رمز موفقیت ایران در بریکس

در حالی که پیش از این بریکس متشکل از تنها 5 قدرت اقتصادیِ نوظهورِ چین، روسیه، هند، برزیل و آفریقای جنوبی بود، با ورود قدرت‌های منطقه ای غرب آسیا، شمال آفریقا و دومین اقتصاد بزرگ آمریکای جنوبی، به طور حتم بریکس شاهد نقطه عطفی در دوران فعالیت خود خواهد بود؛ یعنی برهه‌ای که این سازمان می تواند خود را در قامت یک مدعی جدی برای ائتلاف‌های بین المللی غرب‌پایه در نظام در حال گذار جهانی بشناسد و معرفی کند؛ چنان‌که در نشست اخیر چین خواستار تبدیل کردن بریکس به رقیبی تمام عیار برای گروه جی 7 شده بود. واقعیت این است که نظم جهانی در 70 سال گذشته با سازوکارهای اصلی اقتصادی، سیاسی و حقوقی و ... نگه‌دارنده آن، عمدتاً ناشی از رویدادهای پس از جنگ‌های جهانی اول و دوم با محوریت تحولات اروپا و بر اساس خواست و اراده قدرت‌های غربی برقرار بوده است؛ اما اکنون پیشرفت برخی کشورهای غیرغربی در شاخص‌های قدرت به‌ویژه جهش اقتصادی و فناورانه، به افول سلطۀ (هژمونی) غرب و گذار از جهان تک قطبی به چندقطبی شتاب بخشیده است. ورود ایران به بریکس نیز پس از عضویت در پیمان اقتصادی شانگهای که در مجموع تقریباً تمام قطب‌های اقتصادی غیرغربی جهان را دربر می‌گیرد، نشان می‌دهد سیاست انزواجویانه غرب علیه ایران شکست خورده و جهان از نگاه متفاوتی به نقش و جایگاه جمهوری اسلامی و تعامل با آن می‌نگرد. این تمایل به شرق ایران نیز ناشی از 2 عامل است. نخست، به ثمر نرسیدن پروژه برجام که در 10 سال نتوانست منافع ایران را تأمین کند و حتی در خلال آن سنگین ترین تحریم‌ها علیه ایران به جریان درآمد. دوم، تغییر دولت در ایران که کشورمان در دوره رئیسی تمایل بیشتری به همسویی با شرق دارد. علاوه بر این باید مدنظر داشت که نزاع غرب و شرق همواره فرصت‌های خوبی برای ایران که رنج «تنهایی راهبردی» را دارد به وجود می‌آورد. صنعتی شدن ایران در دهه ۱۳۴۰ محصول افزایش گزینه های ایران در نزاع غرب و شرق در بحران کوبا و خلیج خوک‌ها بود و امروز نیز پس از بحران اوکراین شاهد گشایش‌های دیپلماتیک از عضویت در شانگهای و بریکس تا بازگشت پول‌های مسدود شده هستیم. با توجه به این‌که بریکس هم اکنون به لحاظ حجم اقتصادی بزرگ‌تر از گروه۷ است، اتصال ایران به این گروه ضمن این‌که به لحاظ موازنه جهانی به تضعیف دلار خواهد انجامید، کارت‌های بازی بسیار مهمی را در اختیار ایران قرار می‌دهد. باید توجه داشت که اعضای کنونی بریکس پس از عضویت ایران، امارات و چه بسا عربستان بخش مهم انرژی جهان را در اختیار دارند و روسیه نیز ذیل این پیمان می‌تواند اوپک پلاس را تقویت کند. ایران نیز با عضویت در بریکس ضمن بهره گیری از مزیت همسویی با شرق می‌تواند کارت‌های بازی خوبی در قبال غرب داشته باشد. بدیهی است که نباید به اهمیت ایران برای بریکس صرفا از جنبه سیاسی و نمادین نگریست زیرا ایران موقعیت جغرافیایی استراتژیک و تعیین کننده‌ای در حلقه اتصال راهگذر(کریدور) بزرگ شمال جنوب و دیگر برنامه‌های ترانزیتی بزرگ غول های اقتصادی بریکس یعنی چین و هند دارد. البته طبیعی است که اگر می خواهیم از بستر مناسب بریکس برای توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران بهره بگیریم، لازم است تلاش خود را برای لغو تحریم های بین المللی فراهم کنیم تا بتوانیم در عرصه بانکداری جهانی امکانات لازم را برای توسعه صادرات و بازگشت درآمد حاصل از آن به کشور فراهم کنیم. ادغام و هم‌افزایی سیاست خارجی و اقتصاد در دولت سیزدهم، یکی از رموز ارتقای تاب آوری منطقه ای و بین المللی کشورمان در مواجهه با تحریم‌ها محسوب می شود. البته جای قدردانی است که عزم دولت نیز برای رفع تحریم ها جزم است. دیروز نیز رئیس جمهور در نشست خبری خود گفت: «دولت در مذاکرات و در طرح حقوق اساسی ملت ایران هیچ کوتاهی نکرده و کوتاه نیامده و تاکید بر این است که حقوق حقه ملت ایران طبق قراردادی که منعقد شده، داده شود به نحوی که تحریم های ظالمانه برداشته شود و ملت ایران بتواند از آن‌چه که وعده کردند، استفاده کند.»