ايراني، سکوت کوتاه مدت باکو و سپس آغاز مجدد تنش و رفتارهاي خضمانه باکو عليه جمهوري اسلامي ايران هستيم.
 اين فرمول امتحان پس داده و بارها تکرار شده نتيجه اي جز فرسايش و آزار مداوم نيروهاي وطن دوست و حامي منافع کشور، قدرت گرفتن لابي باکو در تهران که جز به منافع اين کشور جدا شده از ايران نمي انديشد و در نهايت هجمه به جايگاه و اقتدار نظام در برابر يک کشور کوچک – که امروزه به پايگاهي براي فعاليت هاي تخريبي رژيم صهيونيستي، ناتو و ترکيه عليه امنيت ملي و تماميت ارضي ايران مبدل شده است – ندارد.
 سيد عباس موسوي سفير ايران در باکو در 21 بهمن ماه 1400 در گفت وگو با خبرگزاري ايرنا از جهش و همکاري خوب در روابط تهران و باکو، آمادگي ايران براي مشارکت در بازسازي مناطق تازه آزادشده قره باغ، امکان تبديل روابط ايران و آذربايجان به يک رابطه نمونه در ميان همسايگان، تلاش هاي نيروهاي ثالث و بيگانه از طريق عواملي در رسانه ها و شبکه هاي اجتماعي با طرح مطالب دور از واقعيت با هدف ايجاد تيرگي ميان ايران و جمهوري آذربايجان و از بين رفتن تنش مصنوعي و غير لازم در روابط دو کشور و توسعه روابط دو کشور خبر داده بود. اما در عمل نه باکو مشارکت ايران در بازسازي قره باغ را اجازه داد، نه دخالت ترکيه و رژيم صهيونيستي و ناتو در اين کشور و همکاري ضدايراني عليف با اين دولت ها متوقف شد، نه مانورها و همکاري هاي نظامي خطرناک اين کشورها با يکديگر دچار خلل شد و نه برنامه هاي آنها براي تکميل جاده ها و فرودگاه هاي نظامي در مرز ايران، ايجاد شهرک هاي هوشمند صهيونيستي در مجاورت مرز کشورمان و راه اندازي دالان توراني ناتو با وقفه مواجه شد.


پيش از آن در هشتم مهر ماه 1400 نيز وزير کشور با اشاره به اقدامات جمهوري آذربايجان، گفت: کشورهاي همسايه را به گفت‌وگو و دوستي دعوت کرده‌ايم. سوء‌تفاهمات پيش‌آمده هم با پيگيري وزارت امور خارجه ان‌شاءالله حل مي‌شود. ولي در آن زمان هم باکو از تعقيب سياست هاي ضدايراني خود دست برنداشت و همه آنها با جديتي روزافزون پيگيري شد.
 نمونه هايي از اين دست اظهارات آشتي جويانه يک طرفه مقامات جمهوري اسلامي ايران در طول سه دهه گذشته بسيار فراوان است و جالب اينکه هر بار بعد از اين اظهارات که از سوي باکو با سردي، بي پاسخ گذاشته شده، به مدت کوتاهي رويه خصمانه قبلي از نو آغاز شده و رويکرد ايران هميشه واکنشي، انفعالي و محدود به تعداد کمي رسانه عمدتا مجازي بوده است. کارشناسان حوزه روابط بين الملل و سياست خارجي در ايران نيز که با واقع بيني و نگراني اين روابط نامتعادل را رصد مي کنند، در سطحي محدود و تنها در جواب اين گستاخي ها اجازه يافته اند واکنش هايي آکادميک از خود نشان دهند.
 واقعيت اين است که سه دهه کم توجهي جمهوري اسلامي به منطقه حساس قفقاز و آسياي ميانه باعث شده رقباي ايران براي تحقق منافع ملي خود گوي سبقت را از کشورمان بربايند و جاي پاي خود را در حوزه هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي، هنري، امنيت و اطلاعاتي در حکومت عليف محکم کنند. رژيم صهيونيستي، ترکيه و ناتو که عملا حکومت عليف را به مستعمره خود مبدل کرده اند، فضاي تنفسي را براي نقش آفريني ايران بسيار تنگ کرده اند و با فعاليت هاي گسترده رسانه اي، آموزشي و شبه علمي تلاش دارند مردم شمال ارس را از ريشه هاي هويتي، ملي و مذهبي خود که در پيوند با ساير اقوام ايراني است، جدا کنند و براي آنان هويتي جعلي در پيوند با ترکان عثماني جعل
کنند.  بنابراين تبليغات نظام مند که در قالب سريال و انميشن هاي متعدد و محتواي تحريف شده کتب درسي دو دهه است به طور جدي در روح و ذهن مردمان شمال ارس کاشته شده، سوتفاهمي ساده نيست، بلکه يک راهبرد ضدايراني است که با ساده انگاري و بي تفاوتي و برخي خيانت ها به يک غده سرطاني در همسايگي جمهوري اسلامي مبدل شده است.
 در ماه هاي اخير شخص الهام عليف، رئيس جمهوري آذربايجان با جعل عنوان آذربايجان ج.ن.و.ب.ي براي مناطق آذري نشين ايران از پايمال شدن حقوق مردمان ايراني اين بخش هاي کشور سخن گفته و در رسانه هاي باکو که هيچ کدام آزادي عمل ندارند و همگي از سوي دولت باکو و رژيم صهيونيستي هدايت مي شوند، تا مرکز ايران، متعلق به رژيم عليف دانسته شده که وارث امپراطوري بزرگ آذربايجان است که توسط روسيه و ايران به دو تکه تقسيم شده است و حالا بايد احيا شود! همچنين مقامات عالي رتبه ترکيه و باکو و به خصوص وزراي دفاع دو کشور بارها بر ضرورت تکميل کريدور زنگزور، اشغال جنوب ارمنستان بدين منظور و وادار کردن مقامات ايروان به کوتاه آمدن با مشت برادرانه! تاکيد کرده اند. ايران نيز در واکنش يا سکوت کرده يا جمله هميشگي جمهوري اسلامي هيچ تغيير ژئوپلتيکي در منطقه را نمي پذيرد، تکرار کرده است. نگارنده و بسياري از کارشناسان دلسوز حوزه قفقاز اعتقاد راسخ دارند، ريل گذاري روابط ايران و آذربايجان در سه دهه گذشته کاملا اشتباه بوده و بايد به طور اساسي مورد بازنگري قرار بگيرد. گفت وگو با باکو بايد از موضع قدرت و با هدف اصلاح سياست هاي ضد ايراني اين کشور کوچک جداشده از ايران، و نه با هدف دلجويي و آشتي به هر قيمت انجام شود. همچنين بايد به مقامات آن کشور هشدار داده شود رويه مذکور مي تواند در زمان و مکان مناسب واکنش عملياتي و عيني ايران را به دنبال داشته باشد.  متاسفانه بايد پذيرفت که بسياري از مردم شمال ارس به خاطر دهه ها تبليغات و آموزش هاي مسموم ضدايراني ديگر شيعه مذهب نيستند و به وهابيت، تسنن، بي خدايي و غيره گرايش يافته اند و حمايت ضعيف ايران از نيروهاي مطلع از شرايط عيني اين منطقه مانند حسينيون هم باعث شده براي تغيير وضعيت نامطلوب فعلي به سال هاي طولاني کار و تلاش مضاعف نياز باشد. در پايان براي هشدار به باکو براي توقف رويه هاي ضدايراني مي توان از رويکردهاي زير بهره گرفت:
- افزايش استفاده عملياتي از مسير جايگزين کريدور دريايي به روسيه بدون مزاحمت باکو با تقويت ناوگان کشتي راني جمهوري اسلامي ايران در درياي کاسپين، ساخت و واردات انواع شناور و تکميل راه آهن رشت به منطقه آزاد کاسپين در نزديکي بندر انزلي
- تکميل راه آهن چابهار به زاهدان
- حمايت از گروه هاي تحت ستم در ترکيه و باکو مانند تالشي ها و لزگي ها در جمهوري آذربايجان و کردها و علوي ها در ترکيه و فراهم آوردن تاسيس دفاتر نمايندگي آنها در تهران (مشابه اقدامي که ترکيه و باکو انجام داده اند)
- حمايت جدي تر از حسينيون و بهره گيري از ظرفيت هاي گسترده فرهنگي و علمي و ديني‌آنان
 - راه اندازي هر چه سريع تر کنسولگري جمهوري ارمنستان در شهر تبريز
 - پيگيري ديپلماسي فعال با روسيه و ارمنستان به‌منظور انعقاد يک پيمان دفاعي و اقتصادي سه‌جانبه
 - ايجاد ارتباط اقتصادي گسترده تر با گرجستان (حلقة ارتباطي ايران – ارمنستان با اروپا) و تعريف نوعي منافع مشترک سياسي – امنيتي و اقتصادي – تجاري ميان ايران و گرجستان
 - افزايش ارتباطات اقتصادي و سياسي و فرهنگي با جمهوري هاي مسلمان نشين روسيه در منطقه چچن با تمرکز بر تهديد ناتو از طريق جمهوري‌باکو
 - تقويت جدي ديپلماسي عمومي ايران در آسياي مرکزي و قفقاز: ايجاد و تقويت محورهايي نظير مطالبه حقوق شيعيان آذربايجان مانند شيعيان زنداني و شکنجه و اعدام شده، افشاي روند تخريب مساجد، نقد ممنوعيت آيين هاي مذهبي نظير عاشورا، پيگيري حقوقي – ديپلماتيک کشتار تاريخي نارداران و آزادي رهبران مذهبي شيعه زنداني در آذربايجان، سياست گزاري جذب نخبگان شيعي در مراکز علمي دانشگاهي و حوزوي و تربيت نخبگان اسلام گرا و طرفدار ج.ا ايران؛ نشر آثار علمي – فرهنگي – هنري به زبان آذري با اولويت هويت بخشي به شيعيان آذربايجان شمالي و بازتوليد هويت ايراني مناطق جداشده از کشور در اداوار تاريخي گذشته، توليد و نشر نمادهاي ايراني – اسلامي در جامعه هدف، تمرکز بر شناسايي و خنثي سازي شبهات و تحريفات اجتماعي، فرهنگي و سياسي القائي توسط باکو و آنکارا عليه ايران، تبليغات رسانه اي و موضع گيري هاي رسمي و غير رسمي توسط سازمان هاي مردم نهاد و انجمن هاي ايراني عليه محدوديت هاي مدني اکثريت شيعه آذربايجان، زمينه سازي براي ايجاد مطالبه بومي بازگشت بخش هاي جداشده از ايران به سرزمين مادري و موارد مشابهي از اين دست و در نهايت بازگذاشتن دست شبکه هاي صدا و سيما براي پاسخ به شبهات و دروغ پراکني رسانه اي باکو و ترکيه و پخش برنامه هاي شبکه سحر در داخل کشور
 - تغيير سياست فرهنگي کشور در استان هاي آذربايجان شرقي، غربي و اردبيل: اقداماتي نظير تعريف و گنجاندن 4 واحد درسي زبان و ادبيات آذري در دانشگاه هاي اين سه استان، به صورت اختياري و بر اساس قرائت جمهوري اسلامي ايران از واقعيات تاريخي منطقه قفقاز از يکسو و 2 واحد درسي آشنايي با داستان هاي فولکلور زبان آذري در مقطع متوسطه دوم با قرائت يادشده و با هدف تقويت هويت ايراني، مي تواند خنثي کننده بخشي از تحريک هاي رسانه‌اي قومي – زباني خارجي و تحريف واقعيات تاريخي در اين منطقه باشد. کشورهاي يادشده در کتاب هاي درسي مدارس و دانشگاه هايشان، ضمن تحريف تاريخ منطقه و تاريخ سازي جعلي، به دنبال تقويت مطالبه تجزيه شمال شرق ايران (آذربايجان جنوبي در روايت جعلي) و الحاق آن به آذربايجان هستند، در حالي که بخش هايي از آذربايجان نظير نخجوان، گنجه، شکي، شيروان، قره باغ و ... از سرزمين مادري ايران جدا شده است.
همچنين بايد عموم مردم آگاهي بيشتري از تحولات اخير در منقطه قفقاز به دست آورند. لذا بايد صدا و سيماي جمهوري اسلامي، شبکه سحر، شبکه پرس تي، شبکه العالم، سايت ها و خبرگزاري هاي مهم، دستگاه هاي فرهنگي و هنري، وزارت ارشاد، سازمان تبليغات اسلامي و حوزه هنري با توليد محتواي چندرسانه اي، موشن گرافيک، پوستر، فيلم و سريال در اين زمينه براي آگاه سازي مردم اقدام ‌کنند.