حاشیه‌پردازی و سرگرم‌سازی بر مدار ارتجاع و وابستگی

 نظام استکبار و در رأس آن امریکا برای حفظ سلطه و استیلای خود بر سایر کشور‌ها و نظم جهانی مطلوبی که آن را در رأس قطب قدرت جهانی قرار دهد یک قاعده استعماری وضع کرده که کشور‌ها را به دو گروه تقسیم می‌کند و اعلام می‌دارد که «یا با ما هستند، یا علیه ما». همان‌گونه که تئوری‌پردازان به ظاهر چپ، اما مرعوب نظام سلطه نیز معتقد بودند که کشور‌ها به مرکز-پیرامون تقسیم می‌شوند و به ناچار غالب کشور‌ها در دایره وابستگی به قدرت‌های جهانی یا همان پیرامون تعریف می‌شوند.
از این رو هرگونه حرکت در راستای استقلال و نفی وابستگی به نظام استکباری و استعماری، نقض خط قرمز اعلامی به حساب آمده و چنین کشوری در جبهه دشمنی و خصومت تعریف و هرگونه اقدامی برای مقابله با آن نه‌تن‌ها مجاز بلکه ضرورتی راهبردی تعریف و دنبال می‌شود.
با پیروزی انقلاب اسلامی نه‌تن‌ها کشور ایران پرچم استقلال و نفی سلطه را برافراشته، بلکه خود الهام‌بخش سایر ملت‌ها برای رهایی و استقلال بوده و با اتخاذ مدلی برای اداره مستقل و پیشرفت کشور، آن‌هم با وجود تمامی دشمنی‌ها و کارشکنی‌ها، ازجمله تحریم‌های اقتصادی، فرایند کسب قدرت را نیز به رخ کشیده است.
طبیعی است، نظام استکبار، ایران اسلامی را در زمره دشمنان خود تلقی و برای مقابله با آن از هیچ اقدامی فروگذار نباشد. به‌کارگیری جنگ نظامی، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی و ترکیبی از همه آن‌ها در قالب جنگ ترکیبی، راهکار‌های امریکا و متحدان غربی آن برای تنبیه و مهار ایران اسلامی و بازگرداندن آن به مسیر وابستگی بوده که با حمایت مردم از نظام به ناکامی و شکست انجامیده است. به عبارتی روند قدرت‌یابی نظام همچنان ادامه یافته و دشمنی آشکار و بیرونی به انسجام و اتحاد از یک‌سو و تقویت اراده برای تداوم راه انقلاب کمک کرده است.


از این رو، دشمن با تغییر شیوه و ابزار و به‌کارگیری جنگ شناحتی از یک‌سو و تشکیل و سازمان‌دهی شبکه‌های شرارت و شبه‌امنیتی از دیگر سو، سیاست بی‌اعتبارسازی مسئولان و حاکمیت، بی‌اعتمادی و ناامیدسازی مردم و شکاف بین حاکمیت و مردم را در دستور کار قرار داده است.
سیاست کثیفی که خروجی آن اختلافات و بگو‌مگو‌های بیهوده سیاسی و همچنین اغتشاش و بی‌ثبات‌سازی در سطح فراگیرتر است؛ سیاستی که می‌تواند با حاشیه‌سازی و سرگرم‌سازی، روند پیشرفت و قدرت‌یابی کشور را مختل ساخته و با کشاندن یک کشور انقلابی به وضعیتی ضعیف، زمینه هرگونه تحمیل اراده و اجبار به تغییر رویه را فراهم آورد.
برای تحقق این سیاست کثیف، چند اقدام عمده در دستور کار دشمنان و پادو‌های داخلی آنان قرار گرفته که عبارت‌اند از:
۱- متهم‌سازی و دروغ‌پردازی علیه مسئولان و کارگزاران کشور و ایجاد بدبینی و بی‌اعتمادی به آنان در افکار عمومی.
۲- ایجاد دغدغه و نگرانی در مردم با طرح مسائل و موضوعات واهی و انحرافی و دامن زدن به تشویش در افکار عمومی.
۳- انگ‌زنی به نظام و تحریف برخی واقعیت‌ها و ایجاد تردید و حتی نفرت در افکار عمومی.
بدیهی است خروجی این نوع جنگ شناختی و روانی می‌تواند پدید آمدن فضای التهاب و نارضایتی و حتی پرخاشگری باشد که برخی مسئولان و کارگزاران را نیز از میدان انجام وظایف به عرصه مجادله و پاسخگویی یا انفعال و بی‌تفاوتی بکشاند. بدتر از این، گرفتاری برخی مسئولان به اشتباه محاسباتی و ورود به حاشیه‌ها یا تشدید حاشیه‌ها و سرگرم شدن به آن‌ها به جای پرداختن به مسئولیت‌ها و ادای وظیفه برای حل مشکلات و مسائل مردم و پیشرفت کشور می‌باشد؛ پدیده‌ای که خود یک مسئله اساسی بوده یا مانع حل مسائل اساسی به حساب می‌آید. با توجه به چنین آفتی است که رهبر حکیم انقلاب اسلامی نسبت به حاشیه‌سازی و سرگرم‌سازی هشدار داده و در خطبه‌های نماز عید سعید فطر، همگان را نسبت به اجتناب از آن توصیه می‌فرمایند، چرا که این آفت مانع تمرکز بر مسائل اساسی کشور و مردم می‌شود و روند قوی شدن و قدرت‌یابی کشور و نظام را مختل می‌سازد؛ و این دقیقاً همان خواسته یا راهبرد کثیف دشمن برای بازگرداندن کشور به مسیر وابستگی و دنباله‌روی است که نوعی ننگ و ارتجاع برای هر عنصر دلسوز و متعهد و برخوردار از هویت و دلبستگی دینی، انقلابی و میهنی محسوب می‌شود.
رمزگشایی از این سیاست کثیف استکباری کاری بسیار ساده و آسان است که در نگاه به هویت وابسته به عناصر اصلی آن به بیگانگان و سابقه پادویی و مزدوری آنها، هیچ نیازی به تفحص اطلاعاتی و حتی سیاسی هم ندارد.
امروزه حاشیه‌سازی و سرگرم‌سازی توسط رسانه‌های گروهک‌های بدنامی، چون سلطنت‌طلبان، منافقین، تجزیه‌طلبان و دلدادگان به نظام استکباری و استعمارگران غربی و شبکه‌های وابسته به آن‌ها دنبال می‌شود.
شکل دیگری از سرگرم‌سازی و حاشیه‌سازی هم توسط برخی سیاست‌بازان و فرصت‌طلبان دنبال می‌شود که ناخواسته و ناآگاهانه بر همان مدار عناصر ارتجاعی و وابسته قرار گرفته و مرتکبان آن نوعی عمله بی‌مزد هستند که بر شاخه نشسته، اما مشغول بریدن آن و زمینه‌سازی برای سقوط انتحاری گردیده‌اند.