روزنامه آفتاب یزد
1396/05/02
یزد جهانی شد اما...
اشکان تقیپور=مولف و مدرس دانشگاهثبت بافت تاریخی شهر یزد رویدادی است که فراتر از جشن و شادمانی کوتاهمدت، در درازمدت پیامدهای نیکوی بسیاری برای استان و ایران به ارمغان خواهد آورد. ثبت جهانی شهر تاریخی یزد هرچند اولین ثبت تاریخیِ ماندگار در عرصه جهانی از ایرانِ کهن نیست اما از آن جهت که بخش بزرگی از شهری زنده، اصیل و پویا را در برمیگیرد در میان آثار ثبت شده دیگر ایران بیمانند است. یزد پس از ثبت جهانی یقیناً بیش از گذشته مقصد گردشگران خارجی و داخلی خواهد شد. اعتبار ثبت شده جهانی که اکنون در دست مردمان پرتلاش، خردورز و فرهنگدوست یزد است جاذبهای بیمثال برای این شهر و کشور در راستای جذب گردشکر و شکوفایی کسب و کار خواهد بود که نتیجه طبیعی این شکوفایی نیز امنیت سرمایهگذاری خارجی و داخلی و بالطبع بالارفتن سطح امنیت ملی و توسعه اجتماعی خواهد بود. قصد از بیان مطالب فوق گشودنِ دروازهای است برای آسیب شناسی معضلی که روز به روز بیشتر از گذشته عیان میشود و اگر چارهای برنامه محور و کلان با در نظر گرفتن تمامی ابعاد، برایش در نظر گرفته نشود عاقبتی ناخوشایند در حوزه فرهنگ استان به دنبال خواهد داشت.
گسیختگی فرهنگی رخ خواهد داد که میتواند شیرینی ثبت جهانی مرکز ایران را به کاممان تلخ کند. هر چند که معضل و مشکلی که در ادامه بدان خواهیم پرداخت تنها مشکل استان یزد نیست و تقریبا تمامی استانهای کشور با آن مواجه هستند اما به هر روی جهانی شدن یزد بهانهای شد تا سخن را از این شهر آغاز کنیم.
یکی از مهمترین مولفههای هر فرهنگ و تمدن پویایی زبانِ آن است. بدیهی است که در مورد ایران که در شمارِ ده کشورِ هزارهای جهان قرار دارد، زبان فارسی مهمترین شاخصه فرهنگ و تمدن آن است. اصولا زبان فارسی با تمامگویشها و لهجههایش رابطهای ناگسستنی،در هم تنیده، پیچیده و تاریخی با فرهنگ و تمدن جغرافیای سیاسی و فرهنگی ایران دارد. این مهم در اندازهای است که پس از ورود اعراب به ایران حدود هزار و چهارصد سال پیش با وجود آنکه ایرانیان پذیرای دین اسلام مبین شدند اما بهواسطه حفظ معیارهای فرهنگی کهن خود که مهمترین و
قویترین سلاح و ابزارش زبان فارسی بود، به ملتی عرب بدل نشدند. ایرانیان بین عرب شدن و اسلامآوردن با توسل به فرهنگ و تمدن دیرپای خود، به ویژه ابزار قدرتمند آن یعنی زبان فارسی، تمایز قائل شدند و «عرب شدن» و «مسلمان شدن» را به نیکی از یکدیگر تفکیک کردند. زبان فارسی در گسترش آیینها و باورهای اسلام در گستره آسیای شرقی و آسیای میانه نقش بسیار در خوری را بر دوش گرفت و در عین حال اصلیترین عامل حفظ هویت ملی کهن و باستانی ایرانیان با وجود پذیرش دین نو و گرویدن به اسلاممبین بود.
شاعران کلاسیک فارسیگوی ایرانی و در راس آنها فردوسی بزرگ اهمیت نقش زبان فارسی را در حفظ ملیت و هویت ایرانی به وضوح نشان میدهند.
اهمیت زبان فارسی در قیاسِ تاریخیِ ورود اسلام به ایران و دیگر کشورها و ملیتهای غیرعرب آن روزگار نیز خودنمایی میکند. هنگامی که سپاهیان عرب مسلمان به سرزمینهای مصر باستانی، بابِل باستانی(سرزمینی در مرزهای عراق فعلی)، فینیقیه باستانی (سرزمینی در مرزهای لبنان فعلی) وارد شدند و استقرار یافتند، در مدت زمانی نه چندان طولانی ملتهای این زیستبومها به ملتهای عرب تبدیل شدند. ملتهایی که در آن روزگار تمدن کهن خود را داشتند. از دست دادن زبان و چیرگی زبان قوم غالب مهمترین عامل این تغییر بزرگ بود. از آن زمان به بعد تاکنون این کشورها، کشورهایی عرب هستند.
در همان زمان ایران که فتحالفتوح اعراب بود با وجود تمام فشارهای ممکن به ویژه در زمان خاندان بنیامیه برای تبدیل شدن به ملتی عربی، نه تنها عرب نشد بلکه ترجمه تفسیر طبری را به فارسی به دیگر فارسی زبانان آسیا تقدیم کرد تا بیان کند حساب اسلام از نژاد و ملیت جداست. بهگواه تاریخ ایرانیان با پاسداشت هویت کهن و زبان مادری خویش و پذیرش اسلام به عنوان دین و آیینی نو، پیشرو علم و ادب در منطقه شدند. ابوریحان بیرونی، ابنسینا، خواجه نصیرالدین طوسی، خوارزمی، خیام، رودکی، فردوسی، اسدی طوسی و بعدها مولوی، سعدی و حافظ تنها برخی از افتخارات بزرگ علم و ادب فارسیگوی جهان کهن هستند. هر چند برخی از آنها به مقتضای زبان علمی شدن و رواج زبان عربی در قلمرو بزرگ خلافت اسلامی آن دوران به زبان عربی هم تسلط داشتند و آثار علمی به این زبان نگاشته اند اما قدر مسلم زبان حاکم بر خانه و خانوادههای ایرانی و دیوان شعرا و مکاتبات حتی در بدترین زمانهای فشار خاندان خلافتی بنی امیه بر ایرانیان هم فارسی باقی ماند. گواه این مدعا فارسی سخن گفتن امروز ما ایرانیان مسلمان است.
از ایران آغاز کردیم و اکنون به یزد میرسیم. «زبان فارسی» هنگام غلبه اعراب و ترویج زبان عربی به آنچنان بلوغی دست یافته بود که هویت کهن ملتی را پاس داشت. مردان بزرگی همانند فردوسی به این مهم یاری شگرفی کردند. البته ایننکته بسیار حائز اهمیت است که در این مقال به هیچ وجه قصد قیاسِ میان زبان فارسی و عربی برای اثبات برتری یکی بر دیگری نیست زیرا هماکنون بسیارند هم میهنان ایرانی عرب زبان ما که همانقدر ایرانی هستند که هم میهن فارسی زبان ما ایرانی است چنانچه اینمهم در مورد هممیهنان ترک زبان نیز با همین قوت باقی است. در این روزگار احترام به ملتهای عرب منطقه نیز تنها چیزی است که از ملت با فرهنگ ایران به دور از هرگونه رنگ و بوی تعصب نژادی انتظار میرود و بحث کنونی تنها بررسی روند تاریخی برای دستیابی به نتیجهای نیکو و جلوگیری از آسیبهای فرهنگی است. این روزها که مرکز ایران زمین، شهر تاریخی یزد، جهانی شده است به این میاندیشم که بناهای بیمثال و معماری شگفتآور کهن یزدیها و آگاهی، خِرَد و پشتکار تاریخی آنها برای پاسداشت این میراث ملموس درخور تحسین بی اندازه است و سبب افتخار کل ایران. آنچه نگران کننده است اتفاقی است که حمله اسکندر، فشار بنیامیه، بنیعباس حتی حمله مغول نتوانست انجام دهد و اکنون ما از داخل ناآگاهانه در حال انجام آن علیه فرهنگ خود هستیم. گویشها و لهجهها در زبان یک ملت، میراث معنوی و ناملموسی هستند که فرهنگ یک کشور را پاس میدارند و باعث پالایش و پیرایش زبان معیار یک ملت هم میشوند. زبان فارسی زبان رسمی ایرانیان است و لهجهها و گویشهای زیست بومها و نواحی ایران، زیور ارزنده اجتماعی و فرهنگی آن هستند. خردهفرهنگها در کشور هزارهای و متنوعی مانند ایران ضامن امنیت و استقلال اجتماعی سرزمین مادری هستند. فراموش نکنیم که لهجهها و گویشها از ویژگیهای مهم این خرده فرهنگها هستند. وظیفه دستگاههای فرهنگی دولتی و حاکمیتی تنها حفظ آثار باستانی و تاریخی ملموس نیست بلکه نگاهداشت میراث معنوی ناملموس همانند رسم و رسوم و آیینهای اقوام و ضرب المثلها و روایات شفاهی اقوام و از همه مهمتر گوشزد کردن ارزش گویشها و لهجهها اهمیتی کمتر از حفاظت و پاسداشت بناهای باستانی
و تاریخی ندارد.
اما آنچه مسلم است همانند تمامی عرصههای فرهنگی، اگر مردم به درستی ارزش مقولهای فرهنگی و تاثیرگذاری آن در زندگی اجتماعی خود را درک نکنند، دولتها نیز ره به جایی نخواهند برد.
در یک پرس و جوی ساده در شهر یزد دریافتم که از کلاسی ۲۵ نفره در دبستانی دخترانه تنها دو دانش آموز علاقمند هستند با لهجه شیرین یزدی صحبت کنند. هنگامی که سبب را دنبال میکنید در مییابید که مادر و پدرها هم گرایش به سخن گفتن با زبان معیار با لهجه تهرانی را ترجیح میدهند. روش غلط فرهنگی در برخورد با لهجهها و گویشها سبب شده است که به اصطلاح تهرانی حرف زدن، مدرن بودن و فرهیخته و امروزی بودن پنداشته شود. هممیهن یزدی من در پاسداشت بناهای کهن شهر خود آنچنانکوشاست که شهرش دروازه جهان میشود اما لهجه شیرین این شهر جهانی را ناآگاهانه درخور نمیبیند و به آن توجه شایسته نمیکند.
اگر یزد شهری در معیارهای تمدن جهانی است لهجه شیرین آن نیز اِلِمان مهمی از این جهانی بودن است.
هر چند که بر مبنای تحقیقات یونسکو تا پایان قرن اخیر به سبب پیشرفت تکنولوژی و گستردگی ارتباطات، ناگزیر بسیاری از زبانها هم در دنیا خاموش میشوند اما میتوان در برابر این سیل مخرب که در حقیقت از اثرات جانبی مدرنیسم و جهانی شدن در کنار محسنات آن است با درایت مقاومت کرد. توسعه متوازن در درک ارزشهای اصیل یک زیست بوم و شناخت اولویتهای فرهنگی در جامعهشناسی یک منطقه بسیار مهم و اساسی است. فرهنگ نادرست بیلهجه یا با لهجه یا گویش تهرانی سخن گفتن، ناخودآگاه فرودستی این لهجه و گویش را القا میکند که نتیجهاش از دست دادن زیور و مدافعی واقعی برای زبان فارسی و تنوع اصیل قومیتهای ایرانی است. آن هم نه به دست بنی امیه و اسکندر و مغول مهاجم بلکه به دستان خودمان. اگر معماری بینظیر مسجد جامع حکایت شیرین دارالعباده بودن یزد را گوشزد میکند، اگر آتشکده زردشتیان با آتش روشنی افزون بر هزار سال قدمت و حاکمیت فرهنگ و تمدن را یادآوری میکند اگر جای جای بافت تاریخی و منش مردم یزد یادآور بزرگی و شکوه است، اگر سالیانمتمادی موفقیتهای مستمر دانش آموزان یزدی در آزمونهای ورودی دانشگاههای کشور زبانزد است بدانیم لهجه زیبای یزدی نیز بخش جداناشدنی این فرهنگ کهن است.
امیدوارم یزد، اولین شهر جهانی ایران، همانطور که در بسیاری از مولفههای فرهنگی الگو و پیشرویی ارزنده برای دیگر شهرهای ایران و جهان است در عرصه گسترش و حفظ میراث معنوی بزرگ زبان فارسی نیز با حفظ لهجه شیرین خود، جلودار و پیشرو باشد تا ارزش راستین لهجهها و گویشهای نقطه به نقطه ایران زمین هم برای گویشوران آن گویش هم برای متولیان فرهنگی و اجرایی کشور، بسان گنجینهای بی مانند از مدنیتی چند هزار ساله بیش از پیش نمایان شود./ آفتاب یزد
سایر اخبار این روزنامه
از بحران قطر، صادرات گوجه فرنگی و خیارش به ما رسیده
توسل به بهارستان برای ابقا در پاستور
عارف موظف به سهم خواهی است
سرنوشت «فرهیختگان» مایه عبرت
بانوی رکابزن ایرانی در صدر قاره کهن
قطار مسافری اهواز - مشهد از خط
نواصولگرایی قالیباف خریداری نداشت
چه معتادانی موادمخدر دولتی دریافت میکنند؟
میترسم در انتخابات ۱۴۰۰ یک «حراف» رای بیاورد
روحانی به گونه ای رفتار کند تا ذخیره نظام باقی بماند
کدام وزراء رفتنی شدند کدام وزراء ماندنی
دولت مقصر است یا شهرداری یزد و مشهد؟
چرا مشکل برق خوزستان حل نمیشود؟
کپی میرسلیم از توکلی
یزد جهانی شد اما...
حسامالدین واعظ زاده=استاد دانشگاه تهران
رضا داوریاردکانی=استاد دانشگاه تهران
تایید راهحل تایید وجود مشکل نیست؟!
امیرعباس میرزاخانی=فعال رسانهای