بدعت خطرناک اروپا

هادی محمدی – در حالی که این روزها همه توجهات به موضوع تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا و آزادسازی اموال ایران در کره جنوبی معطوف است و نشست شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز بدون صدور قطعنامه ضد ایرانی پایان یافت، سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه به عنوان اعضای 1+4 در توافق برجام در نامه ای به جوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که هماهنگ کننده برجام نیز محسوب می شود اعلام کرده اند که قصد ندارند تحریم‌های موشکی علیه ایران را بعد از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ (26مهر 1402) رفع کنند. در بیانیه سه کشور آمده است: ایران از سال ۲۰۱۹ به توافق برجام پایبند نبوده و این مسئله از طریق ساز و کار حل و فصل  اختلافات برجام حل و فصل نشده است. در این بیانیه سه کشور اروپایی قصد خود را برای انجام ندادن اقداماتی در زمینه رفع تحریم‌های بیشتر در روز ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ به عنوان روز انتقال برجام ابراز کرده‌اند. این تهدید اروپا که هنوز یک ماه تا عملی شدن آن زمان باقی مانده، با واکنش وزیر و وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران روبه رو شد. حسین امیرعبداللهیان وزیر امورخارجه کشورمان  درخصوص اقدام سه کشور اروپایی برجام برای لغو نکردن تحریم موشک‌های بالستیک تصریح کرد: سه کشور اروپایی به دنبال این هستند که با فشارهای کاذب فرار رو به جلو کنند و به تعهدات خود عمل نکنند. زمانی که ترامپ از برجام خارج شد، اروپایی‌ها قرار بود بر تعهدات خود باقی بمانند ولی آن ها با زمان بازی کردند و این تحولات را عاملی قرار دادند که گامی در راستای انجام تعهدات خود برندارند.این دیپلمات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران با بیان این که ایران پایبندترین عضو برجام به تعهداتش بوده است، تصریح کرد: قطعا بر اساس و برمبنای متن برجام هر مقداری که طرف‌های مقابل کارشکنی کنند و از انجام تعهدات خود فاصله بگیرند، ایران نیز در چارچوب برجام اقدامات خود را انجام می‌دهد. تاریخ مهمی به نام 18 اکتبر توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 در دوره خود از تابستان 1394 تا انتها سه موعد مهم و حیاتی دارد که سررسید یکی از مهم ترین های آن دقیقا یک ماه دیگر در 18 اکتبر 2033 یا 26 مهر 1402 است که روز انتقالی نام دارد و در این روز سال هشتم از روز آغاز برجام به پایان می رسد. در  روز انتقالی قرار بوده است که چندین اتفاق بیفتد: در سازمان ملل، چند محدودیت مندرج در قطعنامه ۲۲۳۱ باید برداشته شود. این محدودیت ها شامل محدودیت فعالیت در زمینه موشک های بالستیک که برای حمل کلاهک هسته‌ای طراحی شده باشد؛ الزام به دریافت مجوز از شورای امنیت برای انتقال برخی موشک ها، پهپادها و فناوری مرتبط با آن به یا از ایران و انسداد دارایی‌های ۲۳ فرد و ۶۱ نهاد دخیل در برنامه‌های هسته‌ای و موشک بالستیک ایران توسط کشورهای عضو سازمان ملل. بعد از این روز، اتحادیه اروپا و بریتانیا نیز باید یک سری تحریم ها را رفع کنند، شامل: محدودیت علیه افراد و نهادهای دخیل در برنامه موشکی، هسته ای و تسلیحاتی ایران؛ تحریم‌ بیش از ۳۰۰ فرد و نهاد که با اجرای برجام معلق شدند؛ ممنوعیت انتقال جنگ‌افزار و فناوری مرتبط با موشک‌های بالستیک به ایران؛ تحریم‌ها علیه معاملات و خدمات مربوط به برخی فلزات و نرم افزارهای مشخص؛ ممنوعیت ارائه خدمات هوانوردی و دریایی به هواپیماها و شناورهای ایرانی. این تعهدات با توجه به خروج آمریکا از برجام و بر هم زدن توازن این توافق بین المللی انجام نخواهد شد اما اتحادیه اروپا که هنوز در برجام باقی مانده همچنان موظف به اجرای تعهدات خود است.   استدلال ضعیف اروپا  بهانه اصلی اروپایی ها از عمل نکردن به تعهداتشان در سال هشتم اجرا نشدن تعهدات برجامی از سوی ایران است. در این میان دو نکته قابل توجه به نظر می رسد اول این که چرا در مقال چنین رویکردی از ایران که اروپا ادعا می کند، راه سریع تر یعنی اسنپ بک را انتخاب نکردند؟ و دوم این که آیا واقعا اقدامات ایران در 5 سال اخیر خلاف برجام بوده است؟ در پاسخ به سوال اول باید گفت اروپا به خوبی می داند رفتن به سمت سازوکار مواد 36 و 37 برجام یا همان مکانیسم ماشه یا اسنپ بک به معنای مرگ قطعی برجام است چراکه با این روش همه قطعنامه های قبلی باز می گردند و ایران نیز تهدید کرده که در این حالت نه تنها از برجام خارج می شود بلکه از ان پی تی که پادمان نظارت بر برنامه هسته ای کشورهای دنیاست نیز خارج خواهد شد و این باعث شده تا نگرانی طرف غربی از پاسخ ایران به اسنپ بک زیاد باشد. بر همین اساس شنیده های خراسان حاکی است اروپایی ها خط قرمز خود برای اجرای اسنپ بک را غنی سازی 90درصد در ایران اعلام کرده اند ضمن این که اجرا نشدن تعهدات اروپایی در سال هشتم کاملا بازگشت پذیر است و آن ها با این امید که بتوانند راهی برای احیای برجام پیدا کنند، گزینه اسنپ بک را کنار گذاشته اند. نکته دیگر استفاده نکردن از اسنپ بک توسط اروپا پایدار ماندن قطعنامه 2231 است چراکه در صورت پایان کار برجام، قطعنامه 2231 نیز دیگر معنایی نخواهد داشت لذا سعی کردند با حفظ قطعنامه، به  نوعی فشار بر ایران را هم حفظ کنند هرچند همین موضع سبب می شود تا محدودیت های موشکی و پهپادی ایران نیز در 18 اکتبر قانونی پایان یابد و از این تاریخ به بعد هر کشوری که بخواهد بتواند از ایران سلاح بخرد یا به ایران تسلیحات بفروشد اما موضوع مهم دیگر این است که آیا بهانه اروپا درباره ایران مبنای درستی دارد؟ قطعا خیر. چند روز پس از 17اردیبهشت 1397 که دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا جلوی دوربین های تلویزیونی خروج کشورش از برجام را اعلام کرد، کشورهای اروپایی در مقابل فشار ایران که خواستار خروج از برجام در مقابل نقض برجام از سوی آمریکا بود، وعده دادند که آن ها جبران اشتباه بزرگ ترامپ را خواهند کرد و حتی دو ماه بعد در تیرماه 1397 در نشست کمیسیون مشترک وزرای خارجه ایران و 1+4 در بیانیه ای 11بندی تعهدات زیادی برای بی اثر کردن اقدامات دولت تندروی آمریکا مکتوب کردند. با این حال و با گذشت یک سال اروپایی ها عملا اقدامی نداشتند و حتی سیستم اینستکس که مدعی کار کردن آن بودند نیز عمل نکرد تا این که ایران در 18 اردیبهشت 1398 اولین گام برای کاهش تعهدات برجامی خود را برداشت اما همان زمان اعلام کرد این اقدام در واکنش به نقض تعهدات آمریکا و بی عملی اروپا بوده و نه یک اقدام ابتدایی از سوی ایران ضمن این که بندهای 26 و 36 برجام نیز چنین اجازه ای به تهران می دهد. حالا باید از اروپا پرسید استدلال قانونی شما طبق برجام یا قطعنامه 2231 برای کاهش تعهداتتان چیست؟ آیا شما نقض تعهد آمریکا در قبال ایران را جبران کردید و حالا طلبکار ایران هستید؟ آیا روال کمیسیون مشترک را طبق ماده 36 طی کردید که حالا بخشی از تعهداتتان را کنار می گذارید؟ در حالی که پاسخ هر دوی این سوال ها منفی است به نظر می رسد اروپا با وجود همه ادعاهایی که در خصوص رعایت حقوق بین الملل دارد، در این موضوع بدعت خطرناکی را پایه گذاری می کند که می تواند عواقب بدی در برجام و سایر تعهدات بین المللی داشته باشد کما این که ایران نیز در بیانیه وزارت خارجه خود اعلام کرده این رفتار اروپا در صورت عملی شدن بدون پاسخ مناسب و متناسب نخواهد ماند.