شوراي‌عالي اختلافات!

بعد از پيروزي‌هاي اصلاح طلبان در انتخابات سال 92 به نظر مي‎رسيد ايشان توانسته‎اند وحدت رويه و همدلي دروني مورد نياز براي پيشبرد اهداف خود را به‌دست آورند. وحدت دروني اصلاحات، نقطه قوت و عامل اصلي پيروزي اين جريان در طول سال‎هاي گذشته نسبت به جريان رقيب بود. اما به نظر مي‎رسد عمر اين وحدت و همدلي اصلاح‎طلبان چهار سال بيشتر دوام نياورده كه امروز بسياري از شخصيت‎هاي سرشناس كه گرايش اصلاح‎طلبي دارند در ارتباط با رسانه‎هاي مختلف عملكرد شواري عالي سياست گذاري اصلاح طلبان را زير سوال برده و ديگر حاضر نيستند در برابر اقدامات و تصميم‎گيري‎هاي اين مجموعه سكوت كنند. سر منشا اختلافاتي كه امروز ديگر پاي آن به رسانه‎ها نيز كشيده شده است به ليست اميد شوراهاي شهر بازمي‎گردد، ليستي كه نتوانسته همه ظرفيت جريان اصلاح‎طلبي را در خود جاي دهد و رضايت تمامي افراد تاثير گذار اين جريان را به همراه داشته باشد و يكي از عوامل اختلاف ميان اصلاح‎طلبان و شواري عالي سياست گذاري اين جريان است. اما اين روزها به نظر مي‎رسد نقدها رنگ و بوی تخریب پیدا کرده و به خودزنی اصلاح‌طلبان تبدیل شده است. اینکه هر تشکیلاتی برای ادامه حیات نیاز به‌نقد درونی دارد بر هیچ‌کس پوشیده نیست و سران اصلاح‌طلب نیز از این قاعده جدا نیستند زیرا نقد، باعث آشکار شدن توقعات مردم یک جامعه از آن گروه سیاسی و همچنین ضعف‌های حرکت سیاسی می‌شود و آنان می‌توانند برنامه‌ریزی‌های خود را برهمان اساس ‌پیش ببرند و عدم آن نیز سبب کند شدن روند پیشرفت خواهد شد. اما تخریب با نقد متفاوت است. در این سال‌ها، ديده‌شده که هرگاه تخریب به‌جای نقد نشسته نه‌تنها اصلاح‌طلبان را به هدف موردنظر نرسانده بلکه از آن نیز دور ساخته است. علاوه براین امروز که رقیب اصلاح‌طلبان هنوز نتیجه انتخابات را ضربه‌ای به خود می‌داند و به فکر انتخابات 1400 است، بي‌شك بیشترین سود را از این موارد خواهد برد و درصورتی‌که وضع به همین شکل پیش برود، می‌توان گفت که انتخابات بعدی را به‌سادگی از آن خود خواهد کرد.
وقتي كه عارف لب به سخن گشود
يكي از دلايلي كه موجب شد تا شكاف به وجود آمده ميان اصلاح‎طلبان و حاميان دولت بيشتر به چشم آيد، سخنراني عارف در خصوص كابينه آينده دولت روحاني بود. عارف كه در سال 92 با فشارهاي مختلف بزرگان اصلاحات به نوعي مجبور شد به نفع روحاني انصراف دهد اين روزها او را به قدرناشناسي نسبت به فعاليت‎هاي انتخاباتي اين جريان به نفع او محكوم مي‎كند. مطرح شدن اين قبيل اظهارات كه بوي سهم خواهي شوراي عالي سياست گذاري اصلاحات از دولت را مي‎دهد از ديگر عوامل بروز اختلاف ميان حاميان شوراي عالي سياست گذاري و اصلاح‎طلبان حامي روحاني به شمار مي‎رود.
منتقد دلسوز


بعد از عميق تر شدن اين اختلافات، برخي از بزرگان جريان اصلاحات براي ايجاد يك وحدت و هماهنگي دروني دست به كار شدند. در همين راستا رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام حزب اعتماد ملی كه در مصاحبه‎هاي خود در چند وقت اخير به شدت از عملكرد شوراي عالي انتقاد كرده است در آخرين پيام خود راهكاري برای برون‌رفت از وضعیت فعلی و رفع ریشه‌ای اختلافات و وحدت اصولی اصلاح‌طلبان ارائه داد. در اين پيام آمده‎ است، اصلاح‌طلبان واقعی و اصیل خود را خدمتگزار مردم، مدافع انقلاب و جمهوری اسلامی می‌دانند و به‌هیچ فرد و گروهی اجازه نمی‌دهند انقلاب و نظام و اصلاحات را مصادره کنند و به‌انحصار در آورند یا خود را مفسر و محور اصلاحات‌بدانند.او پیشنهاد تشکیل مجلس اصلاحات و مناظره کارشناسانه بین حامیان و منتقدان شورای‌عالی را نيز مطرح کرد.
اصلاحات مديون شوراي‌عالي!
در پاسخ به انتقادها و اعتراض‌هاي مطرح شده توسط برخي اصلاح‌طلبان، الهه كولايي، عضو شوراي عالي سياست‎گذاري اصلاح‎طلبان در گفت‎وگو با «قانون» با بيان اينكه رويكرد شوراي عالي سياست گذاري اصلاح طلبان را بايد در نتيجه فعاليت آن‎ها مورد ارزيابي قرار داد،گفت:«اين نهاد در مدت فعاليتش نتايج موفقي را از خود به نمايش گذاشته است كه ضرورت يكپارچگي و انسجام اصلاح‎طلبان را در پيشبرد خواسته‎هاي ملت به نمايش مي‎گذارد».
وي با انتقاد از افرادي كه عملكرد شوراي عالي سياست‎گذاري اصلاح‎طلبان را زير سوال مي‎برند، افزود: «منتقدان بگويند اگر شوراي‎عالي سياست‎گذاري براي جريان اصلاحات وجود نداشت، چه ساز و كاري مي‎توانست پيروزي انتخابات در شوراهاي شهر و روستا يا انتخابات رياست‎جمهوري را تضمين كند».
كولايي با بيان اينكه هر نهاد ساخته بشر، بدون شك نكات قوت و ضعف خاص خود را دارد، اظهار داشت:« بايد بپذيريم در برخورد با شوراي عالي، هم جنبه‎هاي مثبت و هم جنبه‎هاي منفي و نارسايي‎هاي آن را دركنار يكديگر ببينيم. اگر چنين رويكرد كلاني حاكم شود يعني ما جانب انصاف را در نظر گرفته‎ايم».
اين عضو شوراي عالي سياست‎گذاري اصلاح‎طلبان با بيان اينكه يكي از لازمه‎هاي كسب قدرت از وحدت ناشي مي‎شود، اظهار داشت:«شوراي عالي به خوبي توانسته اين كارآمدي را از خود به نمايش بگذارد. فعالان سياسي بايد بپذيرند در ساختار شورا ايراداتي وجود دارد كه مي‎توان آن‎ها را برطرف كرد و راه را براي ادامه فعاليت جريان اصلاحات هموار كرد».
انصاف داشته باشيد
كولايي با بيان اينكه براساس فعاليت سال‎هاي گذشته همه به خوبي شاهد بودند كه در شرايط تفرقه و تشتت عرصه را به رقيب واگذار كرديم و آنجا كه يكپارچه و منسجم وارد رقابت شديم به پيروزي قطعي رسيده‎ايم، گفت:« تجربه سال‎هاي 92 و 94 اين موضوع را به خوبي تاييد مي‎كند.در حال حاضر ما نيازمند انصاف و اعتدال هستيم تا بتوانيم به نقد منصفانه و صريح شوراي عالي بپردازيم».
وي در پايان در خصوص برخي اظهارات مبني بر اينكه تصميمات شوراي عالي سياست گذاري توسط افراد خاص گرفته‎ شده و به شورا تحميل مي‎شود، گفت: «اين نوع ادعاها كم لطفي نسبت به شوراي عالي است، بايد بپذيريم كه نيازمند يك رويكرد منصفانه در نقد شوراي عالي هستيم. البته ايرادات زيادي وجود دارد كه كسي نمي‌تواند آن را انكار كند ولي جنبه هاي مثبت عملكرد شورا را نبايد از ياد ببريم».
پيشنهادگفت‌وگوی چهره به چهره
اما برخي كه اين درگيري‌ها را به نفع اصلاحات نمي‌دانند، معتقدند كه با گفت‌وگو مي‌توان مشكلات را حل كرد. در همين خصوص احمد مازنی در واکنش به گسترش انتقادات درون جبهه اصلاحات و مطرح کردن آن در رسانه‌ها گفته بود:‌ اگر بیان انتقادات موجب سوءاستفاده دشمنان خارجی و رقیب داخلی شود، بهتر است این انتقادات به صورت حضوری و در جلسات چهره به چهره مطرح شود. این رویکرد را شاید بتوان ادامه همان طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها و حتی گفت‌وگوی ملی تعبیر کرد تا اصلاح‌طلبان به جای گفت‌وگوهای تریبونی و رسانه‎ای به سمت گفت‌وگوی چهره به چهره بروند.
تخريب درست نيست
در ادامه واكنش به انتقادهاي مطرح شده به شوراي عالي سياست‎گذاري اصلاح طلبان، محمدصادق جوادی حصار، عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفت‌وگو با «رويداد 24 » درباره رویکرد جدید نقد شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان که به تخریب تبدیل شده است گفت: نقدهایی به شورای سیاست‌گذاری وارد است، اما شیوه نقد تخریبی را قبول ندارم. اگرچه باید تلاش کنیم و تلاش کنند آفاتی که پیرامون آن حوزه قرار دارد از بین برده شود و معتقدم در این ماجرا یک مساله بسیار تعیین‌کننده و مهم، نقش رييس‌دولت اصلاحات است. وی در ادامه اضافه کرد: درصورتی‌که نقش رهبراصلاحات کمرنگ و یا بی‌رنگ شود، به نظر می‌رسد حلقه اتحاد و عامل پیروزی‌های اصلاح‌طلبان از بین خواهد رفت.
دشمن‌شاد نشويم
با اين تفاسير و تفاوت نظرها بايد ديد در آينده حركت شوراي عالي به كدام سمت حركت مي‎كند؛آيا اين شورا بازهم مي‎تواند همچون سال‎هاي قبل مركز تصميم‌گيري جريان اصلاحات باشد و از هم گسيختگي اين جريان جلوگيري كند يا اين شورا نيز خود به مركز تفرقه ميان حاميان اصلاحات و چند شاخه‎اي شدن آن‎ها تبديل مي‎شود. نبايد فراموش كنيم كه فرق بزرگ ميان اصلاح‌طلبان و اصولگرايان و دليل پيروزي اصلاحات در اين چند سال گذشته، وحدت رويه و همدلي بود كه اين جريان با ساختار مشخص توانسته بود براي خود فراهم كند بنابراين به اين راحتي‎ها نبايد اجازه دهند تا اين شيوه و چارچوب كه توانسته جايگاه خود را پيدا كند از هم بپاشد.